برهان صديقين

بررسى برهان صديقين صدرالمتألهين

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى تابستان 1395

احمد محمدى پيرو / دكترى حكمت متعاليه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره              peyro114@yahoo.com

دريافت: 15/11/93               پذيرش: 18/7/94

 

چكيده

معيار برهان صديقين از نگاه صدرالمتألهين اين است كه از اصل وجود آغاز شود. چيزى غير از واجب تعالى اصل وجود نيست. بنابراين در اين برهان استدلال از ذات به ذات صورت مى گيرد. گرچه ظاهر اين تعبير مصادره به مطلوب است، در واقع چنين نيست؛ زيرا پس از نظر به اصل وجود مى فهميم كه اصل وجود با واجب يكى است و استدلال از ذات به ذات صورت گرفته است؛ نه اينكه از قبل، وجود واجب مفروض باشد تا مستلزم تناقض و مصادره گردد. اين استدلال، برهان «لمّ» نيست، چون واجب علت و سببى ندارد تا مشمول ملاك اين گونه براهين شود. اين در صورتى است كه معيار «لمّيت» را عليت خارجى بدانيم. ازاين رو مى توان آن را برهان شبه «لمّ» دانست؛ از اين جهت كه افاده يقين مى كند. همچنين مى توان از راه تعميم برهان «لمّى» به عليت هاى تحليلى، اين برهان را نيز «لمّى» دانست و ازآنجاكه عليت تحليلى نيز عليت حقيقى است، «لمّ» بودن آن نيز حقيقى خواهد بود.

 

كليدواژه ها: برهان صديقين، اثبات واجب الوجود، اصل وجود، حقيقت وجود، استدلال از ذات به ذات.

 

سال انتشار: 
13
شماره مجله: 
52
شماره صفحه: 
171

معيارى براى تمايز مواد ثلاث منطقى از وجوب و امكان فلسفى

سال يازدهم، شماره اول، پاييز 1392، 127ـ155

 اصغر پوربهرامى1

رضا اكبريان2

محمد سعيدى مهر3

على افضلى4

چكيده

چهار نظريه براى بحث در باب لزوم تمايز يا عدم تمايز مواد ثلاث در منطق و فلسفه مطرح شده كه برخى اساسا هرگونه تمايزى را براى مواد ثلاث انكار، و برخى ديگر حيطه هاى كاربرد مواد ثلاث را تعيين مى كنند. گروه سوم نيز اين تمايز را لازم دانسته، معيارى پيشنهاد مى كنند. اين مقاله درصدد است كه با طرح نظريه پنجم، براى حل دو مسئله راهى بجويد: نخست آنكه چرا بايد ميان مواد ثلاث در منطق و وجوب و امكان در فلسفه تمايزى قايل شد؟ دوم آنكه معيار اين تمايز در منطق و فلسفه چيست؟ در پاسخ به مسئله نخست آمده است كه بر برهان هاى مابعدالطبيعى مانند برهان وجودى، وجوب و امكان و صديقين اشكال هاى مهمى ازجمله اشكال هاى هيوم و كانت وارد شده است. راه رهايى از اين اشكال ها تمايز مواد ثلاث منطقى از وجوب و امكان فلسفى است. در پاسخ به مسئله دوم اثبات شده است كه معيار مواد ثلاث در منطق بدين صورت است كه هر قضيه اى كه محمول آن ذات يا يكى از ذاتيات يا يكى از لوازم ذات موضوع آن باشد، واجب است. هر قضيه اى كه محمول آن نقيض ذات يا نقيض يكى از ذاتيات يا نقيض يكى از لوازم ذات موضوع آن باشد، ممتنع است؛ و هر قضيه اى كه محمول آن امرى غير از ذات و نقيض ذات و غير از يكى از ذاتيات و نقيض يكى از ذاتيات باشد يا غير از يكى از لوازم ذات و نقيض يكى از لوازم ذات موضوع باشد، ممكن است؛ اما معيار وجوب و امكان در فلسفه، بى نيازى از علت براى وجوب، و نيازمندى به علت براى امكان دانسته شده است. ازآنجاكه تحليل فلاسفه از عليت متفاوت است، در اين بحث تحليل ابن سينا و صدرالمتألهين در باب اين معيار تمايز بررسى شده است.

كليدواژه ها: وجوب، امكان، مواد ثلاث، برهان صديقين، عليت، توماس آكوئينى، ابن سينا، صدرالمتألهين، هيوم، كانت، دكارت، آنسلم.

سال انتشار: 
11
شماره مجله: 
41
شماره صفحه: 
127

شهود عرفانى ملاك حقيقى بودن وجود در برهان صديقين سينوى

سال نهم، شماره چهارم، تابستان 1391، 11ـ40

احمد بهشتى*
 محمودرضا ميرزاجانى**

چكيده
فلاسفه خداباور همواره كوشيده‏اند استدلالى بر وجود خدا اقامه كنند كه تا حد ممكن از مقدمات فلسفى برى باشد و بدون نياز به مخلوقات، از خود «حقيقت وجود» بر وجود حق گواه گيرند. بنابراين نخستين بار ابن‏سينا خود را به منزله مُبدِع و پيشگام اين مسئله معرفى كرد و با قياسى «شبه‏‌برهانى»، از حال «وجود» كه اقتضا دارد واجبى داشته باشد، بر «وجود خدا» استدلال كرد و آن را «برهان صديقين» ناميد؛ اما ملّاصدرا بر اين برهان اشكال كرده كه از راه «مفهوم وجود» بر وجود خدا اقامه دليل شده است، و به همين دليل آن را شبيه به صديقين ناميد.
     ما ضمن اينكه از زبان برخى فلاسفه تبيين مى‏‌كنيم كه اين برهان صديقين است، از طريق برهان شهودى و قرين به وجودى ابن‏‌سينا، روشن مى‏‌سازيم كه ابن‏سينا با يك تير دو نشان زده است؛ يعنى هم برهان عقلى‏‌اش را هدف رفته و هم به طريق شهودى، به حقيقت عينى وجود دست يافته است.

كليدواژه‏‌ها: برهان صديقين، ابن‏‌سينا، ملّاصدرا، مفهوم وجود، حقيقت وجود، برهان شهودى وجودى. 

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
36
شماره صفحه: 
11
محتوای تغذیه