معنای انشاء و قواعد آن در فلسفه زبان آستین و اصول فقه
چکیده و کلیدواژه فارسی (Persian)
آستین اولین فیلسوفی بود که متوجه شد نوع مهمی از اظهارات وجود دارد که شکل جملات خبری را دارند اما نه صادقاند و نه کاذب، چون گوینده در این اظهارات، وضعیت و حالتی را توصیف نمیکند بلکه با این اظهارات در واقع فعلی را انجام میدهد. از منظر آستین، اظهارات اخباری میتوانند صادق یا کاذب باشند، اما اظهارات انشائی صادق یا کاذب نیستند بلکه به بجا یا نابجا متصف میشوند. آستین تصریح میکند که در اظهارات انشائی واژهها باید به صورت جدی بیان شوند تا به صورت جدی در نظر گرفته شوند. عالمان علم اصول فقه هم معتقدند جملات تام خبری حکایت از تحقق شیء یا عدم تحقق آن میکنند و لذا متصف به صدق و کذب میشوند اما معانی انشائی، ایجادی هستند و با لفظ، انشاء معنا میشود. مراد از ایجادی بودن معانی انشائی، ایجاد و انشاء در خارج است؛ یعنی حقیقت آن معنای انشائی با لفظ، ایجاد و متحقق میشود. از منظر این عالمان، معنای انشاء، مدلول تصدیقی جدی است و تا قصد انشاء نباشد، انشاء صادق نیست. اما آستین قواعد ششگانهای را که برای کارکرد مناسب اظهار انشائی ضروری هستند، بیان میکند. اصولیون شیعه گرچه به صورت نظاممند دست به تدوین چنین قواعدی نزدهاند اما در مطاوی مباحثشان، به صورت جسته و گریخته، به این مسائل توجه داشتهاند. بدینسان تبیین، تحلیل و مقایسه نظرات آستین و علمای علم اصول فقه در باب معنای انشاء و قواعد آن، هدف این مقاله است. روش این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی و براساس دادههای کتابخانهای است.