بررسي تطبيقي زمان نزد ميرداماد و ويليام کريگ

ضمیمهاندازه
6.pdf404.21 کیلو بایت
سال نوزدهم، شماره سوم، پياپي 75، بهار 1401، ص 85ـ96

نوع مقاله: پژوهشي
* مهدي منفرد / دانشيار گروه فلسفه و کلام اسلامي دانشگاه قم     mmonfared86@gmail.com
مليحه آقايي / دانشجوي دکتري فلسفه تطبيقي دانشگاه قم     maliheaghaei2007@gmail.com 
دريافت: 07/04/1400                  پذيرش: 18/10/1400

چکيده
اين مقاله بر آن است که ماهيت زمان را در آراي ميرداماد و ويليام کريگ فيلسوف معاصر مسيحي مورد مداقه قرار دهد تا همسويي‌ها و هم‌داستاني اين دو متفکر را در مسئله زمان بیابد و نوآوري‌هاي هريک را بازخواني کند. نظريه‌هاي گوناگون متفکران در باب زمان، در حل مباحث ديگر کلامي و فلسفي؛ چون ربط حادث به قديم، ازليت خداوند، حدوث و قدم عالم و غيره بوده است. ميرداماد به‌منظور تبيين نحوه ارتباط خداوند با موجودات، نظريه حدوث دهري را مطرح ساخت و زمان را مسبوق به عدم غيرزماني (دهري) دانست. وي زمان و امور زماني را علاوه بر ساحت زمان، در ساحت دهر به نحو جمع‌الجمعي موجود تلقي نمود؛ ديدگاهي که به‌ نظر مي‌رسد با زمان متافيزيکي که از سوي کريگ مطرح شده همسوست. کريگ به‌رغم اعتقاد به مقارنت زمان با وجود، به بدايت و تناهي گذشته معتقد است و زمان فيزيکي را تبلوري از زمان متافيزيکي مي‌داند.

کليدواژه‌ها: ميرداماد، ويليام کريگ، زمان، حرکت، نسبيت زماني، وعاء دهر، سرمد.
 

سال انتشار: 
1401
دوره: 
19
شماره مجله: 
75
شماره صفحه: 
85