تركيب اتحادى

نگاه وجودى صدرالمتألهين به «كليات خمس»

فصل‏نامه‏اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى تابستان 1396

محمد حسين زاده / استاديار مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران        phsadra@gmail.com

دريافت: 26/4/95               پذيرش: 19/11/95

چكيده

منطق ارسطويى ـ سينوى با غفلت از وجود و بر پايه نگاه ماهوى به واقعيت خارجى بنا شده است. نگاه متفاوت صدرالمتألهين به واقعيت خارجى و نحوه آگاهى انسان از آن، موجب تغيير بنيان هاى منطق ماهوى مى شود. صدرالمتألهين در آثار منطقى خود به ارائه نظام مند منطق وجودى خود نپرداخته، اما در آثار فلسفى خود به نحو پراكنده برخى از مطالب منطق وجودى را ارائه كرده است. در ديدگاه صدرالمتألهين وجود، فصل يا صورت اخير تأمين كننده جهت اتحاد بين نوع، فصل اخير و ديگر جنس ها و فصل هاى پيشين است؛ برخلاف ديدگاه جمهور كه تركيب انضمامى ماده و صورت، تنها وحدت اعتبارى ماهيت را افاده مى كند و نمى تواند توجيه گر جهت اتحاد در حمل كليات ذاتى بر يكديگر باشد. در ديدگاه مشهور ماده و صورت واقعيت خارجى و از معقولات اولى به شمار مى آيند، اما جنس و فصل صرفا لحاظ ذهنى و از معقولات ثانى منطقى هستند؛ ولى در نگاه وجودى صدرالمتألهين آنچه واقعيت دارد و در خارج محقق است، وجود فصل است كه به دنبال آن نوع، جنس، فصل هاى پيشين و امور عرضى به همان وجود موجودند. ازاين رو جنس و فصل و نوع، صرفا لحاظ ذهنى و از معقولات ثانى منطقى به شمار نمى آيد. صدرالمتألهين اعتبارات لابشرطى در كليات خمس را از احكام خارجى ماهيت مى داند و آن را به وجود و احكام وجود ارجاع مى دهد. همچنين در نگاه وجودى او، سنخ صورت و فصل اخير از سنخ ماهيات نوع و جنسى كاملاً جداست و اين دو داخل در ذات ماهيت نيستند.

 

كليدواژه ها: صدرالمتألهين، منطق وجودى، جنس، فصل، ماده، صورت، تركيب اتحادى.


 

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
56
شماره صفحه: 
65

رابطه نفس و بدن در نگاه ملّاصدرا

سال نهم، شماره دوم، زمستان 1390، 147ـ180

محمدتقى يوسفى*

چكيده

مسئله رابطه نفس و بدن، مسئله‏اى بحث‏انگيز در حوزه علم‏النفس فلسفى است. ملّاصدرا نيز همچون حكماى مشاء در اين‏باره نظريه‏پردازى كرده و به دستاوردهايى كم‏نظير دست يافته است. در اين مقاله به دنبال تبيين ديدگاه او درباره اين مسئله‏ايم. ملّاصدرا با برخى از آموزه‏هاى مشائين درباره نفس موافق است، ولى رابطه بين موجود مادى و مجرد را ناممكن مى‏داند. وى با بهره‏گيرى از اصول فلسفى عام خويش، همچون اصالت و تشكيك وجود، حركت جوهرى، و سرانجام تركيب اتحادى ماده و صورت، به تركيب اتحادى و ذاتى نفس و بدن نايل مى‏شود. وى حقيقت نفس را حقيقت تعلقى مى‏داند. به نظر ملّاصدرا نفس در آغاز جسمانى و مادى محض است؛ ولى رفته‏رفته با حركت جوهرى اشتدادى، ضمن حفظ مرتبه پيشين، به سمت تجرد پيش مى‏رود؛ يعنى نخست مادى محض است؛ سپس مادى ـ مثالى مى‏شود و ممكن است به مرتبه مادى مثالى عقلى نيز برسد. بازتاب طبيعى رابطه اتحادى نفس و بدن، و بهره نفس از ساحت مادى و تجردى، نظريه وحدت نفس و قواست كه وى بر آن پافشارى مى‏كند. بر پايه اين ديدگاه تأثير و تأثر دوجانبه نفس و بدن، به تأثير در ميان مراتب تفسير مى‏شود.

كليدواژه‏ها: نفس، بدن، رابطه نفس و بدن، رابطه ذاتى، رابطه عرضى، اتحاد، تركيب اتحادى، جسمانيه‏الحدوث، روحانيه‏البقاء، حركت جوهرى اشتدادى، تشكيك تفاضلى.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
34
شماره صفحه: 
147

چگونگى تركيب مادّه و صورت از نگاه صدرالمتألّهين

سال هفتم، شماره اول، پاييز 1388، 11ـ 35

چگونگى تركيب مادّه و صورت از نگاه صدرالمتألّهين

مرتضى رضايى
عبدالرسول عبوديت

چكيده

ارسطو، مبدع نظريه تركيب انضمامى اجسام از مادّه و صورت، و همفكران وى ادّعا مى‌كنند: اجسام فراورده تركيب دو جوهر جدا از هم مى‌باشند. ايشان براى اثبات مدّعاى خويش، دو برهانِ «قوّه و فعل» و «وصل و فصل» را به دست مى‌دهند. اشراقيان، به رهبرى شيخ اشراق، با اعتراف به وجود خاصيت بالقوّگى در اجسام، منكر وجود جوهرى جدا به نام «مادّه» در ازاى اين خاصيت هستند و به تعبيرى، تركيب انضمامى مادّه و صورت را نمى‌پذيرند. صدرالمتألّهين نيز علاوه بر نفى تركيب انضمامى، بر اساس حركت اشتدادى در جوهر، ديدگاه منحصر به فردى را عرضه مى‌كند كه نظريه «تركيب اتحادى مادّه و صورت» ناميده مى‌شود. وى گذشته از اثبات مدّعاى خود، به اشكالات وارد بر اين نظريه نيز پاسخ مى‌دهد.

كليدواژه‌ها : مادّه، صورت، تركيب انضمامى، تركيب اتحادى، صدرالمتألّهين، شيخ اشراق.

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
25
شماره صفحه: 
11
محتوای تغذیه