فلسفه سیاست (2)؛ روش شناسی در حوزه فلسفه سیاسی اسلام / در گفتوگو با حضرت آیة اللّه محمّدتقی مصباح
چکیده و کلیدواژه فارسی (Persian)
فلسفه سیاست اسلامی یا فلسفه سیاسی اسلام عبارت است از آن دسته از مبادی تصوری و تصدیقی که در تبیین نظریه سیاسی اسلام مورد استفاده قرار می گیرد و شامل قضایای هنجاری و یا توصیفی می شود. برای اثبات مسائل نظری سیاسی، می توان از قضایای هنجاری یا توصیفی بهره برد؛ حتی مسائل هنجاری را هم می توان با مقدّمات توصیفی و واقعی اثبات کرد. از این رو، در بحث روش شناسی می توان از قضایای هنجاری استفاده کرد.
در مسائل هنجاری، سه نوع بحث مطرح می شود: یک نوع بحث بیشتر جنبه فلسفی دارد و به مبادی یک علم خاص برمی گردد مانند آنچه در فلسفه حقوق، فلسفه اخلاق یا فلسفه سیاست مطرح می شود. نوع دیگر، مسائلی محدودتر است و از عوارض ذاتی موضوع علم به شمار می آید. نوع سوم، به مقام عمل مربوط می شود و کسانی باید با توجه به فلسفه و مسائل یک علم، مهارت های عملی مربوط را کسب کنند. برای مثال، ما در حقوق، یک فلسفه حقوق داریم، یک علم حقوق و یک فن حقوق. هر کسی فلسفه حقوق و علم حقوق بداند قاضی نیست. قاضی علاوه بر فلسفه حقوق و مسائل علم حقوق و قوانین مربوط، باید مهارتی داشته باشد که آن قوانین را بر مصادیق خارجی تطبیق کند.
در مباحث سیاسی هم این مسئله مطرح است: ما یک فلسفه سیاست داریم؛ یکی هم بررسی مسائل علم سیاست است، و یکی هم مسئله «سیاست مداری». در هر سه مرحله باید دیدگاه های اسلام را بررسی و ارائه کنیم.