واقعگرايي اخلاقي در نگرش صدرايي
ضمیمه | اندازه |
---|---|
7.pdf | 469.92 کیلو بایت |
سال بيستم، شماره چهارم، پياپي 80، تابستان 1402، ص 101ـ114
نوع مقاله: پژوهشي
علي شيرواني/ دانشيار گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه shirvani@rihu.ac.ir
* مرضيه ورمزيار/ استادیار گروه معارف دانشگاه لرستان varmazyar.m@lu.ac.ir
دريافت: 16/11/1401 پذيرش: 25/03/1402
چکيده
مباني فکري صدرالمتألهين به گونهاي طراحي و ترسيم شده که ظرفيت ورود به ساحتهاي ديگر بهويژه فلسفه اخلاق را به شدت داراست. تصفيه نفس انساني، جهت متخلق شدن به اخلاق الهي و قرب به او، در نوشتههاي صدرا موج ميزند و وي بر آن اصرار دارد؛ تا آنجا که ميتوان از اخلاق به عنوان يکي از ارکان تفکر وي ياد کرد. واقعگرايي اخلاقي، از جمله مباحث پررنگ اين ساحت است که در پي واقعيت داشتن حقايق اخلاقي در عالم خارج و مستقل و منحاز بودن بودن آنها از ذهن آدمي و قراردادهاي اجتماعي است. اين نوشتار ميخواهد موضع صدرالمتألهين را در اين بحث استنباط نمايد. نويسندگان معتقدند اين امر به دو روش امکانپذير است: شيوه نخست که در نوع خود، نو و بدیع است، به شکل مستقيم و بدون واسطه گزارههاي اخلاقي، با استفاده از مباني و اصول انديشه صدرا و تشکيل قياسهاي منتج، واقعگرايي وي را به اثبات ميرساند. روش دوم، به شکل غيرمستقيم و با واسطۀ گزارههاي اخلاقي است. در اين روش پس از بررسي مستدل ماهيت گزارههاي اخلاقي در نگاه صدرالمتألهين و معرفي مفاهيم حاكي از آنها به عنوان معقول ثاني فلسفي در ناحيه موضوع و بهويژه محمول اعم از ارزش و الزام، به انتزاع آنها از منشأ خارجي حکم ميشود. اين حکم، زمينه وجود حقايق اخلاقي را فراهم ميآورد و ترديدي در واقعگرايي صدرايي باقي نميگذارد.
کليدواژهها: صدرالمتألهين، واقعگرايي اخلاقي، اصول و مباني، گزارههاي اخلاقي.