هستى

گذر از متافيزيك

فصل‏نامه‏اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى زمستان 1395

عباسعلى اميرى / دانشجوى دكترى حكمت متعاليه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره                    amiri2005@gmail.com

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
54
شماره صفحه: 
53

تأمّلى بر «هستى» در انديشه شهرزورى و كانت / سيدمحمّد منافيان ـ احمد على‌اكبر مسگرى

سال هفتم، شماره اول، پاييز 1388، 201ـ 232

تأمّلى بر «هستى» در انديشه شهرزورى و كانت

سيدمحمّد منافيان

احمدعلى‌اكبر مسگرى

چكيده

در نظر بسيارى از متفكران، مسئله بنيادى مابعدالطبيعه پرسش از «هستى» است. امّا شهرزورى به عنوان يك فيلسوف آشنا با سنّت فلسفه سينوى و كانت فيلسوف آلمانى از جمله متفكرانى به شمار مى‌روند كه ضمن انتقاد از «هستى» به مثابه امر عينى و واقعى، ابتناى مابعدالطبيعه بر «هستى» را انكار مى‌كنند. البته، شهرزورى در مرزهاى مابعدالطبيعه سنّتى باقى مى‌ماند و كانت ـ با انتقاد از مابعدالطبيعه سنّتى ـ نوعى مابعدالطبيعه معرفت‌شناختى را طرح مى‌كند؛ امّا ميان انتقادهاى آنان به «هستى»، قرابت و همسويى ويژه‌اى مشاهده مى‌شود. در اين نوشتار، با بررسى، تحليل، و مقايسه انديشه‌هاى اين دو فيلسوف، به اشتراك ايشان در فضاى عمومى حاكم بر مابعدالطبيعه‌شان اشاره خواهيم داشت. به نظر مى‌رسد كه چگونگى انتقاد و تحليل اين دو فيلسوف از هستى، بيان‌كننده نوعى نگاه منطقى به اين مقوله است؛ نگاهى كه راه را براى طرح و پذيرش اصالت ماهيت در سنّت فلسفىِ هريك از آن دو هموار مى‌كند.

كليدواژه‌ها : مابعدالطبيعه، هستى، محمول منطقى، كانت، شهرزورى.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
25
شماره صفحه: 
201

بررسى و نقد هستى و وجود از منظر هگل

سال هفتم، شماره چهارم، تابستان 1389، 167ـ183

منصور مهدوى1

محمدجواد صافيان2

چكيده

هستى يكى از زيربنايى‏ترين مفاهيم فلسفه هگل است كه نقطه شروع منطق او نيز شمرده مى‏شود. در اين مجال، به بررسى مقوله هستى در منظومه فكرى هگل مى‏پردازيم. يگانگى هستى با شناسايى و اينكه هستى در نظر هگل داراى تجرّد است و اين تجرّد ناشى از قواعدى است كه او براى سه‏پايه‏هاى خود وضع مى‏كند، از جمله مباحث ماست. از ديگر نقاط مهمّ بررسى هستى، يافتن دلايل هگل در نخستين بودن اين مقوله است؛ و اينكه او با چه توجيهى ديگر مقولات متكثّر خود را بر اين پايه مى‏نهد؟ هگل همچنين براى هستى تقسيماتى قائل شده كه ذكر آن آمده است. نكته قابل توجه ديگر تفاوتى است كه او ميان «وجود» و «هستى» مى‏نهد، اين دو را با ظرافت از هم جدا مى‏كند و هريك را در جايگاه خاصّ خود قرار مى‏دهد. در كنار اين مباحث، سنجش نظريات هگل به محك نقد، از ديگر محورهاى اصلى ماست كه كوشيده‏ايم به نحو منصفانه آن را بررسيم.

كليدواژه‏ها: هگل، هستى، مثال مطلق، تقسيمات هستى، وجود و هستى متعيّن.

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
28
شماره صفحه: 
167
محتوای تغذیه