صدق

بررسی رابطه اقسام معقولات با نظریه اصالت وجود نزد حکمای معاصر

* حمیدرضا بدر / سطح 3 حوزه علميه تهران    hrbadr@gmail.com
سیدحجت حسینی / سطح 4 حوزه علمیه قم    shht56@gmail.com
غلامرضا فیاضی / استاد گروه فلسفه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره    
دريافت: 08/09/99                  پذيرش: 10/03/1400
چکيده

سال انتشار: 
1400
شماره مجله: 
72
شماره صفحه: 
25

بررسى پارادوكس هايى در نقض اصل امتناع تناقض

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى بهار 1396

مصطفى جهان فكر / دانشجوى دكترى فلسفه تطبيقى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره    jahanfekrmostafa@yahoo.com

محمد فنائى اشكورى / استاد گروه فلسفه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره           fanaei.ir@gmail.com

دريافت: 5/9/94               پذيرش: 8/7/95

 

چكيده

اصل امتناع تناقض به عقيده بسيارى، محورى ترين اصل در معرفت بشرى است كه نفى آن به تعطيل علوم مى انجامد. از ديرباز پارادوكس ها يا تناقض نماهايى در رد اين اصل مطرح شده كه حل آنها براى دفاع از اعتبار معارف بشرى و رفع تشكيكات سوفيستى، امرى لازم است. ما در اين مقاله از طريق تحليل حقيقت صدق تلاش كرده ايم چند پارادوكس مهم را حل كنيم و نشان دهيم كه اين پارادوكس ها اصل مذكور را نقض نمى كنند. درباره پارادوكس دروغ گو، ضمن پيشنهاد حلى براى آن، بيان كرده ايم كه اين پارادوكس فاقد شرايط لازم براى اتصاف به «صدق يا كذب» است. همچنين نشان داده ايم كه چگونه حل پارادوكس گرلينگ، با نظر به تناقض محمول ها حاصل مى شود. پارادوكس هاى راسل و كانتر نيز در واقع ناشى از خلط بين «كل و كلى» و «اعتبار و حقيقت» هستند. بنابراين هيچ يك از اين پارادوكس ها اصل امتناع تناقض را نقض نمى كنند.

 

كليدواژه ها: صدق، كذب، تقابل ملكه و عدم ملكه، خبر، پارادوكس.

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
55
شماره صفحه: 
161

پارادايم؛ افسانه يا واقعيت(تحليل معناشناختى، خاستگاه و ارزيابى)

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى بهار 1396

محمد حسين زاده (يزدى) / استاد گروه فلسفه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره        mohammad_h@qabas.ne

دريافت: 11/2/95               پذيرش: 29/11/95t

چكيده

در مواجهه با پارادايم، از پايه اى ترين و مهم ترين پرسش هاى روش شناختى اى كه پيوند تنگاتنگى با معرفت شناسى دارد اين است كه آيا پژوهش، خواه در قلمرو علوم طبيعى و خواه در ساحت دانش هاى انسانى، و حتى پژوهش در مسائل معرفت شناسى بدون تحقق پارادايم ها و مفروضات ذهنى امكان پذير است؟ پارادايم ها چه نقشى در پژوهش، روش تحقيق، معرفت و دستيابى به واقعيت دارند؟ براى دستيابى به پاسخ اين گونه پرسش ها ابتدا بايد ديد پارادايم چيست و خاستگاه يا منشأ آن كجاست؟ واژه پارادايم كه ديرزمانى نيست كه در فلسفه علم كانون توجه قرار گرفته و به سرعت به ديگر ساحت ها و حوزه هاى معرفت بشرى انتقال يافته، مشحون از ابهام است؛ ازجمله اينكه آيا از آن ساختار ذهنى اراده مى شود يا مبنا و يا الگو؟ ازآنجاكه اين مسئله به گونه اى گسترده به عرصه هايى ژرف، تأثيرگذار و بنيادى همچون فلسفه دين، فلسفه، معرفت شناسى و روش شناسى راه يافته، ضرورت پژوهش درباره آن انكارناپذير است. از مهم ترين دستاوردهاى اين كاوش اين است كه با تحليل معناشناختى اين واژه و بيان خاستگاه آن، ابهام آن زدوده مى شود و مى توان درباره انديشه ورزى و پژوهش با پارادايم يا بدون آن داورى كرد.

 

كليدواژه ها: مبنا، الگو، چارچوب ذهنى، بازى هاى زبانى، صدق، نظريه، معرفت.


 

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
55
شماره صفحه: 
101

نقد و بررسى تحليل معرفت از منظر كيث لرر

 سال دهم، شماره سوم، بهار 1392، 31ـ54

 مهدى عبدالهى1

محمد حسين زاده يزدى2

چكيده

كيث لرر كه سرشناس ترين مدافع كنونى انسجام گروى در توجيه است، با اشاره به معانى سه گانه شناخت در زبان انگليسى و تعيين معناى سوم، يعنى تصديق برخى اطلاعات به منزله معرفت موردنظر در معرفت شناسى، اين تحليل لغوى را بسنده نمى داند؛ ازاين رو به تحليل فلسفى حقيقت شناخت پرداخته، برخلاف ديدگاه رايج در معرفت شناسى مغرب زمين، افزون بر سه عنصرِ باور، صدق و توجيه، عنصر چهارمى را با عنوان الغاناپذيرى در كار مى آورد. وى حقيقت صدق را علامت زدايى دانسته، به جاى شرط باور نيز شرط پذيرش به هدف احراز حقيقت و اجتناب از خطا را قرار مى دهد. سپس مقصود از توجيه را داشتن دليل و شواهد كافى براى پذيرش اعلام مى كند و سرانجام براى فرار از اشكال مشهور گتيه، شرط الغاناپذيرى را به مؤلفه هاى سه گانه شناخت مى افزايد. به اعتقاد نگارنده، عناصر چهارگانه تحليل لرر اشكالاتى دارند، از جمله اينكه تفسير صدق به علامت زدايى ناتمام است. در شرط پذيرش نيز ميان تصديق قلبى و تصديق ذهنى خلط شده است. در شرط توجيه نيز ابهاماتى در كلام لرر مى توان يافت.

كليدواژه ها: تحليل معرفت، صدق، باور (پذيرش)، توجيه كيث لرر، انسجام گروى.

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
39
شماره صفحه: 
31

خاستگاه‌هاى فلسفه تحليلى به روايت مايكل دامت1

سال پنجم، شماره چهارم، تابستان 1387، 265ـ 243

حسين كلباسى1

عبداللّه نيك‌سيرت2

چكيده

ديدگاه رايج درباره فلسفه تحليلى اين است كه فلسفه مزبور منشأى انگليسى ـ آمريكايى دارد و راسل و مور نيز از بانيان آن هستند؛ ولى مايكل دامت معتقد است: خاستگاه واقعى فلسفه تحليلى آلمان، و فرگه نيز مؤسس و پيش‌گام آن است؛ زيرا تحليل فلسفى چيزى جز تحليل انديشه‌ها از رهگذر زبان نيست و اين همان رسالتى است كه نخستين بار فرگه آن را مطرح كرده بود.

دامت معتقد است كه فرگه با طرح نظريه «چرخش زبانى»، در آثار ماندگار خويش، به نام‌هاى «مقدّمه مبانى حساب» و «مفهوم‌نگارى» موجب شد تا پرسش شناسايى در فلسفه كلاسيك، يعنى نسبت ميان تفكر و اشيا، به مسئله رابطه زبان و دلالت و معنا تبديل شود. مبناى اين نظريه، اصل «اصالت متن» است كه بر اساس آن، فقط در متن جمله است كه واژه معنا مى‌يايد؛ يعنى انديشه‌ها از طريق جملات انعكاس مى‌يابند و سخن گفتن از ساختار انديشه، سخن گفتن از پيوند معنايى اجزاى جمله است. البته، در اصل اين انديشه‌ها هستند كه صادق يا كاذبند و جمله صرفآ معناى ثانوى، متعلق صدق و كذب قرار مى‌گيرد. اين نوع رويكرد به مسئله شناسايى، كه از سوى فرگه ارائه شده، همان چيزى است كه موجب ظهور فلسفه تحليلى شده است.

ساير انديشمندانى كه عمومآ به زبان آلمانى مى‌نوشتند مثل بُلتسانو، ماينونگ و به ويژه هوسرل نيز با طرح نظريه «حيث التفاتى»، در نظريه چرخش زبانى و در نتيجه فلسفه تحليلى نقش بسزايى داشته‌اند.

كليدواژه‌ها : معنا، مصداق، صدق، انديشه، چرخش زبانى، اصالت.

سال انتشار: 
5
شماره مجله: 
20
شماره صفحه: 
245

بررسي مسئله «صدق» در الهيات پست‏ليبرال

سال ششم، شماره دوم، زمستان 1387، 195ـ225

صفدر تبارصفر[300]

محمود فتحعلي[301]

 

چكيده

هرگونه موضع‏گيري درباره ماهيت و معناي صدقْ بر حوزه‏هاي مختلف معرفتي، از جمله عرصه دين و الهيات، تأثير خواهد گذاشت. «الهيات پست‏ليبرال» يكي از رويكردهاي نوظهوري به شمار مي‏رود كه در دوران پست‏مدرنيسم شكل گرفته است. اين نوع از الهيات، در مقابل دو رويكرد سنّتي و رويكرد ليبرال، مدعي شيوه سومي در الهيات است و مباني و اصول مبناگرايان و تجربه‏گرايان را در بوته نقد قرار مي‏دهد و ادعاهاي تازه‏اي را، براي تبيين وحدت‏گرايي كليسايي، مطرح مي‏سازد. جورج ليندبك مهم‏ترين شخصيت الهيات پست‏ليبرال بوده كه با تأليف كتاب «ماهيت آموزه»، نقش مهمي در تبيين و تبليغ اين نگرش الهياتي داشته است. نگرش درون‏سيستمي و مقولي به صدق، يكي از راهبردهاي ليندبك براي رسيدن به اغراض وحدت‏گرايانه بوده كه موضوع نوشتار حاضر است. در اين مقاله، پس از تبيين كامل نگرش ليندبك در باب صدق، به تحليل و بررسي اين نظريه معرفت‏شناختي خواهيم پرداخت.

 

كليدواژه‏ها: صدق، ليبراليسم، الهيات، پست‏ليبرال، كل‏گرايي، وحدت‏گرايي، ليندبك.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
22
شماره صفحه: 
195

گزاره‏هاى موجّه؛ بحثى منطقى يا فلسفى؟

سال هفتم، شماره سوم، بهار 1389، 133ـ158

محمّد سعيدى‏مهر1

چكيده

بحث درباره مواد ثلاث (وجوب، امكان و امتناع) و گزاره‏هاى موجّه، هم در منطق و هم در فلسفه مطرح است. منطق‏دانان مسلمان در آثار منطقى خويش، اغلب ضمن بحث درباره اقسام گزاره‏ها، گزاره‏هاى حملى را به گزاره‏هاى موجّه و غيرموجّه (مطلق) تقسيم، و سپس اقسام و احكام گزاره‏هاى موجّه را به تفصيل بررسى مى‏كنند. فيلسوفان نيز مفاهيم يا ماهيات را به سه دسته واجب‏الوجود، ممكن‏الوجود و ممتنع‏الوجود تقسيم، و درباره احكام فلسفى هريك بحث مى‏كنند. اكنون اين مسئله درخور طرح است كه چه تفاوتى ميان معناى منطقى و معناى فلسفى مواد و جهات هست و آيا اين بحث اصالتا بحثى فلسفى است يا منطقى؟ انديشمندان مسلمان در پاسخ به اين مسئله، دست‏كم سه ديدگاه را مطرح كرده‏اند كه به ترتيب عبارت‏اند از: 1. تمايز معنايى؛ 2. وحدت معنايى و اختلاف حيطه‏اى؛ 3. وحدت معنايى و تساوى حيطه‏اى.

در اين مقاله پس از طرح و نقد دو ديدگاه نخست، ديدگاه سوم به منزله رأى مختار ملّاصدرا بررسى مى‏شود. يكى از پيامدهاى اين ديدگاه آن است كه بحث درباره مواد و جهات، اصالتا بحثى فلسفى است، نه منطقى، و اگر در منطق درباره آن بحث شود استطرادى است. در بخش ديگر مقاله، ديدگاه سوم نيز نقد، و نشان داده مى‏شود كه اين ديدگاه با چالش‏هايى روبه‏روست؛ براى نمونه، لزوم اختصاص موجّهات به اقسام ويژه‏اى از گزاره‏هاى حملى. در پايان ديدگاه چهارمى به اختصار پيشنهاد مى‏شود كه بر پايه آن، تمايز معنايى ميان جهات منطقى و جهات فلسفى بنابر تمايز ميان جهات راجع به صدق و جهات راجع به وجود تبيين مى‏شود.

كليدواژه‏ها: مواد ثلاث، جهت، گزاره موجّه، وجود رابط، صدق، ملّاصدرا.

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
27
شماره صفحه: 
133
محتوای تغذیه