بررسي چهارمين قضيه جدليالطرفين كانت بر اساس فلسفه صدرايي
ضمیمه | اندازه |
---|---|
2.pdf | 432.75 کیلو بایت |
سال هفدهم، شماره اول، پياپي 65، پاييز 1398
علی زمانیان / دانشجوی دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه قم ali.zamanian.8685@gmail.com
مهدی منفرد / استادیار گروه فلسفه دانشگاه قم mmonfared86@gmail.com
سیداحمد فاضلی / استادیار گروه فلسفه دانشگاه قم ahmad.fazeli@gmail.com
دريافت: 11/10/97 پذيرش: 01/04/98
چکيده
کانت در فلسفه نظری خود مدعی است واجبالوجود نفیاً یا اثباتاً قابل «استدلال» نیست. وی این مطلب خود را در قالب چهارمین آنتینومی / قضیه جدلیالطرفین در بخش جدل استعلایی از «نقد عقل محض» مطرح میکند. ادعای کانت مبتنی بر پارهای مبانی معرفتشناختی و هستیشناسی است که وی براساس آنها، قضایای ریاضیات و فیزیک را «یقینی» و قضایای مابعدالطبیعه را «غیریقینی» و مغالطی معرفی مینماید. به اعتقاد ما، فلسفه اسلامی، بهویژه فلسفه صدرایی، چه در بعد شناختشناسانه و چه در بعد هستیشناسانه، امکانات مناسبی برای نقادی فلسفه کانت به طور عام، و رفع تعارض از چهارمین قضیه جدلیالطرفین مورد ادعای او را به طور خاص داراست. در این مقاله، شناختشناسی و هستیشناسی کانت را بهاجمال با آموزههای فلسفه صدرایی بررسی کردهایم و درصددیم تعارض موردنظر او را با کمک آموزههای پیشگفته برطرف سازیم.
كليدواژهها: آنتینومی، جدلیالطرفین، ماتقدم، پیشین، فلسفه کانت، فلسفه اسلامی.