غلامرضا فياضي

تحليل و نقد نظرية وجود رابط معلول در حکمت صدرایي

      سال بيستم، شماره چهارم، پياپي 80، تابستان 1402، ص 7ـ22
 

نوع مقاله: پژوهشي

* سيد‌محمد‌جواد ميرجعفري/ دکتراي حکمت متعاليه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)     javadmirjafari2@gmail.com

شماره صفحه: 
7

مفهوم تعليم و تربيت در حکمت متعاليه

سال بيستم، شماره اول، پياپي 77، پاييز 1401، ص 107ـ123

نوع مقاله: پژوهشي

غلامرضا فياضي / استاد گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    marifat@qabas.net
محمود نوذري / استاديار گروه علوم تربيتي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه    mnowzari@rihu.ac.ir

سال انتشار: 
1401
شماره مجله: 
77
شماره صفحه: 
107

طرحي نو در معيار تمايز مجرد و مادي با ارزيابي معيارهاي ديگر

سال شانزدهم، شماره چهارم، پياپي64، تابستان 1398

سال انتشار: 
16
شماره مجله: 
64
شماره صفحه: 
43

تحليل و ارزيابي قاعدة «امكان اشرف»

احمد حیدرپور / استادیار مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره    aheydar6013@gmail.com
غلامرضا فیاضی / استاد مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره    
دريافت: 06/10/96                  پذيرش: 19/05/97
چکيده
غرض اصلی از این نوشتار بررسی دلایل و مفاد قاعده «امکان اشرف» در فلسفه مشاء و حکمت متعالیه است. در این راستا آشکار خواهد شد که علاوه بر عدم تمامیت دلایل این قاعده، مفاد آن بدون استمداد از وحدت شخصی وجود پذیرفتنی نیست؛ زیرا دلایل مشهور قاعده، همگی مبتنی بر استحاله صدور کثیر از واجب‌تعالی و کفایت امکان ذاتی ممکنات برای صدور از واجب‌تعالی است؛ درحالی‌که اولاً این دو مبنا با یکدیگر ناسازگارند و ثانیاً طبق نظر نهایی صدرالمتألهین و محققان، صدور کثیر از واجب‌تعالی ممکن است؛ اما مفاد این قاعده مستلزم تسلسل است و قواعد و مبانی فلسفی تا قبل از ظهور حکمت صدرایی قادر به حل این معضل نبوده‌اند. صدرالمتألهین نیز برای حل آن چاره‌ای جز تمسک به وحدت شخصی وجود نیافته است. استدلال بر این قاعده از طریق عین ربط بودن معلول به علت هستی‌بخش نیز راهی است که حکمت متعالیه برای اثبات آن هموار ساخته است. تتبع بسیار، فراوانی مدارک، تقریر صورت منطقی استدلالات و نگاه منتقدانه از ویژگی‌های این نوشتار است.
كليدواژه‌ها: قاعده الواحد، قاعده امکان اشرف، فلسفه مشاء، حکمت متعالیه، وحدت شخصی وجود، قاعده النفس فی وحدتها کل القوی.


سال انتشار: 
16
شماره مجله: 
62
شماره صفحه: 
11

توحيد ربوبي از ديدگاه صدرالمتألهين

سال شانزدهم، شماره اول، پياپي 61، پاييز 1397

احمد محمدي پيرو / استاديار مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره      Peyro114@yahoo.com
غلامرضا فياضي / استاد گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره     marifat@qabas.net
دريافت: 07/06/96                  پذيرش: 19/02/97
چکیده
هدف از این تحقیق، ارائه تبیین دقیقی از اصل توحید ربوبی از دیدگاه صدرالمتألهین و تفاوت آن با اصطلاحات مشابه است. مسئله تحقیق، این است که ربوبیت الهی از حیث فلسفی چگونه تبیین می‌شود؟ برای بررسی این مسئله، ابتدا اقسام فعل الهی و تبیین روشنی از آنها به دست داده شده است. در ادامه، کیفیت فعل و تدبیر الهی با کیفیت صدور فعل از انسان مقایسه و تفاوت‌های آنها بیان گشته و برای تبیین حقیقت صفت ربوبیت، اقسام صفات الهی برشمرده و این صفت اضافی به قیومیت بازگردانده شده است. در نهایت، تفاوت توحید ربوبی با توحید افعالی نیز مورد مداقه قرار گرفته است. نتیجه تحقیق این است که در فعل الهی آنچه اصالتاً در خارج تحقق می‌یابد همان ابداع و افاضه است که از حیثیات گوناگون آن مفاهیم مختلفی از جمله ربوبیت انتزاع می‌شود. این صفت اضافی بدون هیچ‎گونه ایجاد تغییر در ذات به اضافه قیومی حضرت حق بازمي‌گردد. توحید ربوبی یعنی تدبیر مخلوقات هم همان تدبیر الهی است، ولی در مرتبه پایین‎تر.
کلیدواژه‌ها: توحید ربوبی، ربوبیت تکوینی، ربوبیت تشریعی، توحید افعالی، صدرالمتألهین.


سال انتشار: 
18
شماره مجله: 
61
شماره صفحه: 
9

ارزيابي ادلّه و مباني نظريه حدوث نفس

سال ششم، شماره دوم، زمستان 1387، 11ـ42

احمد سعيدي[2]

غلام‏رضا فيّاضي[3]

چكيده

تاكنون، در باب حدوث يا قدمِ نفس، دست‏كم هفت نظريه مختلف را از قول دانشمندان گوناگون نقل كرده‏اند. امّا اكثر فلاسفه به ويژه فلاسفه مسلمان، به رغم اختلاف در نحوه حدوث نفس، درباره اصل «حدوث نفس و عدم تقدّم آن بر بدن» اتفاق‏نظر داشته‏اند. ابن‏سينا و پيروان او نفس را روحانية الحدوث و روحانية البقاء مي‏دانند؛ در حالي كه پيروان حكمت متعاليه نفس را در ابتداي پيدايشْ جسماني، و در ادامه زندگي روحاني دانسته‏اند.

از كلمات ابن‏سينا به ويژه در شفا، دست‏كم دو دليل براي نظريه «حدوث نفس همراه بدن و عدم تقدّم آن بر بدن» به دست مي‏آيد. ملّاصدرا نيز سه دليل از طرفداران «قدم نفس» را نقل و نقد مي‏كند و بيش از ده دليل را به نفع «حدوث نفس و عدم تقدّم آن بر بدن» مي‏آورد؛ وي پاره‏اي از آنها را مي‏پذيرد و انتقادات ديگران و ايرادات احتمالي را دفع مي‏نمايد. بي‏ترديد، بسياري از ادلّه نقلي، ظهور در «حدوث نفسْ پيش از بدن» دارند. در اين مقاله، با نقد ادلّه فلاسفه بر «حدوث نفسْ همراه يا پس از بدن»، تعارض ادعايي ميان عقل و ظاهر نقل را رفع كرده‏ايم.

 

كليدواژه‏ها: نفس، بدن، حدوث، قدم.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
22
شماره صفحه: 
11

بررسى استدلال‏ ناپذيرى قضاياى اوّلى و نتايج متفرّع بر آن از ديدگاه آيت‏ اللّه جوادى آملى

سال نهم، شماره اول، پاييز 1390، 11ـ38

محمّد حسين‏ زاده*

غلامرضا فيّاضى**

چكيده

قضاياى اوّلى، كه از مهم‏ترين اصول اوّليه مقدّمات برهان به شمار مى‏روند، نقشى اساسى در نظام معرفت‏شناسى مبناگرا ايفا مى‏كنند. برخى از حكما قائل هستند كه اين قضايا قابل اقامه برهان نيستند. در اين مقاله، نظر آيت‏اللّه جوادى آملى مبنى بر استدلال‏ناپذيرى قضاياى اوّلى مورد بررسى قرار گرفته است. البته، چون اين نظر را نخست فخر رازى و ملّاصدرا مطرح كرده‏اند و سپس آيت‏اللّه جوادى آملى آن را تكميل كرده و به اشكالات واردشده بر آن پاسخ داده است، گذشته از بررسى تفصيلى نظر آيت‏اللّه جوادى آملى، ديدگاه فخر رازى و ملّاصدرا را نيز به اجمال بررسى كرده‏ايم. در پايان مقاله حاضر، به اين نكته اشاره شده است كه هيچ وجهى براى اولى‏الأوائل بودن اصل امتناع تناقض وجود ندارد.

كليدواژه‏ها: قضيه اوّلى، بديهى، قياس استنتاج، قياس تتميم، حدّ وسط، امّ‏القضايا، جزم، يقين، اصل امتناع تناقض، منع نقيض، جوادى آملى، فخر رازى، ملّاصدرا.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
33
شماره صفحه: 
11

ماهيت حكايت از ديدگاه مشهور و استاد فياضى

سال هفتم، شماره چهارم، تابستان 1389، 11ـ38

مهدى برهان مهريزى1

غلامرضا فياضى2

چكيده

مشهور معرفت‏شناسان بر اين باورند كه «صور ذهنى» بالفعل، و به صورت ذاتى، از ماوراى خود حكايت مى‏كنند. در اين ميان، استاد فياضى در نحوه حكايتْ (ذاتى بودن حكايت) با عموم فلاسفه همراه است. ضمن اينكه آن را معلوم به علم حضورى مى‏داند؛ امّا درباره حاكى، ايده‏اى متمايز دارد. در اين مقاله تلاش مى‏شود تا اين دو ديدگاه با يكديگر مقايسه و نقاط اشتراك و اختلاف آنها تحليل گردد، از جمله موارد اختلاف آن است كه استاد فياضى معتقد است كه حاكى «صورت ذهنى» نيست، بلكه «نفس فاعل شناسا» مى‏باشد (و «صورت ذهنى» وجود ذهنى محكى است.) وى بر اين باور است كه حاكى در اشياى خارجى، علاوه بر محكى ذهنى، محكى خارجى و تمام مصاديق همگون را نيز به طور يكسان نشان مى‏دهد و اين اقتضاى ذاتى بودن حكايت است. ايشان مستند نحوه حكايت و تحليل حكايت به حاكى و محكى، و حالت نفسانى بودن حاكى را وجدان و علم حضورى مى‏داند و بر اين باور است كه با تحليل يافته‏هاى درونى، مى‏توان به امور يادشده رسيد. استاد فياضى با اينكه حكايت مفاهيم مفرد، قضايا و تصديقات را ذاتى آنها مى‏شمارد، آنها را در نحوه حكايت متفاوت مى‏داند.

كليدواژه‏ها: حكايت، محكى، حاكى، ذاتى، حالت نفسانى، صورت ذهنى.

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
28
شماره صفحه: 
11
محتوای تغذیه