واقع‌گرایی هنر دینی

ضمیمهاندازه
6.pdf390.51 کیلو بایت
سال نوزدهم، شماره چهارم، پياپي 76، تابستان 1401، ص 97ـ114

نوع مقاله: پژوهشي
محمد محمدرضايي / استاد گروه فلسفه، پرديس فارابي دانشگاه تهران، قم، ايران    mmrezai@ut.ac.ir
* ابوذر نوروزي/ گروه معارف اسلامی، واحد شهرضا، دانشگاه آزاد اسلامي، شهرضا، ایران    n.abouzar15@gmail.com
محسن شيراوند / استاديار گروه فلسفه اخلاق، دانشكده الهيات و معارف اهل‌البيت(ع)، دانشگاه اصفهان
    m.shiravand@Itr.ui.ac.ir 
دريافت: 30/10/1400                  پذيرش: 30/03/1401

چکيده
پژوهش بنيادي درباره هنر ديني به‌ عنوان يکي از برجسته‌ترين پديده‌هاي انساني و تأثيرگذار در زيست فردي، اجتماعي و تمدني ضرورت دارد. يکي از عرصه‌هاي هنر ديني، واقع‌نمايي آن است. جستار حاضر اين پرسش را به روش تحليلي بررسي مي‌کند که هنر ديني به‌ عنوان فرايندي ظريف و پيچيده معطوف به درون انسان، چگونه با واقعيت تطبيق داده مي‌شود؟ فرضيه‌اي که پژوهش پيش‌ رو پي مي‌گيرد اين است که واقع‌گرايي هنر ديني با سنجه غايات ارزيابي مي‌شود. هر هنرى، از آن‌ جهت كه هنر است و زيبا مي‌نمايد، ارزشمند و ديني نيست. ارزش‌گذارى صورت و محتواي هنرى، براساس مباني غايت‌شناسي آن رقم مي‌خورد. دستاورد پژوهش آن است که محک واقع‌نمايي هنر ديني ناظر به غايات و مصالح و مفاسد واقعي است. هنر، وقتي ديني است كه از واقعيات جهان غيب (جهان‌بيني الهي) در کارگاه روح الهام گرفته و مخاطب هنر را به مصالح و مفاسد واقعي رهنمون باشد.

كليدواژه‌ها: واقع‌گرايي، هنر ديني، واقعيت، حقيقت، فطرت.
 

سال انتشار: 
1401
دوره: 
76
شماره صفحه: 
97