تشكيك تفاضلى

رابطه نفس و بدن در نگاه ملّاصدرا

سال نهم، شماره دوم، زمستان 1390، 147ـ180

محمدتقى يوسفى*

چكيده

مسئله رابطه نفس و بدن، مسئله‏اى بحث‏انگيز در حوزه علم‏النفس فلسفى است. ملّاصدرا نيز همچون حكماى مشاء در اين‏باره نظريه‏پردازى كرده و به دستاوردهايى كم‏نظير دست يافته است. در اين مقاله به دنبال تبيين ديدگاه او درباره اين مسئله‏ايم. ملّاصدرا با برخى از آموزه‏هاى مشائين درباره نفس موافق است، ولى رابطه بين موجود مادى و مجرد را ناممكن مى‏داند. وى با بهره‏گيرى از اصول فلسفى عام خويش، همچون اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهرى، و سرانجام تركيب اتحادى ماده و صورت، به تركيب اتحادى و ذاتى نفس و بدن نايل مى‏شود. وى حقيقت نفس را حقيقت تعلقى مى‏داند. به نظر ملّاصدرا نفس در آغاز جسمانى و مادى محض است؛ ولى رفته‏رفته با حركت جوهرى اشتدادى، ضمن حفظ مرتبه پيشين، به سمت تجرد پيش مى‏رود؛ يعنى نخست مادى محض است؛ سپس مادى ـ مثالى مى‏شود و ممكن است به مرتبه مادى مثالى عقلى نيز برسد. بازتاب طبيعى رابطه اتحادى نفس و بدن، و بهره نفس از ساحت مادى و تجردى، نظريه وحدت نفس و قواست كه وى بر آن پافشارى مى‏كند. بر پايه اين ديدگاه تأثير و تأثر دوجانبه نفس و بدن، به تأثير در ميان مراتب تفسير مى‏شود.

كليدواژه‏ها: نفس، بدن، رابطه نفس و بدن، رابطه ذاتى، رابطه عرضى، اتحاد، تركيب اتحادى، جسمانيه‏الحدوث، روحانيه‏البقاء، حركت جوهرى اشتدادى، تشكيك تفاضلى.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
34
شماره صفحه: 
147
محتوای تغذیه