سال چهارم، شماره اول، پاييز 1385، 136ـ115
علّيت؛ معقول اول يا ثاني؟
سيداحمد غفّاري قرهباغ
چكيده
علّيت و معلوليت صفات حقيقهاي هستند كه در مقولات فكري، بسيار مهم و مبنايي تلقّي ميگردند؛ چنانكه جستوجو و تفتيش زواياي آن تأسيس نظرياتي همچون «تشكيك در وجود» را به دنبال داشته است و در فلسفه ملّاصدرا نقش محوري دارد. بنابراين، شناخت تحليلي، دقيق و برخاسته از متن واقع و تمييز بالذاتها و بالعرضها و بالتبعها از يكديگر در اين بحث، به گونهاي شگرف در نتايج به دست آمده تأثير ميگذارد.
يكي از عناويني كه در حيطه برخورد نيروي مدرك با واقع پديد آمده و شكل گرفته، «اوّليت و ثانويت در معقوليت» است. اين مقاله با الهام از سخنان صدرالمتألّهين، در پيجويي براي اثبات معقول اول بودن معناي وجود و به تبع آن، معناي علّيت و معلوليت برآمده، هرچند اين طرح پيشنهادي مخالف رأي معروف در اين باب است. نويسنده با هدف ارائه تصويري تحليلي از ماهيت علّيت و معلوليت، به مباحثي همچون تعريف، بررسي تأثير نظريه «اصالت وجود» بر اوّليت معنايي علّيت و معلوليت و بررسي جايگاه عليت و معلوليت در موقعيت حكايتگري ذهني پرداخته و نظرات مطرح توسط صاحبنظران در باب معقول اول و ثاني را پيجويي كرده است.
كليد واژهها: معقول اول، معقول ثاني، عينيت وجود و ماهيت، مفاهيم فلسفي، مفاهيم منطقي، مفاهيم ماهوي.