سال پانزدهم، شماره اول، پياپي 57، پاييز 1396
محمد فارسيات / دانشجوي دكتري فلسفه اسلامي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره
رحمان عشريه / سطح چهار حوزه علميه قم oshryeh@quran.ac.ir
دريافت: 11/8/95 ـ پذيرش: 25/4/96
چکیده
در دوران معاصر اغلب شاهد قرائتهایی صدرایی و یا نوصدرایی از دیدگاه مشائیان در مسئلة نحوة تحقق مفاهیم فلسفی هستیم؛ قرائتی که بر اساس مبانی فلسفی مشاء و آثار برجایمانده از آنها و نیز قرائت برجستهترین شارحان و منتقدان فلسفة مشاء، از جمله صدرالمتألهين، مردود است و قابل دفاع نیست. امروزه اغلب این دیدگاه به مشائیان نسبت داده ميشود که این جماعت مفاهیم فلسفی را به نحو عرض تحلیلی و متحد با معروض، در خارج موجود میدانند؛ لکن مراجعه به آثار برجایمانده از فیلسوفان مشاء، ما را به یک سلسله مبانی در فلسفه مشاء ميرساند كه طبق آن مبانی، اساساً فلسفة مشاء ظرفیت طرح نظریة عرض تحلیلی و اتحاد عرض با معروض را ندارد و نیز بر اساس همین مبانی، نحوة وجود اعراض صرفاً به صورت انضمامی ممکن خواهد بود. البته لازم است یادآور شویم که در آثار ابنسینا گاه وی در مواردی قائل به اتحاد چند مفهوم متباین در مصداق واحد است. ما این دیدگاه را به عنوان دیدگاه نادر و غیررایج در فلسفة مشاء ارزیابی میکنیم که البته همین دیدگاه، بعدها در حکمت متعالیه به عنوان دیدگاه رایج در نحوة تحقق مفاهیم فلسفی شناخته شد.
کلیدواژهها: مفهوم، مصداق، مفاهیم فلسفی، عرض، معروض، عرض تحلیلی، عرض انضمامی (خارجی).