تمایز میان نظریه تکامل به‌عنوان نظریه‌ای علمی و طبیعت‌گرایی تکاملی به‌عنوان رویکردی فلسفی

ضمیمهاندازه
6.pdf341.97 کیلو بایت

سيدمهدي بيابانكي / استاديار گروه معارف اهل‌البيت دانشگاه اصفهان    mehdibiabanaki@gmail.com
دريافت: 28/11/98                  پذيرش: 14/04/99
چکيده
از منظر طبیعت‌گرایی تکاملی، شواهد تكامل، جهان بدون طراحي را نمايان مي‌كنند و نظريه تكامل باور به وجود هويات و علل فراطبيعي را طرد مي‌كند. اما به نظر مي‌رسد بايد ميان نظريه تكامل به‌عنوان نظريه‌اي علمي و «طبيعت‌گرايي تكاملي» به‌عنوان دیدگاهی فلسفی تمايز بگذاريم. طبیعت‌گرایانی همچون داوكينز ادعا مي‌كنند كه «شواهد تكامل، يك جهان بدون طراحي را نمايان مي‌كند»؛ اما تنها با پيش‎فرض گرفتن طبيعت‌گرايي هستي‌شناختي است كه مي‌توان چنين نتيجه‌اي از نظريه تكامل گرفت. البته با پذيرش طبیعت‌گرایی هستی‌شناختی نيازي به نظريه تكامل نيست تا جهان بدون طراحي به ما ثابت شود. طبیعت‌گرایی هستی‌شناختی با هر چيز ديگري هم جمع شود، اين نتيجه را خواهد داشت. در این مقاله نشان خواهیم داد استدلال‌ طبيعت‌گرايان نمي‌تواند نشان دهد كه هويات و علل فراطبيعي وجود ندارند و ازاين‌رو طبيعت‌گرايان نمي‌توانند امكان ورود چنين هويات و عللي را به تبيين‌هاي در خصوص ويژگي‌هاي جهان طبيعي، رد كنند؛ مگر اينكه به نحو پیشینی و براساس یک رویکرد فلسفی اجازه ورود چنین هویاتی را ندهند.
کلیدواژه‌ها: نظریه تکامل، طبیعت‌گرایی، طبیعت‌گرایی تکاملی، داروینیسم، انتخاب طبیعی، داوکینز.


 

سال انتشار: 
1399
شماره مجله: 
70
شماره صفحه: 
97