سال ششم، شماره چهارم، تابستان 1388، 225ـ 258
ويتگنشتاين: خداباور يا ملحد؟
سيداكبر حسينى قلعهبهمن
چكيده
ويتگنشتاين يكى از چهرههاى علمى قرن بيستم است كه نگرشهاى او به طور معمول و مشخص، بازتابهاى گوناگون و گستردهاى در ميان انديشمندان ديگر داشته است. ديدگاه ويتگنشتاين درباره خدا، و واقعگرايى يا غيرواقعگرايى اين فيلسوف نيز از قاعده يادشده مستثنا نبوده و حتى مبناى نظرى بسيارى از انديشمندان قرار گرفته است.
در نوشتار حاضر، مىكوشيم تا به تبيين نگاه ويتگنشتاين در اينباره بپردازيم و بگوييم كه بر اساس رساله منطقى و فلسفى، به نظر مىرسد كه وى براى ماوراى عالم طبيعت، حقيقتى قائل نبوده؛ زيرا بر آن بوده است كه زبان بدان عالم راه ندارد. بدينترتيب، ويتگنشتاين را مىتوان ملحدى نسبت به ماورا تلقّى كرد، نه غيرواقعگرا. امّا از عبارتهاى ويتگنشتاين در پژوهشهاى فلسفىاش (با اين مضمون كه: «الهيات از بازى زبانى منحصر به فردى برخوردار است»)، تاحدودى چنين برمىآيد كه او در عرصه هستىشناسى امر الوهى، واقعگرا مىباشد و براى خدا، امر الوهى، و اعتقادات دينى، وجههاى مستقل از اذهان قائل است.
كليدواژهها: واقعگرايى دينى، غيرواقعگرايى دينى، نظريه تصويرى معنا، بازىهاى زبانى، متعالى، معنادارى، ويتگنشتاين.