حكمت و تزكيه نفس و رابطه آنها در حكمت متعاليه
رحيم قرباني1
چكيده
حكمت بر اساس تقسيم آن بر پايه قواي نفس، دو شاخه نظري و عملي را شامل ميشود. حكما از ديرباز، بر همراه بودن تحصيل و تكميل اين دو شاخه براي تحقّق تعريف و معناي «حكمت» تأكيد داشتهاند. ملّاصدرا نيز همچون ساير حكما، به اين همگامي تصريح و بر آن تأكيد كرده است. اما حكمت عملي به لحاظ داشتن مايههاي كاربردي و عملي براي تكميل و تعالي نفس، با تزكيه نفس ملازم است. و چون غايت حكمت، تكميل نفوس است، بنابراين، تزكيه نفس با حكمت، تعريف آن، و غايت آن ارتباط تنگاتنگي دارد.
نوشته حاضر به بررسي اين ارتباط از نظر ملّاصدرا ميپردازد و سعي كرده است با توجه به مباني و مطالب حكمت متعاليه، حقيقت حكمت و ارتباط آن با ايمان و تزكيه نفس را تشريح و تصوير كند، نكاتي درباره غايات حكمت ذكر نمايد و سپس به بررسي تفصيلي رابطه دوسويه غايات حكمت و تزكيه نفس بپردازد و از اين طريق، اين نكات را اثبات كند: 1. دغدغه اصلي ملّاصدرا در تعريف و «ارائه حكمت متعاليه»، كمال نفس و تزكيه آن بوده است. 2. غايات حكمت، كه ملّاصدرا و ديگران از آنها به «غايت» تعبير نمودهاند، در حقيقت، غايات و نتايج عملي و هستيشناختي هستند، نه غايات علمشناختي و روششناختي. 3. حكمت عامل اصلي تزكيه صحيح نفس، و تزكيه نفس نيز عامل اصلي فهم صحيح مسائل فلسفي است. 4. تزكيه نفس در شكلگيري مفهوم، تعريف، مصداق و غايات اين جهاني حكمت، نقش بسيار اساسي دارد و بررسي جامع موارد وابستگي فهم مسائل حكمت بدان ضروري به نظر ميرسد.
كليدواژهها: تزكيه نفس، حكمت، ملّاصدرا، غايت، استكمال نفس، معرفهالنفس، شناخت حقايق اشيا.