نحوة تحقق مفاهیم فلسفی در فلسفة مشاء
چکیده و کلیدواژه فارسی (Persian)
در دوران معاصر اغلب شاهد قرائت هایی صدرایی و یا نوصدرایی از دیدگاه مشائیان در مسئلة نحوة تحقق مفاهیم فلسفی هستیم؛ قرائتی که بر اساس مبانی فلسفی مشاء و آثار برجای مانده از آنها و نیز قرائت برجسته ترین شارحان و منتقدان فلسفة مشاء، از جمله صدرالمتألهین، مردود است و قابل دفاع نیست. امروزه اغلب این دیدگاه به مشائیان نسبت داده می شود که این جماعت مفاهیم فلسفی را به نحو عرض تحلیلی و متحد با معروض، در خارج موجود می دانند؛ لکن مراجعه به آثار برجای مانده از فیلسوفان مشاء، ما را به یک سلسله مبانی در فلسفه مشاء می رساند که طبق آن مبانی، اساساً فلسفة مشاء ظرفیت طرح نظریة عرض تحلیلی و اتحاد عرض با معروض را ندارد و نیز بر اساس همین مبانی، نحوة وجود اعراض صرفاً به صورت انضمامی ممکن خواهد بود. البته لازم است یادآور شویم که در آثار ابن سینا گاه وی در مواردی قائل به اتحاد چند مفهوم متباین در مصداق واحد است. ما این دیدگاه را به عنوان دیدگاه نادر و غیررایج در فلسفة مشاء ارزیابی می کنیم که البته همین دیدگاه، بعدها در حکمت متعالیه به عنوان دیدگاه رایج در نحوة تحقق مفاهیم فلسفی شناخته شد.