تعریف «سهجزئی» ابن سینا از معرفت؛ «عدول» یا «پایبندی» به تعریف «چهارجزئی» فارابی؟!
* علی شفابخش/ دانشجوی دکتری کلام امامیه دانشگاه قرآن و حديث قم a.sh.namaz@gmail.com
احمد کریمی/ استادیار دانشگاه قرآن و حدیث قم Ahmad.karimi@gmail.com
مهدی نصرتیان اهور/ استادیار دانشگاه قرآن و حدیث قم Mehdi.nosratian@gmail.com
چکیده
مسئلۀ «تعریف معرفت»، از مهمترین و در عین حال پرچالشترین مسائل در طول تاریخ دانش «معرفتشناسی» است. فارابی ـ با تأثیرپذیری فراوان از نظام شناختشناسی افلاطون، بهویژه در رسالههای تئتتوس، منون، جمهور، اوتیفرون و فایدون ـ معرفت ممکن، مطلوب و ایدهآل در حوزۀ جهانبینی و گزارههای نظری و غیربدیهی را «معرفت یقینی» میداند. تعریف وی از «معرفت یقینی» یا همان «یقین منطقی بالمعنی الأخصّ»، مشتمل بر چهار شرط یا رکنِ «اعتقاد جازم صادق ثابت» میباشد. تقریباً تمام فیلسوفان، منطقدانان و معرفتشناسان مسلمان اعم از قدما، متأخران و معاصران ـ جز یکی از اندیشمندان در عصر حاضر، و از جمله نگارنده ـ تعریف فوق را پذیرفته و در تثبیت و تکمیل آن اهتمام ورزیدهاند. در این میان اما ابنسینا با عدم ذکر قید «صدق»، ظاهراً به ارائۀ «تعریفی سهجزئی» از معرفت روی آورده است. دربارۀ وجهِ فقدانِ مقوّمِ «صدق» در تعریف ابنسينا از معرفت، بهطورکلی دو فرضیه یا تفسیر قابل تصور است: انصراف و عدول، یا التزام و پایبندی وی به تعریف مشهور. محققان عرصۀ فلسفه و معرفتشناسی، فرضیۀ دوم را پذیرفته و به منظور اثبات مدعای خود، حداقل دو تفسیر و توجیه را به میان آوردهاند. در تحقیق حاضر اما، ضمن قبول فرضیۀ دوم، دلایل سایر صاحبنظران طرح، نقد و ابطال گشته، و سپس تفسیر بدیعِ سومی مطرح شده و با استناد به چهار دلیل و قرینه از آثار خود ابنسینا، مدعای اصلی ـ یعنی التزام و باورمندی ابنسينا به همان «تعریف چهارجزئی» فارابی و مشهور فلاسفه، و صوری و غیربنیادین تلقی شدن تغییر وی به جهت انتفای مؤلفۀ «صدق» در تعریف معرفت ـ، اثبات شده است.
کلیدواژهها: معرفتشناسی، تعریف معرفت، یقین منطقی، فارابی، ابن سینا.