معرفت فلسفی، سال ششم، شماره دوم، پیاپی 22، زمستان 1387، صفحات -

    نخستین سخن

    نوع مقاله: 
    سخن سردبیر
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    نخستین سخن

    سبحان الذی سَما فِی الْعِزِّ فَفاتَ نَواظِرَ الْاََبْصارِ وَدَنا فِی الُلطْفِ فَجازَ هَواجِسَ الْأَفْکارِ، سبحان الذی تَوَحَّدَ باِلْمُلکِ فَلا نِدَّ لَهُ فی مَلَکُوتِ سُلْطانِهِ، وَ تفَرَّدَ بِالْاَلاءِ وَالْکِبرِیاءِ فَلا ضِدَّ لَهُ فی جَبَرُوتِ شَاْنِهِ، سبحان الذی حارَتْ فی کِبْرِیاءِ هَیْبَتِهِ دَقایِقُ لَطایِفِ الْاَوْهامِ، وَانْحَسَرَتْ دُونَ اِدْراکِ عَظَمَتِهِ خَطایِفُ اَبْصارِ الْاَنامِ.1

    با سپاس خدای سبحان سرمد و درود و صلوات بر رسول اعظم خاتم و خاندان و اهل‏بیت مکرم او علیهم‏السلام. بیست و دومین شماره معرفت فلسفی را که دربردارنده مقالاتی فلسفی و معرفت‏شناختی است، به این امید تقدیم می‏داریم که توانسته باشیم در جهت گسترش مرزهای دانش و تعمیق آن گام‏های مؤثر برداریم. اهم محورها، موضوعات و مطالب مقالات این مجموعه به اختصار به قرار زیر است:

    در مقاله «ارزیابی ادلّه و مبانی نظریه حدوث نفس» تلاش شده تا به این پرسش پاسخ داده شود که آیا نفس پیش از بدن حادث شده است یا همراه با بدن و یا پس از آن؟

    نویسندگان محترم مقاله ضمن اشاره به نظرات گوناگون، در پاسخ به پرسش مذکور، ادلّه حدوث نفس و تقدم آن بر بدن را بیان و بررسی کرده‏اند. ابتدا در مقدّمه مقاله به دیدگاه اکثر متکلمان مبنی بر «پیدایش نفس پیش از بدن» و دیدگاه اکثر قریب به اتفاق فیلسوفان مبنی بر پیدایش نفس همراه یا پس از بدن اشاره نموده، سپس خلاصه اهم اقوال در این‏باره را که شامل هفت قول است، از زبان ملّاهادی سبزواری برشمرده است. نویسندگان محترم در ادامه به اختصار، یازده دلیل بر حدوث نفس و عدم تقدم آن بر بدن را بیان و به تفصیل یکایک را بررسی و نقد نموده‏اند. نتیجه نهایی این مقاله این است که هیچ‏یک از ادلّه ارائه شده بر حدوث نفس پیش از بدن تمام نبوده و نمی‏تواند حدوث نفس را به صورت یقینی اثبات کند.

    در مقاله «وجود ذهنی از دیدگاه فیلسوفان مکتب شیراز» آرای صدرالدین دشتکی، غیاث‏الدین دشتکی و جلال‏الدین دوانی، درباره وجود ذهنی بیان، مقایسه و بررسی شده است. نویسندگان محترم ابتدا در مقدمه به این نکته اشاره کرده‏اند که اکثر آثار فیلسوفان مذکور به صورت نسخه‏های خطی در کتابخانه‏های داخل و خارج کشور پراکنده‏اند. از این‏رو، برای دست‏یابی به آراء این فیلسوفان، باید به کتاب‏های خطی گاه مهجور مراجعه نمود. به نظر نویسندگان محترم مقاله آراء این فیلسوفان می‏توانسته زمینه‏ساز تأمّلات بعدی باشد تا در نهایت، راه‏حل مسئله در حکمت متعالیه ملّاصدرا به دست آید. در ادامه بحث، از چیستی علم حصولی و ماهیت آن، که به اعتقاد نویسندگان محترم مقاله در واقع همان بحث از وجود ذهنی است، مطرح شده و دیدگاه‏های فیلسوفان مذکور در این باب بیان شده و ادلّه اثبات وجود ذهنی، یعنی: الف) حکم ایجابی بر معدومات؛ ب) علم به معدومات به وساطت قاعده فرعیه؛ ج) استدلال منقول از سهروردی تبیین شده است.

    بحث شبهات وجود ذهنی و پاسخ دشتکی به آنها و اشکال و اعتراض دوانی بر دشتکی و پاسخ‏های دشتکی به این اشکالات و پاسخ دوانی به اشکالات وجود ذهنی از دیگر محورهای اصلی این مقاله است. در پایان این مقاله، چنین نتیجه‏گیری شده است که بسیاری از مبانی ملّاصدرا در بحث از وجود ذهنی در مناظرات میان دشتکیها و دوانی مطرح شده، بارور گشته و سرانجام، به دست ملّاصدرا تقریر نهایی یافته است.

    این پرسش که آیا نظام جهان هستی بهترین نظام ممکن است یا آنکه می‏توان نظامی بهتر از آن را تصور و محقق ساخت؟ یکی از پرسش‏های مهم است که میان فیلسوفان و متکلمان مسلمان از دیرباز مطرح بوده است. این پرسش آن‏گاه جلوه بیشتری می‏یابد که حوادث و شرور طبیعی و غیرطبیعی رخ می‏نماید.

    اندیشمندان مسلمان به این پرسش پاسخ‏هایی گوناگون داده‏اند. نویسندگان محترم مقاله «تأمّلی بر نظام احسن از منظر حکمت متعالیه» تلاش نموده‏اند تا پاسخ ملّاصدرا به این پرسش را بیان و بررسی نمایند. ایشان ابتدا در مقدمه، معنا و مفهوم نظام احسن را توضیح داده و سپس، برهان‏های ملّاصدرا بر احسن بودن نظام هستی را تبیین و بررسی کرده‏اند. رابطه علم غیابی با نظام احسن، نظام احسن و مسئله شرور، برهان لمّی بر احسن بودن نظام هستی، رابطه قاعده امکان اشرف با احسن بودن نظام هستی، برهان انّی بر احسن بودن نظام عالم، سازگاری یا ناسازگاری شرور با نظام احسن، امکان خیر محض بودن سراسر هستی، عناوین و محورهای اصلی این مقاله را به خود اختصاص داده است.

    آیا علم به جهان خارج جسمانی امکان دارد؟ نویسندگان محترم مقاله «بررسی اثبات جهان خارج جسمانی» تلاش کرده‏اند تا بر اساس دیدگاه ملّاصدرا پاسخ این پرسش را واکاوی نمایند. ایشان ابتدا، دیدگاه فیلسوفان پیش از ملّاصدرا همانند فارابی، ابن‏سینا، بهمنیار، غزالی، شیخ اشراق، فخر رازی و محقق طوسی در این‏باره را به اجمال گزارش نموده‏اند. سپس به دیدگاه ملّاصدرا پرداخته، چهار دلیل ملّاصدرا را یکایک به تفصیل بیان و بررسی کرده‏اند. ایشان در پایان، چنین نتیجه گرفته‏اند که از نظر ملّاصدرا وجود جهان خارج جسمانی بدیهی نیست و نیازمند اثبات عقلی است. دلایل چهارگانه ملّاصدرا در اثبات علم به جهان خارج جسمانی، بر ملازمه عقلایی میان مقارقات عقلی و جوهر جسمانی تمرکز کرده‏اند و این دلایل نیازمند تکمیل هستند.

    نویسنده محترم مقاله «علم و ادراک و نحوه تشکیل آن» در پی آن است که چیستی علم و ادراک و چگونگی انواع و مراحل پیدایش علم را از دیدگاه فیلسوفان، به ویژه فیلسوفان اسلامی، بیان و بررسی کند. وی ابتدا نظر دیمقراطیس، ابن‏سینا، علّامه حلّی، غزالی، دکارت درباره ادراک و علم به اجمال بیان کرده و معتقد است که فیلسوفان غربی اغلب یا نظریه مثل افلاطون را پذیرفته‏اند یا رأی ارسطو را پیموده و برای فاعل شناسا نقشی اساسی قائل شده‏اند. سپس، به بحث انطباع وجود ذهنی و به مناسبت بحث «نفس»، «ذهن و حافظه، تمثیل و ارتسام، حکم، قضیه، ادراک، موجود عینی و موجود ذهنی و حقیقت حضور» اشاره شده است. در ادامه، مراحل پنج‏گانه پیدایش علم و ادراک معرفی شده و در پایان، چنین نتیجه‏گیری شده است که واقعیت خارجی مستقل از ادراک ما وجود دارد و ادراک در دو مرحله هستی‏شناختی و مرحله شناخت‏شناسی پدید می‏آید. در مرحله هستی‏شناختی، فاعل شناسا با علم حضوری جهان را درک می‏کند و با دسته‏بندی و صور ذهنی از طریق واژگان و زبان و منطق این علم بازنمود می‏یابد.

    در مقاله «تلاقی پراگماتیسم و پست‏مدرنیسم در فلسفه ریچاد رورتی» تأثیر پراگماتیسم و پست‏مدرنیسم بر فلسفه رورتی بررسی شده است. نویسنده محترم این مقاله معتقد است که همان‏گونه که تحلیل‏گرایی و تجربه‏گرایی در ایده‏آلیسم استعلایی کانت تلاقی یافته، در پراگماتیسم جدید رورتی نیز پراگماتیسم و پست‏مدرنیسم تلاقی پیدا کرده‏اند. وی برای اثبات این ادعا، ابتدا برخی مبانی پراگماتیسم یعنی اصالت طبیعت، داروینیسم و ابزارانگاری و پاره‏ای از مبانی پست‏مدرنیسم یعنی مرگ سوژه، عقل‏ستیزی، انکار حقیقت را معرفی و تأثیر آنها را بر شکل‏دهی اندیشه رورتی بیان کرده است. سپس، ضمن تبیین مبانی پراگماتیسم جدید ریچارد رورتی تأثیر بسزای اندیشه‏های پراگماتیسم و پست‏مدرنیسم و شخصیت‏های سرشناس آنها را همچون دیویی، جیمز، لیوتار، دریدا، فوکو و ویتگنشتاین دوم بر پراگماتیسم جدید رورتی آشکار ساخته است. وی انکار حقیقت و واقعیت، نفی عقل و عقلانیت و تأکید بر زبان را از جمله مبانی پراگماتیسم جدید رورتی دانسته است.

    معرفی اجمالی الهیات پست‏مدرن و تبیین و بررسی تفصیلی نظر این نوع الهیات درباره صدق معرفت‏شناختی دغدغه اصلی نویسندگان محترم مقاله «بررسی مسئله صدق در الهیات پست‏لیبرال» بوده است. ایشان ابتدا در مقدمه به آرمان وحدت‏گرایی کلیسایی و تلاش‏های بنیان‏گذاران پست‏لیبرال در این‏باره، به ویژه ارائه منظری متناسب درباره صدق معرفت‏شناختی اشاره نموده‏اند. سپس، با محور قرار دادن رأی لیندبک در خصوص ماهیت و معیار صدوق، سه نوع صدق وجودشناختی، درون‏سیستمی و مقولی از نظر لیندبک را معرفی نموده‏اند و از قول وی چنین نقل می‏کنند که هر گزاره دینی باید سه نوع صدق مذکور را واجد باشد. بیان تفصیلی هر یک از این سه نوع صدق و بررسی و نقد آنها محورهای اصلی این مقاله‏اند.

    در پایان، ضمن تقدیر و تشکر صمیمانه از همه عزیزانی که در سامان‏دهی این مجموعه سهیم بودند، همچون گذشته یادآور می‏شویم که نقدهای عالمانه و پیشنهادهای مشفقانه خوانندگان فرهیخته را ارج نهاده، سبب غنا و بهبود نشریه می‏دانیم.

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1387) نخستین سخن. فصلنامه معرفت فلسفی، 6(2)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."نخستین سخن". فصلنامه معرفت فلسفی، 6، 2، 1387، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1387) 'نخستین سخن'، فصلنامه معرفت فلسفی، 6(2), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). نخستین سخن. معرفت فلسفی، 6, 1387؛ 6(2): -