حکایت ذاتى در بوته نقد
معرفتشناسان مسلمان سه دیدگاه درباره «حکایت» مطرح کردهاند. دیدگاه مشهور این است که «حکایت» ذاتى باب برهان براى صور ذهنى است و این صور بالفعل ماوراى خود را نشان مىدهند. استاد فیّاضى «حکایت» را ذاتى باب ایساغوجى براى علم حصولى مىداند و بر این باور است که حاکى «نفس فاعل شناسا» به شمار مىرود و صور ذهنى، وجودهاى ذهنى محکى مىباشند. استاد مصباح اعتقاد دارند که «حکایت» انتقال ذهن به طور طبیعى از صور ذهنى به محکى است که در برخى مراتب، حکایت صور ذهنى شأنى و بالقوّه است و تنها در مرتبه تصدیق صادق است که «حکایت» به فعلیت مىرسد.
عمده اختلافى که بین این سه دیدگاه وجود دارد به نوع تحلیل بازمىگردد. در این نوشتار، با تحلیلى که از «حکایت» ارائه شده است، به نقد دیدگاه مشهور و استاد فیّاضى پرداخته، و از برخى نقدهاى بنایى، همچون غفلت از نقش توجه فاعل شناسا در فرایند حکایت، سخن گفتهایم.
Article data in English (انگلیسی)
سال هشتم، شماره اول، پاییز 1389، 83ـ106
حکایت ذاتى در بوته نقد
مهدى برهان مهریزى
مجتبى مصباح
چکیده
معرفتشناسان مسلمان سه دیدگاه درباره «حکایت» مطرح کردهاند. دیدگاه مشهور این است که «حکایت» ذاتى باب برهان براى صور ذهنى است و این صور بالفعل ماوراى خود را نشان مىدهند. استاد فیّاضى «حکایت» را ذاتى باب ایساغوجى براى علم حصولى مىداند و بر این باور است که حاکى «نفس فاعل شناسا» به شمار مىرود و صور ذهنى، وجودهاى ذهنى محکى مىباشند. استاد مصباح اعتقاد دارند که «حکایت» انتقال ذهن به طور طبیعى از صور ذهنى به محکى است که در برخى مراتب، حکایت صور ذهنى شأنى و بالقوّه است و تنها در مرتبه تصدیق صادق است که «حکایت» به فعلیت مىرسد.
عمده اختلافى که بین این سه دیدگاه وجود دارد به نوع تحلیل بازمىگردد. در این نوشتار، با تحلیلى که از «حکایت» ارائه شده است، به نقد دیدگاه مشهور و استاد فیّاضى پرداخته، و از برخى نقدهاى بنایى، همچون غفلت از نقش توجه فاعل شناسا در فرایند حکایت، سخن گفتهایم.
کلیدواژهها: حکایت ذاتى، حکایت شأنى، تحلیل عرفى، تحلیل فلسفى، توجه، فاعل شناسا، مراتب علم.