معقولات ثانى

نقد و بررسى مفاهيم اعتبارى نزد علّامه طباطبائىو چگونگى شكل گيرى آنها

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى پاييز 1394

حُسنى همايون / دانشجوى دكترى فلسفه مشاء دانشگاه تربيت مدرس                                          h.homayoon64@yahoo.com

رضا اكبريان / استاد گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس                                      dr.r.akbarian@gmail.com

دريافت: 21/6/93               پذيرش: 18/3/94

چكيده

علّامه طباطبائى مى گويد مفاهيم تنها از طريق ماهيات در ذهن ايجاد مى شوند و بنابراين مفاهيم فلسفى نيز از  ماهيات يا معقولات اولى به وجود مى آيند. وى در نظريه تعقل خود، ميان دو گروه از مفاهيم حقيقى و اعتبارى  تفاوت قايل مى شود. اين دو گروه از معقولات همان معقولات اولى و ثانى منطقى و فلسفى هستند كه البته  علّامه طباطبائى با نگاهى ويژه به آنها مى پردازد و روش شكل گيرى آنها را در ذهن بيان مى كند. او مفاهيم  اعتبارى را به سه دسته مختلف تقسيم مى كند: مفاهيم ذهنيه كه از ديگر مفاهيم ذهنى ايجاد مى شوند؛ مفاهيم  اعتبارى كه از مقايسه نفس با افعال و قوايش در ذهن شكل مى گيرند و قسمى ديگر از مفاهيم اعتبارى كه از  مستقل لحاظ كردن حكم در قضايا به وجود مى آيند.

     مفاهيم اعتبارى كه از حكم در قضايا به وجود مى آيند، نسبت به دو قسم قبلى از اهميت بيشترى  برخوردارند؛ چراكه شامل مفاهيم بنيادين فلسفه مثل وجود، عدم، وحدت، كثرت، قوه و فعل هستند. نقطه  قوت اين نظريه روشن كردن نحوه ايجاد مفاهيم اعتبارى و كيفيت حفظ مطابقت بين مفهوم ساخته شده توسط  ذهن و مصداق حقيقى آن در خارج در مورد مفاهيمى است كه به رغم داشتن مصداق در خارج، در ذهن  ساخته مى شوند. البته هرچند اقدام علّامه در توضيح چگونگى شكل گيرى اين مفاهيم بديع و اساسى است،  اين نظريه از چند منظر درخور نقد است كه مهم ترين آن خلط بين حكم در تصديق، و وجود رابط در  قضاياست كه به منزله منشأ مفهوم وجود معرفى شده است.

 

كليدواژه ها: تعقل، معقولات ثانى، مفاهيم اعتبارى، حكم، مفهوم وجود، علّامه طباطبائى.

 

سال انتشار: 
13
شماره مجله: 
49
شماره صفحه: 
79

مفاهيم بديهى و نظرى، معيار بداهت

مفاهيم بديهى و نظرى، معيار بداهت

مبناگروى ويژه متفكران مسلمان در حوزه مفاهيم

محمّد حسين‏زاده59

چكيده

اين نوشتار به بحث درباره مفاهيم بديهى و نظرى مى‏پردازد و اين تقسيم را، كه اساسى‏ترين و پرثمرترين تقسيم براى مفاهيم در معرفت‏شناسى است، با نگاهى معرفت‏شناختى بررسى مى‏كند. گرچه به لحاظ وجودشناختى در اين تقسيم ترديد شده است، اما نمى‏توان تحقق اين دو قسم را انكار نمود. بدين‏روى، مؤلف پس از تعريف مفهوم «بديهى» و «نظرى»، نگاهى گذرا به اين‏گونه ترديدها افكنده، آنها را ارزيابى مى‏نمايد. در ادامه، مفاهيم يا تصورات بديهى را برمى‏شمرد و پس از بررسى رابطه بديهى و نظرى با تفكر، حقيقت انديشه و گستره آن را بررسى مى‏كند. در ادامه، بنيادى‏ترين مبحث معرفت‏شناسى در حوزه مفاهيم يا تصورات را، كه مسئله «معيار بداهت» آنهاست، بررسى كرده، به شرح گسترده‏اى از مبناگروى ويژه متفكران مسلمان در حوزه مفاهيم و تصورات دست مى‏يازد.

كليدواژه‏ها: بديهى، علم حضورى، معقولات ثانى، انديشه، مفاهيم حسّى، مفاهيم شهودى.

سال انتشار: 
5
شماره مجله: 
19
شماره صفحه: 
61
محتوای تغذیه