قاعده امكان اشرف

تحليل و ارزيابي قاعدة «امكان اشرف»

احمد حیدرپور / استادیار مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره    aheydar6013@gmail.com
غلامرضا فیاضی / استاد مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره    
دريافت: 06/10/96                  پذيرش: 19/05/97
چکيده
غرض اصلی از این نوشتار بررسی دلایل و مفاد قاعده «امکان اشرف» در فلسفه مشاء و حکمت متعالیه است. در این راستا آشکار خواهد شد که علاوه بر عدم تمامیت دلایل این قاعده، مفاد آن بدون استمداد از وحدت شخصی وجود پذیرفتنی نیست؛ زیرا دلایل مشهور قاعده، همگی مبتنی بر استحاله صدور کثیر از واجب‌تعالی و کفایت امکان ذاتی ممکنات برای صدور از واجب‌تعالی است؛ درحالی‌که اولاً این دو مبنا با یکدیگر ناسازگارند و ثانیاً طبق نظر نهایی صدرالمتألهین و محققان، صدور کثیر از واجب‌تعالی ممکن است؛ اما مفاد این قاعده مستلزم تسلسل است و قواعد و مبانی فلسفی تا قبل از ظهور حکمت صدرایی قادر به حل این معضل نبوده‌اند. صدرالمتألهین نیز برای حل آن چاره‌ای جز تمسک به وحدت شخصی وجود نیافته است. استدلال بر این قاعده از طریق عین ربط بودن معلول به علت هستی‌بخش نیز راهی است که حکمت متعالیه برای اثبات آن هموار ساخته است. تتبع بسیار، فراوانی مدارک، تقریر صورت منطقی استدلالات و نگاه منتقدانه از ویژگی‌های این نوشتار است.
كليدواژه‌ها: قاعده الواحد، قاعده امکان اشرف، فلسفه مشاء، حکمت متعالیه، وحدت شخصی وجود، قاعده النفس فی وحدتها کل القوی.


سال انتشار: 
16
شماره مجله: 
62
شماره صفحه: 
11

تأمّلي بر «نظام احسن» از منظر حكمت متعاليه

سال ششم، شماره دوم، زمستان 1387، 71ـ104

محمّدجواد طالبي چاري[131]

عسگر ديرباز[132]

چكيده

«نظام احسن» يكي از مباحث مهم فلسفي است كه در انديشه فلاسفه اسلامي، به طور عام، و در دستگاه فلسفي ملّاصدرا، به طور خاص، جايگاه ويژه‏اي دارد. فلاسفه و ديگر دانشمندان هميشه اين سؤال را در ذهن داشته‏اند كه آيا نظام جهان موجود بهترين نظام است يا خير؟ در آغاز، اين‏طور به نظر مي‏رسد كه جهانِ عاري از هرگونه نقص و شرّ، همانا بهترين نظام است؛ از اين‏رو، اين سؤال مطرح مي‏شود كه چرا جهان حاضر چنين نيست؟

از طرف ديگر با پيشرفت علوم، و طرح نظريه‏هاي گوناگون، هر روز پرده‏اي از رازهاي طبيعت برداشته مي‏شود و معلوم مي‏گردد كه نظام جهان، از نظر علوم، بسيار پيچيده و دقيق است. بنابراين، از يك‏سو، دانشمندانْ خويش را با نظامي برتر رويارو مي‏بينند و از سوي ديگر، وجود شرور و نقايصْ شبهه برتر نبودن نظام جهان را به ذهن مي‏رساند. امّا فلاسفه با اثبات نظام احسن، و طرح مباحث مختلف در زمينه آن، اين تعارض ظاهري را برطرف كرده‏اند.

ملّاصدرا بر پايه نظام فلسفي خود ـ حكمت متعاليه ـ جهان هستي را برآمده از نظام ربّاني دانسته كه در اين صورت، داراي بهترين شكل ممكن است. در اين مقاله، با توجه به جامع‏ترين كتاب فلسفي ملّاصدرا ـ كه همان «اسفار اربعه» باشد ـ به بررسي ديدگاه او در اين‏باره مي‏پردازيم.

كليدواژه‏ها: نظام احسن، علم عنايي، قاعده امكان اشرف، برهان لمّي، برهان انّي، ملّاصدرا، حكمت متعاليه.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
22
شماره صفحه: 
71

طرح اشراقى نظريه صدور و تأثرات ملّاصدرا از آن

سال هشتم، شماره اول، پاييز 1389، 55ـ81

منيره سيدمظهرى*

چكيده

مورّخان فلسفه و نيز اهل كلام و بسيارى از حكما، يكى از اهداف و اركان نظريه فيض را «تبيين وساطت بين خداوند و خلق او و نيز توضيح نحوه برآمدن كثرت از وحدت» ذكر كرده‏اند. در ميان فلاسفه اسلامى، فارابى و ابن‏سينا نخستين كسانى بودند كه در اين‏باره به نظريه‏پردازى پرداختند. پس از ايشان، سهروردى با اين اعتقاد كه نظريه حكماى مشّايى وافى به مقصود نيست، ضمن اخذ ساختار اصلى نظريه صدور ابن‏سينا، با قرار دادن آن بر مبنايى ديگر و وارد كردن آموزه‏هاى جديد، به طرح نوينى از نظريه صدور دست يافت كه قرن‏ها پس از او مورد توجه صدرالمتألّهين قرار گرفت. نويسنده در اين مقاله سعى مى‏كند نشان دهد كه ملّاصدرا در تدوين نظريه خويش درباره نظام فيض، حدّاقل از چهار جهت از مكتب اشراقى تأثير پذيرفته است: 1) توجه به جهات و حيثيات عينى در پيدايش كثير از واحد؛ 2) عدم پذيرش انحصار عقول به ده عقل؛ 3) پذيرش عقول عرضى علاوه بر عقول طولى؛ 4) استفاده از قاعده امكان اشرف براى تبيين نظام فيض.

 

كليدواژه‏ها: حكمت اشراق، ملّاصدرا، فيض، عقول طولى و عرضى، قاعده امكان اشرف، نورالانوار.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
29
شماره صفحه: 
55
محتوای تغذیه