@article { author = {Rezaie, Rahmatollah}, title = {استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزاره‌های مربوط به عالم خارج}, journal = {معرفت فلسفی 6، زمستان 1383}, volume = {2}, number = {2}, pages = {61-95}, year = {2005}, publisher = {Imam Khomeini Educational and Research Institute}, issn = {1735-4545}, eissn = {2980-8294}, doi = {}, abstract = {Hypothetical conclusion, or abduction, was introduced by Charles Sanders Pierce, besides inductive and deductive reasoning. This method was later developed further by, among others, Gilbert Harman. The main point is that explanatory considerations can lead us to a conclusion that was first introduced as a hypothesis. If our inference is tenable, then more elaborations are provided to the evidences. This method is used in many disciplines, including epistemology, in order to validate various statements related to the outside world. Concerning the outside world, epistemologists try to answer three questions: does it exist, can we have knowledge of it, and what is the criterion for assessing the validity of such knowledge. Some contemporary philosophers argue that these questions can be answered by "recourse to the best explanation", as a type of hypothetical reasoning. Such a method, however, needs to be described, explained and validated. In this paper, the author tries to account for the nature of this method, its advantage over others, and its validity. He intends to assess the applicability of the causal explanation approach in validating statements about the outside world.}, keywords = {Hypothetical Reasoning, Inference to the best Explanation, validation, criterion, Coherentism, relativism, causality, and Reason., }, title_fa = {استنتاج معطوف به بهترین تبیین و توجیه گزاره‌های مربوط به عالم خارج}, abstract_fa ={استنتاج فرضیه ای، نوعی استدلال است که چارلز سندرس پیرس در کنار دو نوع استنتاج دیگر یعنی قیاس و استقراء مطرح کرده است و پس از او، کسانی چون گلبرت هارمن آنرا بسط و توسعه داده اند. ایدة اصلی آن این است که ملاحظات تبیینی می توانند ما را به استنتاج نتیجه ای راه نمایند که پیش از آن به صورت فرضیه قابل طرح بوده و در صورت صحت این نتیجه، شواهد و قرائن نیز بهتر تبیین می گردند. امروزه بسیاری کسان در قلمرو های گوناگون آن را به کار می برند که از آن جمله در معرفت شناسی و توجیه گزاره های مربوط به عالم خارج است. معرفت شناسان، دربارة عالم خارج با سه مسئله بنیادی روبه رویند که عبارتند از: وجود عالم خارج، معرفت ما به آن و معیار ارزیابی معرفت. برخی فیلسوفان اخیراً برای حل این مسائل به شیوه ای متوسل شده اند که معروف به «استنتاج معطوف به بهترین تبیین» است و این شیوه را شکلی از استنتاج فرضیه ای دانسته اند. امّا این شیوه جدید استنتاج نیز با سه پرسش بنیادی مواجه است: توصیف، تبیین و توجیه. مشکل اول به چیستی هویت آن باز می گردد، مشکل دوم علل برتری آن ر که در عنوان فوق مأخوذ است بیان می دارد و مشکل سوم، به دلایل اثبات و توجیه آن ارتباط پیدا می کند. نویسنده با نگاهی به تفاسیر مختلف این شیوه از استنتاج، بر آن است تا پاسخی به پرسش های فوق بیابد و در ادامه به نحوی رویکرد علّی تبیین را تقویت کند و از این رهگذر، کارآمدی آن را در توجیه گزاره های مربوط به عالم خارج مورد ارزیابی قرار دهد. }, keywords_fa = {علیت ,استنتاج فرضیه‌ای ,استنتاج معطوف به بهترین تبیین ,توجیه ,مسئله معیار ,انسجام‌گرایی ,نسبیت‌گرایی ,برهان. ,}, url = {https://marefatfalsafi.nashriyat.ir/node/279}, eprint = {} }