The Fundamentality of Existence and its Inherent Necessity
چکیده و کلیدواژه فارسی (Persian)
اصالت وجود در دیدگاه صدرالمتألهین با وجوب ذاتى آن ملازم نیست؛ زیرا اصالت وجود به معناى موجود بودن وجود است بدون واسطه در عروض، و وجوب ذاتى وجود به معنای موجود بودن وجود است بدون واسطه در ثبوت. بنابراین پذیرفتن اولی به معناى قبول دومى نیست. اما در دیدگاه قیصرى اصالت وجود با وجوب ذاتى آن ملازم است؛ زیرا در حمل «موجود» بر چیزی، نفى واسطه در عروض با نفى واسطه در ثبوت ملازم است. بنابراین از آنجا که وجود در اتصاف به هستى به واسطه در عروض نیاز ندارد، نمى تواند به واسطه در ثبوت یا علت هستى بخش نیازمند باشد . در داورى میان دو دیدگاه، نگارنده بر اساس براهینی، دیدگاه عرفا را ترجیح داده است.
- ـ آشتیانی، سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری، (قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1365)؛
- ـ سهروردی، شهاب الدین یحیی، مجموعه مصنفات، (تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1396ق).
- ـ صدر المتألهین، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، (قم، مکتبة المصطفوی، (بی تا))؛
- ـ صدر المتألهین، المبدأ و المعاد، (تهران، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، 1354)؛