حقیقت نفس و حدوث جسمانى آن در نزد فارابى
چکیده و کلیدواژه فارسی (Persian)
در تاریخ فلسفه، درباره حقیقت نفس و چگونگى حدوث آن، دو گروه به طرح دیدگاه پرداختهاند: 1) مشّاییان؛ 2) صدراییان. مشّاییان «نفس» را روحانیهالحدوث و روحانیهالبقاء مىدانند، امّا صدراییان آن را جسمانیهالحدوث و روحانیهالبقاء مىپندارند. تصوّر مىشود فارابى نیز که یکى از مشّاییان به حساب مىآید، همین قول را پذیرفته است؛ ولى در حقیقت، اینطور نیست و او را باید قائل به حدوث جسمانى نفس دانست. فارابى بر آن است که انسان یکى از اجسام، و مرکّب از مادّه و صورت است. از نظر او، نفس انسان در ابتداى تکوّن در مادّه حادث مىشود و تا زمانى که به مرتبه تعقّل نرسد، همچنان مادّى و جسمانى است. آن عدّه از انسانها که به درک معقولات، و مرتبه تجرّد مىرسند، و داراى نفس غیرمادّىاند، به عقول فناناپذیر مىمانند؛ امّا سایر نفوس نظیر بقیه صورتهاى هیولانى، با فروپاشى مادّه و بدن، فاسد مىشوند و سرانجام همچون جانوران نابود مىگردند (از اینرو، پس از مرگ، زنده نیستند و بهشت و جهنّم ندارند.)