سال پنجم، شماره دوم، زمستان 1386، 142ـ97
محمّد حسين زاده[282]
چكيده
در اين نوشتار، پس از بررسي اين مبحث كه تقسيم معرفت به حضوري و حصولي قياسي است، اينمسئله مطرح ميشود كه آيا مغايرت علم حضوري و حصولي اعتباري است يا حقيقي؟ سپسنويسنده به بررسي ويژگيهاي معرفتشناختي علم حصولي ميپردازد و بدين نتيجه رهنمونميشود كه «حكايت» مقوّم علم حصولي و ذاتي تصور و تصديق است. آنگاه به پاسخ اين پرسشميپردازد كه حكايت شأني مفاهيم يا تصورات چگونه با ذاتي دانستن حكايت براي آنها سازگاراست؟
در ادامه، اقسام علم حصولي و تقسيم اوليه آن به تصور و تصديق، و حقيقت تصور و تصديقبررسي ميشود و تمايز تصور و مفهوم و معنا، و رابطه تصديق و قضيه و رابطه اعتقاد، باور، ايمان،پذيرش و ديگر واژههاي همگن با تصديق، مورد توجه قرار ميگيرند.
كليدواژهها: حكايت، تصور، تصديق، باور، اعتقاد، محكي بالذات، محكي بالعرض، تصور،معنا، مفهوم، خطاپذيري.