علم اجمالى در عین کشف تفصیلى (تحلیل و نقد سه نظریه در مسئله علم خدا به اشیا)
چکیده و کلیدواژه فارسی (Persian)
کیفیت علم خداوند به اشیا (پیش و پس از ایجاد)، همواره، یکى از مسائل مهمّ فلسفه اسلامى بوده که دو نظریه ابنسینا و ملّاصدرا درباره آن از اهمیت بیشترى برخوردار است. ابنسینا با توجه به نظام فلسفى خود، علم بارىتعالى را از طریق صور ارتسامى طرحریزى مىکند؛ ولى ملّاصدرا با استفاده از قاعده «بسیطالحقیقه»، و بنابر مبانى بدیع حکمت متعالیه (به ویژه اصالت وجود)، نظریه «علم اجمالى در عین کشف تفصیلى» را مطرح مىسازد.
نگارش مقاله حاضر، نخست با هدف تبیین و تحلیل معناشناختى نظریه ملّاصدرا انجام مىگیرد. سپس، به بررسى مبانى و اصولى خواهیم پرداخت که ملّاصدرا را به نظریه خاص خود رهنمون ساخته است. در نهایت، بررسى خواهیم کرد که: آیا سخن ملّاصدرا آخرین نظریه در این مسئله است یا اینکه مىتوان با نقد و تحلیل آن به نظریه دیگرى رسید؟ به همین مناسبت، نظریه علّامه طباطبائى را مطرح کرده و مقایسهاى اجمالى بین آن و نظریه ملّاصدرا ارائه دادهایم.