ماهيت

بررسي رابطه وجود و ماهيت در انديشه صدرايي معاصر با محوريت سه تفسير «حدي، عيني و تصوري» از ماهيت

      سال بيستم، شماره چهارم، پياپي 80، تابستان 1402، ص 23ـ38
 

نوع مقاله: پژوهشي

* مختارعلي رضائي/ استاديار گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)     marezaei1382@gmail.com

شماره صفحه: 
23

پژوهشى در ماهيت نداشتن وجود رابط در انديشه علامه طباطبائى

فصل‏نامه‏اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى پاييز 1395

محمدعلى اسماعيلى / سطح 4 جامعه‏المصطفى العالميه و دانشجوى دكترى كلام مركز تخصصى كلام   mali.esm91@yhaoo.com

دريافت: 20/2/94               پذيرش: 12/4/95

 

چكيده

وجود رابط در سخنان فلاسفه پيش از صدرالمتألهين در دو مورد به كار مى‏رفت: 1. وجود رابط در قضايا؛ 2. وجود فى‏نفسه لغيره. صدرالمتألهين در پرتو مبانى حكمت متعالى، وجود امكانى را عين ربط و تعلق به واجب‏الوجود دانست و هرگونه استقلال را از آنها سلب كرده، اسم «وجود رابط» را بر آنها نهاد. مسئله ماهيت نداشتن وجودات امكانى (وجود رابط در حكمت متعاليه) مورد اختلاف است. علامه طباطبائى، آنها را فاقد ماهيت دانسته و از طريق وجود تلازم ميان ماهيت‏دارى و استقلال مفهومى، بر ماهيت نداشتن آنها برهان اقامه كرده است. اين نظريه، نتايج فلسفى متفاوتى دارد كه برخى از آنها در مسائلى همچون جايگاه مباحث ماهيت در فلسفه، تقسيم ممكن به جوهر و عرض، تفسير مقولات نسبى و تفسير مسافت حركت مشهود است. در اين نوشتار با روش توصيفى ـ تحليلى به بررسى ادله و نتايج اين ديدگاه پرداخته‏ايم.

 

كليدواژه‏ها: وجود رابط، وجود رابطى، ماهيت، استقلال مفهومى، علامه طباطبائى.


 

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
53
شماره صفحه: 
7

تبيين ديدگاه كريپكى درباره اسم خاص و اسم جنس و تطبيق آن با اصالت وجود

سال دوازدهم، شماره دوم - زمستان 1393

مهدى اميريان[1]

غلامعلى اسماعيلى كريزى[2]

چكيده

كريپكى برخلاف فرگه و راسل معتقد است كه اسم خاص و اسم جنس نقش معنابخشى ندارند، بلكه صرفا دلالت بر مدلول كرده، مانند برچسب عمل مى كنند. وى بر آن است كه اين دو اسم، دال هاى ثابتى هستند كه در همه جهان هاى ممكن بر يك چيز دلالت مى كنند و مدلولشان از يك جهان به جهان ديگر تغيير نمى يابد. بدين ترتيب نمى توان آنها را با اوصاف كه دال متغيرند، هم ارز دانست. مقاله حاضر درصدد است نشان دهد كه در پرتو اصالت وجود مى توان از عقيده كريپكى درباره اسم خاص، دفاع كرد. طبق اصالت وجود، نه ماهيت و وصف، بلكه صرفا وجودْ متن عالم خارج را پر كرده است. لذا اسم خاص بر واقعيات خارجى كه حقيقت وجودى دارند و در همه جهان هاى ممكن بر يك چيز دلالت مى كنند، اطلاق مى شود؛ اما در مقابل اسم جنس صرفا به ماهيت كه امرى ذهنى و كلى است اطلاق مى شود. لذا طبق مبانى اصالت وجود، در اينجا نمى توان با كريپكى موافقت كرد و اسم جنس را بدون معنا دانست.

 

كليدواژه ها: اسم خاص، اسم جنس، دال ثابت، دال متغير، جهان ممكن، اصالت وجود، ماهيت.



[1] دانشجوى دكترى فلسفه ذهن پژوهشكده علوم شناختى تهران. mehdiamiriyan@gmail.com

[2] عضو هيئت علمى گروه فقه و مبانى حقوق دانشگاه آزاد اسلامى واحد دامغان.

دريافت: 19/3/93               پذيرش: 29/9/93

 

سال انتشار: 
12
شماره مجله: 
46
شماره صفحه: 
101

تأملى در يك نقد

 سال دهم، شماره سوم، بهار 1392، 79ـ90

حسن معلمى1

چكيده

محقق دوانى «موجود بودن» به معناى «تحقق عينى داشتن» را منحصر در ذات حضرت حق تعالى، و ماسوى اللّه را منسوب به حق مى داند و با اين حساب، مجعول در نظر وى ماهيت است. ملّاصدرا مبنا و بناى او را نقد كرده است. با اين همه به نظر مى رسد نظريه محقق دوانى با نظريه نهايى ملّاصدرا در باب توحيد حق يكى است و مطالب محقق دوانى پذيراى تفسير صحيح است؛ زيرا با قبول وحدت شخصى وجود، جعل به وجود تعلق نمى گيرد، بلكه ماهيات ظهور مى يابند و ماسوى اللّه ظهورات حق تعالى هستند و همه منسوب به حضرت حق اند و اصالت ماهيت يعنى مجعول ماهيت است، نه اينكه ماهيات تحقق عينى خارجى دارند در كنار وجود حق.

كليدواژه ها: وجود، ماهيت، موجوديت، اصالت.

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
39
شماره صفحه: 
79

تشكيك در سه مكتب فلسفى

سال پنجم، شماره چهارم، تابستان 1387، 52ـ 11

محمّد سربخشى1

چكيده

مفهوم لغوى «تشكيك»، وجه تسميه آن و معنايش در منطق و فلسفه از جمله مسائلى هستند كه براى پى‌گيرى موضوع تشكيك نيازمند بررسى مى‌باشند. اين موضوع، كه بحث تشكيك از كجا شروع شده و چگونه وارد فلسفه گرديده و به عبارت ديگر، نسبت اين بحث در دو حوزه منطق و فلسفه چيست، از موضوعاتى است كه اين مقاله بدان پرداخته است. نقش هر يك از مكاتب سه‌گانه فلسفه اسلامى در پيشبرد اين بحث و اقوال اختصاصى آنها تحولات متعددى در مبحث تشكيك به وجود آورده و موجب غناى آن گرديده است، از اين‌رو، بررسى اين تحولات زمينه‌ساز فهم بهتر مسئله تشكيك است. نكات فوق و بررسى اقوال و قول مورد قبول مطرح و ادلّه مؤيّد آن از جمله موضوعاتى است كه اين مقاله سعى مى‌كند آنها را بررسى كند.

كليدواژه‌ها : تشكيك، كثرت، مابه‌الامتياز، مابه‌الاشتراك، عرضى، ذاتى، ماهيت، وجود.

سال انتشار: 
5
شماره مجله: 
20
شماره صفحه: 
11

تطابق عوالم

تطابق عوالم

عبدالرسول عبوديت

چكيده

مبحث تطابق عوالم در حكمت متعاليه، متأثر از مبحث حضرات خمس در عرفان نظري است. در اين مقاله، ابتدا وجود خاص (يا فرد) ماهيت و وجود جمعي آن توضيح داده مي‌‌شوند و سپس بر اساس تشكيك در ماهيتْ افراد طولي ماهيت و بر اساس تشكيك در وجودْ وجودات طولي ماهيت تصوير مي‌‌شوند. هم افراد طولي ماهيت، كه به نظريه مثل افلاطوني مي‌‌انجامند، و هم وجودات طولي ماهيت، هر دو، به نحوي نظريه تطابق عوالم را تبيين مي‌‌كنند امّا با توجه به مقبول نبودن تشكيك در ماهيت، در حقيقت، وجودات طولي ماهيت‌‌اند كه توجيه‌‌گر تطابق عوالم‌‌اند. در پايان مقاله، به قاعده «كل ما هو أشدّ وجودا، فهو اشدّ احاطة للمعاني و الماهيات» كه بر وجودات طولي ماهيت متفرع است، و قاعده «بسيط الحقيقة كل الاشياء»، كه حالت خاصي از قاعده اول است، و سپس به تتميم مسئله «ماهيت نداشتن واجب بالذات»، كه نتيجه قاعده اخير است، اشاره مي‌‌شود.

كليد واژه‌‌ها

ماهيت، حقيقت، بسيط الحقيقة، واجب بالذات

سال انتشار: 
1
شماره مجله: 
3
شماره صفحه: 
88

متعلّق جعل و ملاك مجعوليت در آراى حكماى مسلمان

سال هشتم، شماره چهارم، تابستان 1390، 167ـ187

عبدالعلى شكر*

صديقه ميرزايى**

چكيده

كلمه «جعل» معانى گوناگونى دارد. افاده اصل واقعيت در معناى جعل مورد اتّفاق حكماى مسلمان است؛ امّا مصداق اصل واقعيت، يعنى وجود، ماهيت يا صيرورت، محلّ نزاع مى‏باشد. متأخرّان در تبيين نظر حكماى مشّايى و اشراقى نيز وحدت نظر ندارند. عدّه‏اى صيرورت را، و گروهى ماهيت را متعلّق جعل در انديشه متقدّمان مسلمان دانسته‏اند. برخى نيز بر اين باورند كه از آثار اين بزرگان، بوى مجعوليت وجود به مشام مى‏رسد. در حكمت متعاليه، بر پايه اصالت وجود و تقسيم دوضلعى آن به رابط و مستقل، ملاك مجعوليتْ رابط بودن است؛ از اين طريق، مجعوليت ماهيت و اتّصاف منتفى مى‏گردد. نظر نهايى صدرايى در تحليل رابطه علّى و معلولى به اينجا مى‏رسد كه تنها يك وجود حقيقى و نفسى محقّق است كه آن ذات خداوند مى‏باشد، و ماسوا تجلّيات و شئونات او هستند. در اين صورت، مجعوليت نيز مصداقى نخواهد داشت. وجود حقيقى خداست كه فوق جعل است و بقيه، وجود حقيقى نداشته و دون جعل‏اند.

كليدواژه‏ها: جعل، مجعول بالذّات، وجود رابط، ماهيت، صيرورت.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
32
شماره صفحه: 
167

بررسى نقش اصالت وجود يا ماهيت در نظريه پيدايش جهان از مكتب شيراز تا مكتب خراسان

سال هشتم، شماره چهارم، تابستان 1390، 137ـ165

مريم خوشدل روحانى*

چكيده

همواره، يكى از اصلى‏ترين مسائل فلسفه و كلام بحث «پيدايش عالم» بوده است كه در ادوار مختلف تاريخى، انديشمندان مواجهه گوناگونى با آن داشته‏اند.

علّامه دوانى به عنوان يكى از نمايندگان مكتب فلسفى شيراز (در قرن‏هاى نهم و دهم)، با اعتقاد به اصالت ماهيت و طرح نظريه «ذوق تأله»، به طرح حدوث دهرى عالم پرداخت كه نظريه‏اى خاص در باب آفرينش عالم است. تلقّى وى درباره حدوث دهرى تفاوت مهمّى با متكلّمان و فلاسفه دارد. از نظر وى، «عالم دهر» جهانى لايتغيّر و محيط بر عالم زمان است كه موجودات آن فاقد زمان، سيلان، و مقدار مى‏باشند. ملّاصدرا (نماينده برجسته مكتب اصفهان)، با اعتقاد به اصالت وجود و طرح حدوث تدريجى زمانى، به تلقّى جديدى در مورد حدوث عالم دست مى‏يابد. تفسير وى از حدوث ذاتى نيز با توجه به نظريه فقر وجودى «امكان فقرى»، متفاوت با نظر ساير فلاسفه است. حاج ملّاهادى سبزوارى (فيلسوف مكتب خراسان)، با رويكردى كاملاً عرفانى، نظريه حدوث اسمى را مطرح نموده است. اين مقاله نقش اصالت وجود يا ماهيت را در شكل‏گيرى نظريه «حدوث» نزد حكماى يادشده بررسى مى‏كند.

كليدواژه‏ها: حادث، حدوث عالم، حدوث زمانى، حدوث دهرى، حدوث ذاتى، حدوث اسمى، ماهيت، وجود، ملّاصدرا، جلال‏الدين دوانى، ملّاهادى سبزوارى.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
32
شماره صفحه: 
137

تأمّلى بر ديدگاه ابن‏سينا و شيخ اشراق در اصالت وجود يا ماهيت

سال هفتم، شماره سوم، بهار 1389، 11ـ36

مجيد احسن1

حسن معلّمى2

چكيده

مسئله اصالت وجود يا ماهيت يكى از مهم‏ترين مسائل فلسفى مى‏باشد كه اگرچه به طور مستقل از زمان ميرداماد و ملّاصدرا مطرح شده است، امّا محتوا و مبانى آن را مى‏توان در انديشه فيلسوفان پيشين نيز سراغ گرفت؛ بدين لحاظ، در اين مقاله، سعى داريم تا اين مسئله را از ديدگاه ابن‏سينا و شيخ اشراق به عنوان نمايندگان مكتب‏هاى فلسفى مشّاء و اشراق بررسى كنيم. بنابراين، پرسش اصلى پژوهش حاضر اين است كه ديدگاه ابن‏سينا و شيخ اشراق در اين‏باره چيست؟ مدّعاى مقاله اين است كه: اگرچه شيخ اشراق كلام ابن‏سينا در مورد عروض وجود بر ماهيت را عروض خارجى فهم كرده و با انتساب قول به زيادت ذهنى و خارجى وجود بر ماهيت به مشّاء، خود به نفى زيادت خارجى وجود بر ماهيت پرداخته و آن را به گونه‏اى نفى كرده كه به نفى زائد يعنى وجود منتهى گشته (و در نتيجه، شيخ معتقد شده كه ماهيتْ امر متحقّقِ خارجى و اصيلى است كه منشأ انتزاع مفهوم وجود مى‏گردد، و بدين لحاظ، مجعوليت ذاتى از آنِ ماهيت مى‏باشد)؛ امّا اين انتساب باطل است، زيرا ابن‏سينا با ملاحظات دقيق خويشْ بر عروض ذهنى ـ و نه خارجى ـ وجود بر ماهيت تأكيد دارد. بدين لحاظ، ابن‏سينا به تحقّق خارجى و اصالت وجود تصريح كرده و جعل و علّيت را نيز از شئون وجودى دانسته است.

كليدواژه‏ها: ابن‏سينا، شيخ اشراق، وجود، ماهيت، عروض، اصالت، جعل.

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
27
شماره صفحه: 
11

بررسى مبانى انسان‏شناختى ديدگاه‏هاى اريك فروم

سال هشتم، شماره سوم، بهار 1390، 195ـ226

على مصباح*

محمدعلى محيطى اردكان**

چكيده

ترديدى نيست كه مبانى و زيرساخت‏هاى علوم انسانى در زندگى نظرى و عملى انسان تأثير به سزايى دارند، چرا كه نوع نگاه محقق به انسان، مسائل زيادى را از قبيل موضوع، روش و كاربرد در علوم انسانى معين كرده و از سوى ديگر، رفتارها، اعتقادات و حتى احساسات افراد بر اين اساس شكل گرفته و تقويت مى‏شود، از اين‏رو بررسى آنها ضرورى است. در اين مقاله آن دسته از مبانى انسان‏شناختى علوم انسانى كه ديدگاه‏هاى روانكاوانه اريك فروم بر آنها استوار است در قالب عناوينى چون اومانيسم، ماهيت انسان، از خودبيگانگى، سرشت مشترك انسان‏ها، انسان و دين و نيز انسان كامل، بررسى شده و با توجه به معارف اسلامى نقد مى‏شود.

كليدواژه‏ها: انسان‏شناسى، اومانيسم، ماهيت، ازخودبيگانگى، سرشت مشترك، اريك فروم.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
31
شماره صفحه: 
195
محتوای تغذیه