ارزیابی استدلال معرفت در آئینه نظریه توانایی

عبدالله فتحی / استادیار گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره    abdollahfathy@yahoo.com
محمد باقر عباسی / کارشناس ‌ارشد فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خمينی ره        abasy.bagher@gmail.com

چکيده
فیزیکالیسم در قرن گذشته کمابیش بر مباحث فلسفه ذهن سیطره داشته است. یکی از مهم‌ترین استدلال‌هایی که در جهت رد فیزیکالیسم اقامه گشته استدلال معرفت نام دارد. اما این استدلال به سهم خود با مخالفت‌های متنوعی روبه‌رو گشته است. هدف از این مقاله بررسی این استدلال و ارزیابی وثاقت آن در برابر یکی از مهم‌ترین دسته اشکالات وارده بر آن یعنی نظریه توانایی می‌باشد. بدین جهت نخست به جایگاه استدلال معرفت در مباحث معاصر فلسفه ذهن اشاره کرده‌ایم. سپس با ارائه‌ تقریری منتخب، تصویری روشن از این استدلال را فراهم کرده‌ایم. و سپس به توضیح نظریه توانایی و تلاش‌های طرف‌داران آن در نقض استدلال معرفت روی آورده‌ایم. بنا بر نظر منتخب می‌توان نظریه توانایی را در دو ادعا خلاصه نمود؛ آموخته جدید مری از گونه دانش‌های چگونگی است و دانش‌های چگونگی در حقیقت از سنخ توانایی می‌باشند. در انتها با بررسی بیشتر به این نتیجه رسیده‌ایم که هر دو ادعا قابل نقض بوده و از این جهت نظریه توانایی قادر به رد استدلال معرفت نمی‌باشد.
کلیدواژه‌ها: استدلال معرفت، مسئله ذهن و بدن، فیزیکالیسم، فرانک جکسون، دیوید لوئیس، نظریه توانایی.