معرفت فلسفی، سال سوم، شماره سوم، پیاپی 11، 1385، صفحات -

    نخستین سخن

    نوع مقاله: 
    سخن سردبیر
    Article data in English (انگلیسی)
    متن کامل مقاله: 

    نخستین سخن

    «الحمدللّه الّذى لَم یزل سلطاناً اذ لا مملکة و لا مال و لم یزل سبحاناً على جمیع الاحوال، وجودُهُ قبل القبل فى ازل الأزال و بقائُهُ بَعدَ البعد مِن غیر انتقال و لا زوال، غنىٌ فى الاوّلِ و الآخِر مستغن فى الباطنِ و الظاهر.»1

    درود و سلام و رحمت الهى بر حضرت ختمى مرتبت و خاندان پاک او باد که خداى متعال جهان را به یمن وجودشان هستى بخشید. همانان که منبع معرفت و خزان علم و حکمت الهى و سرچشمه جوشان فضایل و کرم و اول و ریشه و ثمره و قرارگاه و آخر هر خیر و نیکى اند.

    بارى، در یازدهمین شماره معرفت فلسفى نیز مقالاتى در زمینه فلسفه و منطق فرا گردهم آمده که اهم محورهاى آنها به قرار ذیل است:

    در میزگرد «فلسفه و دین»، آیة اللّه مصباح در پاسخ به پرسش از تعریف دین و فلسفه ابتدا با اشاره به این مطلب که فلسفه و دین داراى تعارف گوناگون اند، و میان فلسفه و معرفت فلسفى، دین، دین شناسى و معرفت شناسى دینى تفاوت است، تعریف موردنظر خود از فلسفه و دین را چنین بیان مى کنند: «فلسفه تلاش عقلانى براى حل مسائلى است که درباره کلیات وجود مطرح مى شود... و دین مجموعه اى است از عقاید، ارزش ها و احکام یا عقاید، اخلاق و احکام. ]البته ["اعتقاد به اصل خدا" عمود خیمه دین است و طبق این تعریف اگر کسى به خدا اعتقاد نداشته باشد، ما آن را دین حساب نمى کنیم». استاد فیّاضى در باب تعریف فلسفه و دین معتقدند که: «فلسفه در اصطلاح روز علمى است که از هستى، احکام کلى هستى، اقسام هستى و تقسیمات گوناگون آن بحث مى کند و دین مجموعه تعالیمى است که پیامبرى از طرف خداى متعال مى آورد». در ادامه آیة اللّه مصباح و استاد فیّاضى درباره نسبت دین و فلسفه چنین معتقدند که بر اساس تعاریف ارائه شده دین و فلسفه از هم جدا هستند; زیرا فلسفه تلاشى عقلانى یا معرفتى عقلانى و کار ذهن انسان است، اما دین مجموعه اى است که از سوى خداوند براى هدایت بشر نازل شده است. بنابراین، حداکثر رابطه اى که مى توان براى فلسفه با دین در نظر گرفت این است که فلسفه ابزارى است براى اثبات بخشى از معارف دینى، اما در میان مسائل مطرح در دین و مسائل مطرح در فلسفه رابطه عموم و خصوص من وجه برقرار است. در باب تعارض میان دین و فلسفه استاد فیّاضى معتقدند که دین از منبع مطمئن سرچشمه مى گیرد که هیچ خطایى در آن نیست، ولى فلسفه اگرچه روشش برهانى است ولى ممکن است به خطا رود و دچار مغالطه شود. نظر آیة اللّه مصباح در این باره این است که در معرفت فلسفى و معرفت دینى ممکن است خطا راه پیدا کند، البته معرفت دینى شخص معصوم و معرفت فلسفى حقیقى و واقعى هیچ گاه خطا نخواهد بود و با هم تعارض نخواهند داشت. پس اگر تعارضى هست، میان آراى فیلسوفان و آراى دین شناسان است.

    نویسنده محترم مقاله «تشکیک فازى; نقد و بررسى گذار از تشکیک گسسته به پیوسته و از پیوسته به متداخل» تلاش کرده است تا کاربرد تشکیک فازى در موضوعات عملى را نشان دهد. وى با بیان پیشینه نظریه تشکیک فازى، خاستگاه این نوع تشکیک را علوم فنى و مهندسى و بر اساس مبانى ریاضى مى داند که جنبه فلسفى آن در مراحل واپسین تحقیقات فنّى و کاربردى در زمینه الکترونیک و مکانیک بروز و ظهور یافته است. نگرش فازى، نگرشى چند ارزشى در برابر نگرش دو ارزشى «صدق و کذب» منطق کلاسیک است. وى معتقد است این نگرش در آثار برخى فلاسفه و عرفاى اسلامى در حل برخى از مسائل مربوط به امور داراى مراتب (تشکیکى) به کار رفته است. وى در ادامه با ذکر مواردى چند، درصدد اثبات این نکته برمى آید که منطق دو ارزشى در تبیین بسیارى از پدیده ها ناتوان است، همچنین با بیان مواردى از خلال کتاب هاى فیلسوفان اسلامى نشان مى دهد که آنان به مراتب تودرتو و پیوسته فازى معتقد بوده و به آن اشاره کرده اند. در پایان، برخى زمینه هاى فلسفى ضرورى براى بررسى مراتب فازى را برشمرده و برخى احادیث را که به نوعى مى توانند بر مسئله تشکیک فازى دلالت داشته باشند متذکر شده است.

    نویسنده محترم «جایگاه امّ القضایا» ابتدا به نقش و جایگاه اصل امتناع تناقض در منظومه معرفت، مفاد این اصل، استدلال ناپذیرى آن و نسبت آن با اصل هوهویّت، چگونگى ابتناى علوم نظرى و بدیهى هاى دیگر بر اصل امتناع تناقض به کیفیت استفاده از اصل امتناع تناقض در علوم اشاره مى کند. وى در ادامه به بررسى پنج نظریه در باب ابتناى علوم بر اصل امتناع تناقض مى پردازد. آن پنج نظریه به ترتیب عبارتند از: نظریه تولیدى، نظریه تخصیصى یا مصداق خاص، نظریه تتمیم تصدیق یا استنتاج یقین مضاعف، نظریه طرد تصدیق هاى دیگر، و نظریه نیاز ثانوى یا علم به علم.

    مغالطه چیست؟ انواع آن کدام است؟ چه فواید و اغراضى بر آن مترتب است. پاسخ پرسش هایى از این دست مطالب تشکیل دهنده مقاله «مغالطات» است. نویسنده محترم ابتدا معناى مغالطه، اغراض مغالطه، فواید صناعت مغالطه و موضوع، مفاد و اجزاى این صناعت را بیان کرده و سپس اقسام مغالطات لفظى و معنوى را یک به یک توضیح داده است. افزون براین، در بخش هایى از مقاله شرایط مشترک و مختص قیاس هاى اقترانى حملى و شرایط قیاس استثنایى و شرایط برهان و جدل را به مناسبت توضیح داده است. وى در پایان نتیجه گرفته است که با دقت در آثار منطق دانان اسلامى، روشن مى شود که آنان در مجموع 310 قسم مغالطه را شناسایى کرده اند.

    مقاله «ترجمه اسفار اربعه در بوته نقد» در پى آن است که با ارائه موارد گوناگون از این ترجمه نشان دهد که مترجم محترم، متأسفانه نتوانسته است ترجمه اى دقیق، رسا و فنّى از کتاب گران سنگ اسفار ارائه دهد; کتابى که بى شک از مهم ترین آثار فلسفى جهان اسلام است.

    در پایان، از پژوهشگران ارجمند که مقالات آنان در این شماره به چاپ رسیده، و از دیگر عزیزانى که به دلایلى نتوانستیم آثار آنان را به چاپ برسانیم، صمیمانه تشکر نموده و توفیق، سلامت و بهروزى آنان و همه خادمان به اسلام را از خداوند متعال درخواست مى نماییم. امید است خوانندگان فرهیخته با نقدهاى عالمانه و مشفقانه خود ما را در ارائه هرچه بهتر معرفت فلسفى یارى رسانند.

    سردبیر

    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1385) نخستین سخن. فصلنامه معرفت فلسفی، 3(3)، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده)."نخستین سخن". فصلنامه معرفت فلسفی، 3، 3، 1385، -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده).(1385) 'نخستین سخن'، فصلنامه معرفت فلسفی، 3(3), pp. -

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    (نویسنده تعیین نشده). نخستین سخن. معرفت فلسفی، 3, 1385؛ 3(3): -