ملّاصدرا

نگاهى نو به معاد صدرايى

سال دهم، شماره چهارم، تابستان 1392، 113ـ132

عليرضا كرمانى1

چكيده

در ميان نظريات در زمينه معاد جسمانى، نظريه ملّاصدرا پذيرش معاد جسمانى و روحانى است. ملّاصدرا مى كوشد اين ديدگاه خود را بر اساس اصولى عقلا ثابت كند؛ اصولى كه ملّاصدرا را در مقابل متكلمين، مشائين و اشراقيون قرار مى دهد. در اين مقاله كوشيده ايم نشان دهيم كه ملّاصدرا چگونه با اصولى همچون اصالت وجود، تجرد خيال، قيام صدورى صور خيالى به نفس انسان و نقش اعمال و ملكات در شكل گيرى بدنى برزخى در مقابل ساير نظريات موضع گيرى مى كند و با بيان اشكالات ايشان به تقرير نظريه خود مى پردازد.

كليدواژه ها: معاد جسمانى، بدن مثالى، تجرد خيال، ملّاصدرا، هويت انسان.

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
40
شماره صفحه: 
113

بررسى فرايند استكمال نفس از ديدگاه ملّاصدرا

سال دهم، شماره سوم، بهار 1392، 91ـ113

عليرضا اسعدى1

چكيده

استكمال نفس از ديدگاه دين و فلسفه امرى پذيرفته شده است. آنچه در اين ميان بحث انگيز است، چگونگى استكمال نفس مجرد است. در فلسفه، علم و عمل را از عوامل استكمال نفس مى شمارند؛ اما پرسش اين است كه اين دو چگونه به استكمال نفس مى انجامند. افزون بر اين آيا استكمال نفس پس از مرگ نيز ادامه مى يابد؟ و اگر آرى چگونه؟ اين مقاله در پى تبيين فرايند استكمال نفس از ديدگاه ملّاصدرا و پاسخ به پرسش هاى پيش گفته است. در اين مقاله براى پاسخ به اين پرسش ها ربط و نسبت صور معقول با نفس و نيز كيفيت ارتباط نفس با عقل فعال بررسى شده است. ملّاصدرا در نحوه استكمال نفوس پس از مرگ، چگونگى استكمال اقسام نفوس را بررسى كرده است.

كليدواژه ها: ملّاصدرا، استكمال نفس، استكمال علمى نفس.

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
39
شماره صفحه: 
91

پژوهشى درباره عقل نظرى از ديدگاه ابن سينا و ملّاصدرا

سال دهم، شماره اول، پاييز 1391 ـ 41ـ65

جمال سروش*
محمد فنائى اشكورى**

چكيده

عقل نظرى مهم ترين قوه نفس ناطقه است كه اصلى ترين كاركردش از نظر فلاسفه، ادراك كليات است. اين كليات دربردارنده صور و معانى، تصورات و تصديقات، قضاياى صادق و كاذب، و نظرى و عملى، واجبات، ممكنات و ممتنعات، ظنيات، يقينيات و... است. عقل نظرى بدون نياز به بدن و قواى بدنى، آن كليات را به گونه اى ويژه و با علم حضورى از مبادى عاليه دريافت مى كند و نقشش در اين دريافت، تنها انفعال و تأثر است؛ اما اينكه مبادى عقل نظرى چيست و مراتب آن كدام اند و آيا همه افراد مى توانند به همه مراتب آن نايل شوند و نيز عقل نظرى چه نقشى در توليد علم و اخلاق دارد و آيا مى تواند در حصول سعادت و كمال انسان در دنيا و آخرت نقشى داشته باشد و موانع اين نقش كدام اند، پرسش هايى اند كه پاسخشان از نظر ابن سينا و ملّاصدرا در اين مقاله كانون بررسى و تحقيق قرار مى گيرد.

كليدواژه ها: عقل، عقل نظرى، ابن سينا، ملّاصدرا.

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
37
شماره صفحه: 
41

شهود عرفانى ملاك حقيقى بودن وجود در برهان صديقين سينوى

سال نهم، شماره چهارم، تابستان 1391، 11ـ40

احمد بهشتى*
 محمودرضا ميرزاجانى**

چكيده
فلاسفه خداباور همواره كوشيده‏اند استدلالى بر وجود خدا اقامه كنند كه تا حد ممكن از مقدمات فلسفى برى باشد و بدون نياز به مخلوقات، از خود «حقيقت وجود» بر وجود حق گواه گيرند. بنابراين نخستين بار ابن‏سينا خود را به منزله مُبدِع و پيشگام اين مسئله معرفى كرد و با قياسى «شبه‏‌برهانى»، از حال «وجود» كه اقتضا دارد واجبى داشته باشد، بر «وجود خدا» استدلال كرد و آن را «برهان صديقين» ناميد؛ اما ملّاصدرا بر اين برهان اشكال كرده كه از راه «مفهوم وجود» بر وجود خدا اقامه دليل شده است، و به همين دليل آن را شبيه به صديقين ناميد.
     ما ضمن اينكه از زبان برخى فلاسفه تبيين مى‏‌كنيم كه اين برهان صديقين است، از طريق برهان شهودى و قرين به وجودى ابن‏‌سينا، روشن مى‏‌سازيم كه ابن‏سينا با يك تير دو نشان زده است؛ يعنى هم برهان عقلى‏‌اش را هدف رفته و هم به طريق شهودى، به حقيقت عينى وجود دست يافته است.

كليدواژه‏‌ها: برهان صديقين، ابن‏‌سينا، ملّاصدرا، مفهوم وجود، حقيقت وجود، برهان شهودى وجودى. 

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
36
شماره صفحه: 
11

تكامل و پويايى انسان اخروى در چشم انداز صدرائى

 سال نهم، شماره چهارم، تابستان 1391، 41ـ70

سيدمهدى امامى جمعه*
 منصوره السادات وداد**

چكيده

با توجه به اينكه از نظر فلسفى عوالم اخروى خالى از هرگونه ماده و قوه انفعالى است، حركت و تغيير كه به معناى از قوه به فعل شدن است، در آن عوالم بى معناست. تكامل نيز چون قرين با حركت است، همين حكم را خواهد داشت؛ اما ملّاصدرا در عباراتى از تبدلات و استكمالات اخروى سخن مى گويد. اين مقاله به دنبال يافتن منظور ملّاصدرا از چنين عباراتى است. پاسخ به اين پرسش، چشم انداز كلى ملّاصدرا به عالم آخرت و نظام آن را روشن مى سازد. بنابراين در اين نوشتار سخنان وى را در اين زمينه بررسى كرده و روشن ساخته ايم كه از نظر وى لزوما در معناى تكامل و تغيير، حركت لحاظ نمى شود، بلكه او از آنها معنايى اعم از حركت دارد. سرانجام بنابر اين مبانى، امكان تكامل و تغييرات دفعى و نيز استكمالات علمى و وقوع آنها در آخرت روشن شده است. بر اساس اين ديدگاه بايد گفت فلسفه زندگى انسان با بى حدى گره خورده است، تا آنجاكه حتى در بهشت اخروى، سير به سوى حضرت حق و بى نهايت مطلق با شتابى بيشتر خواهد بود.

كليدواژه ها: نفس انسان، حركت، تغيير، تكامل، عوالم اخروى، ملّاصدرا، حكمت متعاليه.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
36
شماره صفحه: 
41

امكان طرح عالم خيال بنابر تلقّى ملّاصدرا در پديدارشناسى هرمنوتيك هنر

 سال نهم، شماره چهارم، تابستان 1391، 101ـ126

 مهدى ناظمى قره باغ*
محمدجواد صافيان**

چكيده
عالم خيال از زمان فارابى تا ملّاصدرا، تطورات گوناگونى را در فلسفه اسلامى پشت سر گذاشته است. با تمركز بر فلسفه ملّاصدرا و پرهيز از ديدگاه هاى عرفانى و با استمداد از روش پديدارشناسى، مى توان بى آنكه گرفتار صحت و سقم براهين متعارف فلسفى در اين باب شد، در باب رتبه اى از عالم خيال، كه بين الاذهانى و در عين حال مقيد باشد، تبيينى ارائه داد كه عالم ـ خيال ـ مضمون نام مى گيرد. عالم ـ خيال ـ مضمون، شأن خيالى نسبت وجودى انسان با وجود و مقوم رفتارهاى خيال ـ مضمون او در عرصه هاى گوناگون از جمله هنر است. بهره گيرى از عالم ـ خيال ـ مضمون، مى تواند راه گشاى فهم بهتر هنر در فلسفه هايدگر باشد و نارسايى آن فلسفه را در فهم هيئت هاى هنرى متكثر جبران كند.

كليدواژه ها: عالم خيال، عالم ـ خيال ـ مضمون، پديدارشناسى هنر، ملّاصدرا، هايدگر.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
36
شماره صفحه: 
101

تأمّلي بر «نظام احسن» از منظر حكمت متعاليه

سال ششم، شماره دوم، زمستان 1387، 71ـ104

محمّدجواد طالبي چاري[131]

عسگر ديرباز[132]

چكيده

«نظام احسن» يكي از مباحث مهم فلسفي است كه در انديشه فلاسفه اسلامي، به طور عام، و در دستگاه فلسفي ملّاصدرا، به طور خاص، جايگاه ويژه‏اي دارد. فلاسفه و ديگر دانشمندان هميشه اين سؤال را در ذهن داشته‏اند كه آيا نظام جهان موجود بهترين نظام است يا خير؟ در آغاز، اين‏طور به نظر مي‏رسد كه جهانِ عاري از هرگونه نقص و شرّ، همانا بهترين نظام است؛ از اين‏رو، اين سؤال مطرح مي‏شود كه چرا جهان حاضر چنين نيست؟

از طرف ديگر با پيشرفت علوم، و طرح نظريه‏هاي گوناگون، هر روز پرده‏اي از رازهاي طبيعت برداشته مي‏شود و معلوم مي‏گردد كه نظام جهان، از نظر علوم، بسيار پيچيده و دقيق است. بنابراين، از يك‏سو، دانشمندانْ خويش را با نظامي برتر رويارو مي‏بينند و از سوي ديگر، وجود شرور و نقايصْ شبهه برتر نبودن نظام جهان را به ذهن مي‏رساند. امّا فلاسفه با اثبات نظام احسن، و طرح مباحث مختلف در زمينه آن، اين تعارض ظاهري را برطرف كرده‏اند.

ملّاصدرا بر پايه نظام فلسفي خود ـ حكمت متعاليه ـ جهان هستي را برآمده از نظام ربّاني دانسته كه در اين صورت، داراي بهترين شكل ممكن است. در اين مقاله، با توجه به جامع‏ترين كتاب فلسفي ملّاصدرا ـ كه همان «اسفار اربعه» باشد ـ به بررسي ديدگاه او در اين‏باره مي‏پردازيم.

كليدواژه‏ها: نظام احسن، علم عنايي، قاعده امكان اشرف، برهان لمّي، برهان انّي، ملّاصدرا، حكمت متعاليه.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
22
شماره صفحه: 
71

حكمت و تزكيه نفس و رابطه آنها در حكمت متعاليه

حكمت و تزكيه نفس و رابطه آنها در حكمت متعاليه

رحيم قرباني1

چكيده

حكمت بر اساس تقسيم آن بر پايه قواي نفس، دو شاخه نظري و عملي را شامل مي‌شود. حكما از ديرباز، بر همراه بودن تحصيل و تكميل اين دو شاخه براي تحقّق تعريف و معناي «حكمت» تأكيد داشته‌اند. ملّاصدرا نيز همچون ساير حكما، به اين همگامي تصريح و بر آن تأكيد كرده است. اما حكمت عملي به لحاظ داشتن مايه‌هاي كاربردي و عملي براي تكميل و تعالي نفس، با تزكيه نفس ملازم است. و چون غايت حكمت، تكميل نفوس است، بنابراين، تزكيه نفس با حكمت، تعريف آن، و غايت آن ارتباط تنگاتنگي دارد.

نوشته حاضر به بررسي اين ارتباط از نظر ملّاصدرا مي‌پردازد و سعي كرده است با توجه به مباني و مطالب حكمت متعاليه، حقيقت حكمت و ارتباط آن با ايمان و تزكيه نفس را تشريح و تصوير كند، نكاتي درباره غايات حكمت ذكر نمايد و سپس به بررسي تفصيلي رابطه دوسويه غايات حكمت و تزكيه نفس بپردازد و از اين طريق، اين نكات را اثبات كند: 1. دغدغه اصلي ملّاصدرا در تعريف و «ارائه حكمت متعاليه»، كمال نفس و تزكيه آن بوده است. 2. غايات حكمت، كه ملّاصدرا و ديگران از آنها به «غايت» تعبير نموده‌اند، در حقيقت، غايات و نتايج عملي و هستي‌شناختي هستند، نه غايات علم‌شناختي و روش‌شناختي. 3. حكمت عامل اصلي تزكيه صحيح نفس، و تزكيه نفس نيز عامل اصلي فهم صحيح مسائل فلسفي است. 4. تزكيه نفس در شكل‌گيري مفهوم، تعريف، مصداق و غايات اين جهاني حكمت، نقش بسيار اساسي دارد و بررسي جامع موارد وابستگي فهم مسائل حكمت بدان ضروري به نظر مي‌رسد.

كليدواژه‌ها: تزكيه نفس، حكمت، ملّاصدرا، غايت، استكمال نفس، معرفه‌النفس، شناخت حقايق اشيا.

سال انتشار: 
4
شماره مجله: 
16
شماره صفحه: 
119

علم اجمالى در عين كشف تفصيلى (تحليل و نقد سه نظريه در مسئله علم خدا به اشيا)

سال هشتم، شماره چهارم، تابستان 1390، 101ـ136

رضا اكبريان*

محمّدمهدى كمالى**

چكيده

كيفيت علم خداوند به اشيا (پيش و پس از ايجاد)، همواره، يكى از مسائل مهمّ فلسفه اسلامى بوده كه دو نظريه ابن‏سينا و ملّاصدرا درباره آن از اهميت بيشترى برخوردار است. ابن‏سينا با توجه به نظام فلسفى خود، علم بارى‏تعالى را از طريق صور ارتسامى طرح‏ريزى مى‏كند؛ ولى ملّاصدرا با استفاده از قاعده «بسيط‏الحقيقه»، و بنابر مبانى بديع حكمت متعاليه (به ويژه اصالت وجود)، نظريه «علم اجمالى در عين كشف تفصيلى» را مطرح مى‏سازد.

نگارش مقاله حاضر، نخست با هدف تبيين و تحليل معناشناختى نظريه ملّاصدرا انجام مى‏گيرد. سپس، به بررسى مبانى و اصولى خواهيم پرداخت كه ملّاصدرا را به نظريه خاص خود رهنمون ساخته است. در نهايت، بررسى خواهيم كرد كه: آيا سخن ملّاصدرا آخرين نظريه در اين مسئله است يا اينكه مى‏توان با نقد و تحليل آن به نظريه ديگرى رسيد؟ به همين مناسبت، نظريه علّامه طباطبائى را مطرح كرده و مقايسه‏اى اجمالى بين آن و نظريه ملّاصدرا ارائه داده‏ايم.

كليدواژه‏ها: علم خدا، صور مرتسمه، بسيط‏الحقيقه، علم اجمالى، كشف تفصيلى، واقعيت مطلق و مقيّد، اطلاق ذاتى، ملّاصدرا، علّامه طباطبائى، ابن‏سينا.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
32
شماره صفحه: 
101

بررسى نقش اصالت وجود يا ماهيت در نظريه پيدايش جهان از مكتب شيراز تا مكتب خراسان

سال هشتم، شماره چهارم، تابستان 1390، 137ـ165

مريم خوشدل روحانى*

چكيده

همواره، يكى از اصلى‏ترين مسائل فلسفه و كلام بحث «پيدايش عالم» بوده است كه در ادوار مختلف تاريخى، انديشمندان مواجهه گوناگونى با آن داشته‏اند.

علّامه دوانى به عنوان يكى از نمايندگان مكتب فلسفى شيراز (در قرن‏هاى نهم و دهم)، با اعتقاد به اصالت ماهيت و طرح نظريه «ذوق تأله»، به طرح حدوث دهرى عالم پرداخت كه نظريه‏اى خاص در باب آفرينش عالم است. تلقّى وى درباره حدوث دهرى تفاوت مهمّى با متكلّمان و فلاسفه دارد. از نظر وى، «عالم دهر» جهانى لايتغيّر و محيط بر عالم زمان است كه موجودات آن فاقد زمان، سيلان، و مقدار مى‏باشند. ملّاصدرا (نماينده برجسته مكتب اصفهان)، با اعتقاد به اصالت وجود و طرح حدوث تدريجى زمانى، به تلقّى جديدى در مورد حدوث عالم دست مى‏يابد. تفسير وى از حدوث ذاتى نيز با توجه به نظريه فقر وجودى «امكان فقرى»، متفاوت با نظر ساير فلاسفه است. حاج ملّاهادى سبزوارى (فيلسوف مكتب خراسان)، با رويكردى كاملاً عرفانى، نظريه حدوث اسمى را مطرح نموده است. اين مقاله نقش اصالت وجود يا ماهيت را در شكل‏گيرى نظريه «حدوث» نزد حكماى يادشده بررسى مى‏كند.

كليدواژه‏ها: حادث، حدوث عالم، حدوث زمانى، حدوث دهرى، حدوث ذاتى، حدوث اسمى، ماهيت، وجود، ملّاصدرا، جلال‏الدين دوانى، ملّاهادى سبزوارى.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
32
شماره صفحه: 
137
محتوای تغذیه