بررسي تطبيقي عدم از ديدگاه صدرالمتألهين و هايدگر
ضمیمه | اندازه |
---|---|
5.pdf | 6.08 مگابایت |
سال شانزدهم، شماره چهارم، پياپي64، تابستان 1398
سمیه عظیمی / دانشجوي دكتري فلسفه و كلام اسلامي، گروه فلسفه، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزی، تهران، ایران. azimi.s9631@yahoo.com
عزیزالله افشار كرماني / دانشیار گروه فلسفه، دانشكده ادبيات و علوم انساني، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزی، تهران، ايران. (مسئول مكاتبات) k.afshar.a@gmail.com
دريافت: 19/03/97 پذيرش: 18/10/97
چکيده
فلسفه با اینکه عهدهدار بررسی احکام کلی وجود است، اما بررسی احکام عدم نیز بهتبع وجود در فلسفه سامان میپذیرد. صدرالمتألهین و مارتین هایدگر، هر دو اهتمام ویژهای به بررسی احکام عدم داشتهاند که نوشتار حاضر به بررسی تطبیقی این مسئله از منظر این دو فیلسوف بزرگ پرداخته است. از رهگذر این جستار مشخص میشود که در اندیشه صدرالمتألهین، «عدم» در عین وحدت مفهومی، دو کاربرد دارد: 1. نقیض وجود؛ 2. فقدان کمال؛ اما هایدگر چهار معنا برای عدم در نظر میگیرد: 1. عدم بهمثابه نفی کامل کلیت موجودات؛ 2. عدم بهمثابه هستی نامتعین؛ 3. عدم بهمثابه فقر تام و تمام موجودات؛ 4. عدم بهمثابه نیستی یا ناهستی.
کلیدواژهها:: عدم، حکمت متعالیه، صدرالمتألهین، هایدگر، دازاین.