سهروردى

بررسى تطبيقى معقول ثانى فلسفىدر انديشه سهروردى و صدرالمتألهين

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى پاييز 1394

مريم حسن پور / كارشناس ارشد فلسفه و كلام اسلامى دانشگاه علّامه طباطبايى              m.hasanpour1364@yahoo.com
محمد پورعباس / دانشجوى دكترى معارف اسلامى دانشگاه علّامه طباطبايى              mpoor30@yahoo.com
قدسيه اكبرى / عضو هيئت علمى دانشگاه سیستان و بلوچستان
دريافت: 25/8/93               پذيرش: 19/5/94

چكيده

سهروردى با تمسك به قاعده «ما لزم من وجوده تكرّره فهو اعتبارى» مفاهيم فلسفى و مفاهيم منطقى  هر دو را ذهنى صرف قلمداد مى كند و معتقد است مفاهيم فلسفى همچون مفاهيم منطقى، هم  عروض ذهنى دارند و هم اتصاف ذهنى. در مقابل، فلاسفه مشهور پس از وى معتقدند مفاهيم فلسفى  گرچه داراى عروض ذهنى اند، اتصافشان خارجى است. صدرالمتألهين نيز در نگاه آغازين ديدگاه  مشهور را مى پذيرد، اما در نگاه نهايى اش معتقد است مفاهيم فلسفى هم عروض خارجى و هم  اتصاف خارجى دارند. بنابراين مفاهيم فلسفى گرچه داراى تحقق خارجى اند وجودشان انضمامى  نيست، بلكه از «وجود اندماجى» برخوردارند.

كليدواژها: معقولات اولى، معقولات ثانى منطقى، معقولات ثانى فلسفى، سهروردى،  صدرالمتألهين.

سال انتشار: 
13
شماره مجله: 
49
شماره صفحه: 
53

شيخ اشراق و مسئله وجود ذهنى

 سال يازدهم، شماره دوم، زمستان 1392، 11ـ26

فاطمه حسينى مجرد *
رضا اكبريان **

چكيده

شيخ اشراق از موافقان نظريه وجود ذهنى است و براى اثبات آن برهان اقامه كرده است. او به تمايز عالم ذهن و عين و وجود صور معقوله در ذهن اذعان مى كند، اما ملاك ادراك و تعقل از نظر وى صورت معقوله نيست. ادراك حقايق از نظر سهروردى با شهود مستقيم و بى واسطه نفس حاصل مى شود كه او آن را علم اشراقى مى نامد. پس ملاك ادراك از نظر او علم اشراقى نفس است؛ و صورت معقوله كه همراه با علم اشراقى در ذهن حاصل مى شود و به عقيده شيخ اشراق وجودى مثالى دارد، تبعى و ثانوى به شمار مى آيد. نفس با علم اشراقى به درك اشيا نايل مى شود و در اين هنگام براساس برهان شيخ اشراق صورت شى ء در ذهن وجود پيدا مى كند. بنابراين اعتقاد سهروردى به وجود ذهنى با علم اشراقى ناسازگار نبوده، قابل جمع است.

كليدواژه ها: وجود ذهنى، صورت معقوله، علم اشراقى، سهروردى.


*.  كارشناس ارشد فلسفه اسلامى دانشگاه تربيت مدرس. f.hoseinimojarad@gmail.com
**.   استاد گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس.   Dr.r.akbarian@gmail.com
دريافت: 26/9/91               پذيرش: 2/9/92
 

سال انتشار: 
11
شماره مجله: 
42
شماره صفحه: 
11

هرمنوتيك سهروردى

 سال نهم، شماره سوم، بهار 1391، 125ـ149

 فاطمه اصغرى*
طاهره كمالى زاده**

چكيده

حكماى مسلمان در سلوك معرفتى خود، همواره به دنبال حقايقى بوده اند كه هرگونه شك و شبهه اى از آن زدوده شده باشد. در اين مسير، سرچشمه وحيانى كلام الهى و كلام اولياى الهى راه گشا و مددرسان ايشان است. در اين ميان شيخ شهاب الدين سهروردى نخستين حكيم مسلمان است كه با استشهاد و استناد به آيات و روايات، ديدگاه هاى خود را در مسير نيل به حقيقت اعلا قرار داده است.
     در اين مقاله ديدگاه ويژه هرمنوتيكى سهروردى، كه در حكمت اسلامى با عنوان تأويل از آن ياد مى شود، مورد تحليل قرار گرفته است. سهروردى با اتكا به نظريه خيال در حوزه معرفت شناسى و جهان شناسى خود، فرايند تأويل را براى درك و شهود حقايق باطنى ضرورى مى داند و با ذومراتب دانستن اين فرايند مشكل نظريه تأويل به رأى را با واحد بودن حقيقت، دفع مى كند.

كليدواژه ها: سهروردى، روايت، تأويل، خيال، مشاهده.


* كارشناس ارشد فلسفه و حكمت اسلامى دانشگاه زنجان.                                                    asgaref@yahoo.com
دريافت: 7/8/90               پذيرش: 22/1/91.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
35
شماره صفحه: 
125

عالم عقول از منظر ابن ‏سينا و شيخ اشراق

سال هشتم، شماره دوم، زمستان 1389، 11ـ42

مجيد احسن*

يداللّه يزدان‏پناه**

چكيده

برخى بر اين عقيده‏اند كه سهروردى جز تغيير اصطلاحات، كار ديگرى در فلسفه نكرده است؛ بر اين اساس، اختلاف و افتراقى با مشّاء ندارد. در مقاله حاضر، با تأمّل بر ديدگاه شيخ اشراق درباره عالم عقول و مقايسه آن با ديدگاه‏هاى ابن‏سينا، اين فرضيه را به اثبات خواهيم رساند كه سهروردى در عين آنكه از بستر مشّايى بهره مى‏برد و خود نخست مشّايى بوده است، امّا به طور روشن از اين مكتب جدا مى‏شود. او با توجه به مبانى فلسفى خاصّ خود، برخى مراتب هستى همچون عالم عقول عرضيه را اثبات مى‏كند. افزون بر اين، مراتب مورد اتّفاق همچون عالم عقول طوليه نيز در دستگاه سازوار هستى‏شناختى وى تفسير و تحليل‏هاى جديد و مستقلى مى‏يابد. البته، سهروردى در برخى موارد نسبت به ابن‏سينا كاستى‏هايى دارد؛ امّا در مجموع، تبيين‏هاى وى در اين‏باره دقيق‏تر به نظر مى‏رسد.

كليدواژه‏ها: ابن‏سينا، شيخ اشراق، سهروردى، عقول طوليه، عقول عرضيه، عالم عقول، مراتب هستى.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
30
شماره صفحه: 
11

«مُثُل» در نگاه شيخ اشراق و تطبيق اجمالى آن با انديشه افلاطون

سال هفتم، شماره چهارم، تابستان 1389، 131ـ165

مرتضى رضايى1

سيد يداللّه يزدان‏پناه2

چكيده

طرح «نظريه مُثُل» و حضور تأثيرگذار آن در مباحث گوناگون فلسفى، مستند به افلاطون است و به دليل آنكه دايره هستى را گسترده‏تر ترسيم مى‏كند و از وجود موجوداتى با صفاتى ويژه سخن مى‏گويد، در دوره‏هاى گوناگون فلسفى و تاريخى موضوع گفت‏وگو بوده است.

يكى از طرف‏داران اين نظريه شيخ اشراق، شهاب‏الدين سهروردى است كه جايگاهى تعيين‏كننده به مُثل در نظام هستى‏شناختى خود مى‏دهد و مى‏كوشد از سويى با ارائه ادلّه‏اى متقن وجود اين عالم را اثبات كند و از سوى ديگر، با تبيين روشن نسبت اين عالم با مراتب وجودى مافوق و مادون آن، چهره‏اى معقول‏تر و پذيرفتنى‏تر در قياس با تبيين افلاطون به آن ببخشد.

مقاله حاضر كاوشى است در چيستى مُثل از نگاه افلاطون و شيخ اشراق؛ ادلّه‏اى كه شيخ اشراق براى اثبات عالم مُثل ارائه كرده است، و نيز جايگاهى كه مُثل در نظام هستى‏شناختى اين دو متفكر دارد. از آنجا كه مقصود اصلى نگارنده، بررسى نگاه سهروردى به مُثل بوده است، ديدگاه افلاطون نيز به اجمال كانون توجه قرار گرفته است تا اشتراكات و تفاوت‏ها بهتر خود را نمايان كند.

كليدواژه‏ها: مُثل، نظريه مُثل، افلاطون، شيخ اشراق، سهروردى، نظام هستى‏شناختى.

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
28
شماره صفحه: 
131
محتوای تغذیه