بديهيات

تبيين و بررسى مبناگرايى علامه طباطبائى با نگاهى به شبهات جديد

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى تابستان 1395

رضا باذلى / دانشجوى دكترى فلسفه تطبيقى دانشگاه قم     rezabazeli@gmail.com

حسن عبدى / استاديار دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام  hassanabdi20@yahoo.com

دريافت: 20/11/93               پذيرش: 18/8/94

 

چكيده

اغلب حكماى مسلمان در حوزه تصورات و تصديقات به قرائت خاصى از مبناگرايى قايل اند. يكى از اين فلاسفه، فيلسوف معاصر علامه طباطبائى است. در مبناگرايى علامه، ابتناى نظريات بر بديهيات در تصورات از طريق تعريف، و در تصديقات تنها از راه برهان شكل مى گيرد. وجه تمايز مهم مبناگرايى علامه از ديگر حكماى مسلمان، منحصر ساختن بديهيات در اوليات است. پرسش اصلى نوشتار حاضر اين است كه ديدگاه علامه در باب مبناگرايى چيست و چه اشكالاتى بر آن وارد است؟ در اين تحقيق با استفاده از روش توصيفى و تحليلى به بررسى اين پرسش پرداخته شده است. به نظر مى رسد با توجه به اينكه علامه، از سويى مبناگرايى خود را بر بديهيات به ويژه اوليات بنيان نهاده و از سوى ديگر معيار صدق گزاره هاى نظرى را ارجاع آنها به بديهيات در ماده و صورت دانسته است، اشكالات مطرح شده درباره مبناگرايى وارد نيست و مبناگرايى اسلامى از چنان ظرفيتى برخوردار است كه توان پاسخ گويى به انتقادات مطرح شده را داراست؛ هرچند مبناگرايى علامه به جهت منحصر كردن بديهيات در اوليات، مشكلاتى نيز دارد.

 

كليدواژه ها: ابتناى تصديقى، مبناگرايى، بديهيات، اوليات، ارجاع نظرى به بديهى، علامه طباطبائى، شبهات مبناگرايى.

 

سال انتشار: 
13
شماره مجله: 
52
شماره صفحه: 
27

جايگاه ام‌القضايا (اصل امتناع تناقض) در ميان معارف بشرى/ عسكرى سليمانى‌اميرى

جايگاه امّ‌القضايا (اصل امتناع تناقض)در ميان معارف بشرى

عسكرى سليمانى‌اميرى

چكيده

از نظر منطق‌دانان و فيلسوفان مسلمان، اصل «امتناع تناقض» در منظومه معرفتى جايگاهى بس رفيع دارد و زيربناى تمام معارف عقلى و غير عقلى است، به گونه‌اى كه اين اصل را به منزله واجب‌الوجود در ميان ممكن‌الوجودها قرار داده‌اند. اما در كيفيت ابتناى علوم بر اين اصل، پنج نظريه ابراز شده است: بعضى همه علوم را مستنتج از اصل امتناع تناقض دانسته‌اند؛ برخى اوّليات و اصول متعارفه را همان اصل امتناع تناقض دانسته‌اند كه تخصيص خورده است؛ برخى ابتناى علوم بر اصل امتناع تناقض را براى يقين مضاعف و نفى نقيض يا طرد علوم ديگر دانسته‌اند؛ و برخى ديگر ابتنا بر اين اصل را از نوع نياز ثانوى و براى علم به علم دانسته‌اند.

كليد واژه‌ها

اوّليات، بديهيات، نظريات، اصل امتناع تناقض، اول‌الاوائل، هوهويّت، مبناگرايى.

سال انتشار: 
3
شماره مجله: 
11
شماره صفحه: 
79
محتوای تغذیه