برهان لمّي

كاركردهاى عليت تحليلى در برهان

فصل‏نامه‏اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى زمستان 1395

سيدمصطفى موسوى اعظم / استاديار گروه الهيات دانشگاه ياسوج           mostafa.mousavi64@gmail.com

دريافت: 11/10/94               پذيرش: 16/8/95

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
54
شماره صفحه: 
73

تأمّلي بر «نظام احسن» از منظر حكمت متعاليه

سال ششم، شماره دوم، زمستان 1387، 71ـ104

محمّدجواد طالبي چاري[131]

عسگر ديرباز[132]

چكيده

«نظام احسن» يكي از مباحث مهم فلسفي است كه در انديشه فلاسفه اسلامي، به طور عام، و در دستگاه فلسفي ملّاصدرا، به طور خاص، جايگاه ويژه‏اي دارد. فلاسفه و ديگر دانشمندان هميشه اين سؤال را در ذهن داشته‏اند كه آيا نظام جهان موجود بهترين نظام است يا خير؟ در آغاز، اين‏طور به نظر مي‏رسد كه جهانِ عاري از هرگونه نقص و شرّ، همانا بهترين نظام است؛ از اين‏رو، اين سؤال مطرح مي‏شود كه چرا جهان حاضر چنين نيست؟

از طرف ديگر با پيشرفت علوم، و طرح نظريه‏هاي گوناگون، هر روز پرده‏اي از رازهاي طبيعت برداشته مي‏شود و معلوم مي‏گردد كه نظام جهان، از نظر علوم، بسيار پيچيده و دقيق است. بنابراين، از يك‏سو، دانشمندانْ خويش را با نظامي برتر رويارو مي‏بينند و از سوي ديگر، وجود شرور و نقايصْ شبهه برتر نبودن نظام جهان را به ذهن مي‏رساند. امّا فلاسفه با اثبات نظام احسن، و طرح مباحث مختلف در زمينه آن، اين تعارض ظاهري را برطرف كرده‏اند.

ملّاصدرا بر پايه نظام فلسفي خود ـ حكمت متعاليه ـ جهان هستي را برآمده از نظام ربّاني دانسته كه در اين صورت، داراي بهترين شكل ممكن است. در اين مقاله، با توجه به جامع‏ترين كتاب فلسفي ملّاصدرا ـ كه همان «اسفار اربعه» باشد ـ به بررسي ديدگاه او در اين‏باره مي‏پردازيم.

كليدواژه‏ها: نظام احسن، علم عنايي، قاعده امكان اشرف، برهان لمّي، برهان انّي، ملّاصدرا، حكمت متعاليه.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
22
شماره صفحه: 
71

برهان‌هاي وجوب و امكان

برهان‌هاي وجوب و امكان

و قاعده «ذوات الاسباب لاتعرف إلاّ بأسبابها»

عسكري سليماني‌اميري1

چكيده

فيلسوفان و منطق‌دانان از يك‌سو، برهان را معطي علم يقيني دائمي مي‌دانند، و از سوي ديگر، علم به ذوسبب را جز از راه سبب آن ممكن نمي‌دانند. آنان همچنين برهان را به «لم» و «ان مطلق» و «دليل» تقسيم كرده و معتقدند: دليل ـ در واقع ـ برهان نبوده و معطي يقين نيست. نيز فيلسوفان از راه علم به ممكنات (معلول) برهاني بر وجود واجب مي‌آورند. بنابراين، اشكال مي‌شود كه برهان از راه علم به ممكنات از نوع دليل است و يقين‌آور نبوده و اساسا واجب برهان‌پذير نيست. برخي از فيلسوفان مانند شيخ الرئيس در پاسخ به اين اشكال، برهان «وجوب و امكان» را نوعي برهان لمّي دانسته و برخي ديگر مانند بهمنيار و علّامه طباطبائي آن را برهان انّي مطلق تلقّي كرده‌اند. صدرالمتألّهين آن را نوعي دليل يقين‌آور در برابر دليلي كه يقين‌آور نيست، دانسته است.

كليدواژه‌ها: ذوات الاسباب، برهان لمّي، برهان انّي مطلق، دليل، برهان وجوب و امكان.

سال انتشار: 
4
شماره مجله: 
16
شماره صفحه: 
97

قاعده «ذوات الاسباب» در منطق در يك نگاه

سال پنجم، شماره دوم، زمستان 1386، 188ـ163

عسكري سليماني اميري348

چكيده

برخي از منطق‏دانان، مانند شيخ‏الرئيس، محقق طوسي، صدرالمتألّهين و علّامه طباطبائي پس ازتقسيم برهان به «لمّي» و «انّي مطلق» و «دليل»، متعرّض قاعده «ذوات الاسباب» شده و مدعيشده‏اند: چيزي كه داراي سبب نيست بايد بيّن باشد، وگرنه اصلاً با قياس برهاني معلوم نمي‏شود.اگر مفاد قاعده مزبور پذيرفته شود، لازمه آن نامعتبر دانستن برهان‏هاي «انّي مطلق» و «دليل» است.ظاهر عبارات اين دسته از منطق‏دانان آن است كه يقينيات يا بايد از اوّليات باشند و يا از راه علت(برهان لمّي) معلوم شده باشند. از سوي ديگر، شيخ‏الرئيس و علّامه طباطبائي با صراحت تمام،نوعي از برهان انّي را معطي يقين مي‏دانند. به هر حال، مهم استدلالي است كه به سود قاعده اقامهمي‏شود. به نظر نويسنده استدلال ارائه شده مضمون قاعده را به اثبات نمي‏رساند، و به علاوه، اگرمضمون قاعده پذيرفته شود، اولين قرباني آن خود قاعده خواهد بود؛ زيرا استدلالي كه بر اين قاعدهاقامه شده از نوع برهان لمّي نيست. بنابراين، بايد پذيرفت كه طرح قاعده «ذوات الاسباب» برايمحدود كردن اعتبار برهان‏هاي انّي است، نه براي بي‏اعتبار كردن آن.

كليد واژه‏ها: ذوات‏الاسباب، برهان لمّي، برهان انّي، دليل.

سال انتشار: 
5
شماره مجله: 
18
شماره صفحه: 
163

امكان دست‏يابي به معرفت عقلي در حوزه دين

سال ششم، شماره اول، پاييز 1387، 11ـ48

محمدحسين زاده[2]

چكيده

يكي از مهم‏ترين مباحث معرفت‏شناسي ديني اين است كه براي دست‏يابي به معرفت ديني، چه منبع يا ابزاري كارايي دارد؟ آيا راه معرفت در برابر ما گشوده است يا اينكه در انسدادي معرفتي به سر مي‏بريم؟ پاسخ هر فرد بدين پرسش بر مبناي معرفت‏شناختي ويژه آن فرد مبتني است. اگر او اين ديدگاه را پذيرفته باشد كه از راه عقل نمي‏توان دين را شناخت، پاسخ وي به پرسش مذكور ممكن است اين باشد كه منبع شناخت دينْ تجربه ديني، شهود، نقل وحي يا دليل نقلي يا گواهي حاكي از وحي است. امّا اگر اين فرد پذيرفته باشد كه از راه عقل مي‏توان دين را شناخت، پاسخ او به پرسش مزبور اين خواهد بود كه گزاره‏هاي بنيادين عقايد ديني را مي‏توان از راه عقل اثبات كرد؛ از اين‏رو، عقل مهم‏ترين منبع شناخت اين بخش از دين است.

در اين نوشتار، به امكان دست‏يابي به معرفت عقلي در حوزه دين مي‏پردازيم و آنچه را ممكن است مانع از دست‏يابي به چنين معرفتي شود بررسي و ارزيابي مي‏كنيم.

كليدواژه‏ها: معرفت عقلي، گريزناپذيري، وجود محمولي، برهان لمّي، پديده، پديدار، برهان انّي.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
21
شماره صفحه: 
11

تأمّلي در برهان نظم / محسن موسيوند

تأمّلي در برهان نظم

محسن موسيوند

چكيده

يكي از ادلّه اثبات وجود مبدأ هستي، «برهان نظم» و راه بررسي نظام دقيق و پيچيده عالم طبيعت است. اين برهان به دليل سهم زيادي كه حس و تجربه در آن دارد و همچنين به دليل انس بيشتر انسان با محسوسات و جهان ماده، فهمش براي غالب انسان هايي كه با اصطلاحات پيچيده و فني فلسفه و كلام آشنا نيستند، راحت تر است. اين برهان هرچند با تقريرهاي امروزي اش در مكاتب متقدّم كلامي نيامده است، اما مي توان از آن به عنوان مقدّمه اي براي فهم براهين كامل تر و دقيق تر اثبات خدا بهره گرفت. در اين نوشتار، سعي شده نظرات گوناگون درباره اين برهان بررسي شود و به اشكالات وارد شده بر آن پاسخ داده شود.

كليدواژه ها: نظم، برهان نظم، برهان غايي، تمثيل، تجربه، برهان لمّي، برهان انّي.

سال انتشار: 
4
شماره مجله: 
14
شماره صفحه: 
91
محتوای تغذیه