سال شانزدهم، شماره دوم، پياپي62، زمستان 1397
كورش حيدري / دانشجوي دكتري فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي koroshheidari20@yahoo.com
محمدكاظم رضازاده جودي / استاديار فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي mkrjoudi@yahoo.com
دريافت: 25/12/96 پذيرش: 09/06/97
چکيده
صدرالمتألهین با پیریزی حکمت متعالیه بر مبانی هستیشناختی نظیر اصالت وجود، تشکیک وجود و بساطت وجود، و با الهام گرفتن از فرهنگ دینی، به اثبات نظریه شعور همگانی پرداخت. صدرالمتألهین در برخی آثارش علم را مساوق تجرد دانسته، مادیات را فاقد شعور میداند؛ اما در بیشتر آثارش شعور همگانی را پذیرفته که مطابق آن، همانگونه که وجود، حقیقت یگانهای است که در همه موجودات با اختلاف مراتب جاری است، صفات حقیقی آن، که همان علم و قدرت و اراده و حیات است، در همه موجودات جاری است. بنابراین همه موجودات، حتی جمادات، زنده، دانا، تسبیحگوی خداوند و عارف و شاهد وجود پروردگار و خالق خود هستند. به نظر میرسد نظریه نخست ناظر به علم بسیط و نظریه دوم ناظر به علم مرکب ميباشد. از رهگذر این جستار روشن میشود که نظریه شعور همگانی بهمثابه دستاوردی معرفتشناسانه از سلسله دستاوردهای حکمت متعالیه است که در فرهنگ دینی مطرح شد و در بستر حکمت متعالیه برهانی گشت، نهتنها در مسائل فلسفی و هستیشناسی تأثیرگذار است، بلکه بیانگر نوعی جهانشناسی است که کاملاً با دیگر رویکردهای جهانشناسانه تفاوت دارد. این نظریه در نحوه تعامل با محیطزیست، اصول اخلاق زیستمحیطی صدرایی را ترسیم مینماید که مهمترین آنها عبارتند از: 1. اصل تعامل هوشمندانه با محیطزیست؛ 2. اصل تعامل شاهدانه با محیطزیست؛ 3. اصل تعامل مسئولانه با محیطزیست؛ 4. اصل تعامل مقدس با محیطزیست.
کلیدواژهها: شعور همگانی، حکمت متعالیه، محیطزیست، اخلاق زیستمحیطی.