تعریف «سهجزئی» ابن سینا از معرفت؛ «عدول» یا «پایبندی» به تعریف «چهارجزئی» فارابی؟!
مسئلۀ «تعریف معرفت»، از مهم ترین و در عین حال پرچالش ترین مسائل در طول تاریخ دانش «معرفت شناسی» است. فارابی ـ با تأثیرپذیری فراوان از نظام شناخت شناسی افلاطون، به ویژه در رساله های تئتتوس، منون، جمهور، اوتیفرون و فایدون ـ معرفت ممکن، مطلوب و ایده آل در حوزۀ جهان بینی و گزاره های نظری و غیربدیهی را «معرفت یقینی» می داند. تعریف وی از «معرفت یقینی» یا همان «یقین منطقی بالمعنی الأخصّ»، مشتمل بر چهار شرط یا رکنِ «اعتقاد جازم صادق ثابت» می باشد. تقریباً تمام فیلسوفان، منطق دانان و معرفت شناسان مسلمان اعم از قدما، متأخران و معاصران ـ جز یکی از اندیشمندان در عصر حاضر، و از جمله نگارنده ـ تعریف فوق را پذیرفته و در تثبیت و تکمیل آن اهتمام ورزیده اند. در این میان اما ابن سینا با عدم ذکر قید «صدق»، ظاهراً به ارائۀ «تعریفی سه جزئی» از معرفت روی آورده است. دربارۀ وجهِ فقدانِ مقوّمِ «صدق» در تعریف ابن سینا از معرفت، به طورکلی دو فرضیه یا تفسیر قابل تصور است: انصراف و عدول، یا التزام و پایبندی وی به تعریف مشهور. محققان عرصۀ فلسفه و معرفت شناسی، فرضیۀ دوم را پذیرفته و به منظور اثبات مدعای خود، حداقل دو تفسیر و توجیه را به میان آورده اند. در تحقیق حاضر اما، ضمن قبول فرضیۀ دوم، دلایل سایر صاحب نظران طرح، نقد و ابطال گشته، و سپس تفسیر بدیعِ سومی مطرح شده و با استناد به چهار دلیل و قرینه از آثار خود ابن سینا، مدعای اصلی ـ یعنی التزام و باورمندی ابن سینا به همان «تعریف چهارجزئی» فارابی و مشهور فلاسفه، و صوری و غیربنیادین تلقی شدن تغییر وی به جهت انتفای مؤلفۀ «صدق» در تعریف معرفت ـ، اثبات شده است.
Article data in English (انگلیسی)
* علی شفابخش/ دانشجوی دکتری کلام امامیه دانشگاه قرآن و حدیث قم a.sh.namaz@gmail.com
احمد کریمی/ استادیار دانشگاه قرآن و حدیث قم Ahmad.karimi@gmail.com
مهدی نصرتیان اهور/ استادیار دانشگاه قرآن و حدیث قم Mehdi.nosratian@gmail.com
چکیده
مسئلۀ «تعریف معرفت»، از مهم ترین و در عین حال پرچالش ترین مسائل در طول تاریخ دانش «معرفت شناسی» است. فارابی ـ با تأثیرپذیری فراوان از نظام شناخت شناسی افلاطون، به ویژه در رساله های تئتتوس، منون، جمهور، اوتیفرون و فایدون ـ معرفت ممکن، مطلوب و ایده آل در حوزۀ جهان بینی و گزاره های نظری و غیربدیهی را «معرفت یقینی» می داند. تعریف وی از «معرفت یقینی» یا همان «یقین منطقی بالمعنی الأخصّ»، مشتمل بر چهار شرط یا رکنِ «اعتقاد جازم صادق ثابت» می باشد. تقریباً تمام فیلسوفان، منطق دانان و معرفت شناسان مسلمان اعم از قدما، متأخران و معاصران ـ جز یکی از اندیشمندان در عصر حاضر، و از جمله نگارنده ـ تعریف فوق را پذیرفته و در تثبیت و تکمیل آن اهتمام ورزیده اند. در این میان اما ابن سینا با عدم ذکر قید «صدق»، ظاهراً به ارائۀ «تعریفی سه جزئی» از معرفت روی آورده است. دربارۀ وجهِ فقدانِ مقوّمِ «صدق» در تعریف ابن سینا از معرفت، به طورکلی دو فرضیه یا تفسیر قابل تصور است: انصراف و عدول، یا التزام و پایبندی وی به تعریف مشهور. محققان عرصۀ فلسفه و معرفت شناسی، فرضیۀ دوم را پذیرفته و به منظور اثبات مدعای خود، حداقل دو تفسیر و توجیه را به میان آورده اند. در تحقیق حاضر اما، ضمن قبول فرضیۀ دوم، دلایل سایر صاحب نظران طرح، نقد و ابطال گشته، و سپس تفسیر بدیعِ سومی مطرح شده و با استناد به چهار دلیل و قرینه از آثار خود ابن سینا، مدعای اصلی ـ یعنی التزام و باورمندی ابن سینا به همان «تعریف چهارجزئی» فارابی و مشهور فلاسفه، و صوری و غیربنیادین تلقی شدن تغییر وی به جهت انتفای مؤلفۀ «صدق» در تعریف معرفت ـ، اثبات شده است.
کلیدواژه ها: معرفت شناسی، تعریف معرفت، یقین منطقی، فارابی، ابن سینا.