فلسفه اسلامي

مجرّد و مادي

مجرّد و مادي

سيدمحمود نبويان

چكيده

بحث از موجود «مجرّد و مادي»، يكي از بخش هاي عمده فلسفه اسلامي را به خود اختصاص داده است. ارائه تعريفي دقيق از «مجرّد» و «مادي»، اثبات وجود آنها، بيان انواعشان و ارتباط ميان موجودات مجرّد و مادي، از دغدغه هاي مهم فلاسفه در اين بخش از فلسفه به شمار مي رود.

در اين نوشتار، سعي شده است تا گزارشي اجمالي از ديدگاه فلاسفه مشّاء و اشراق نسبت به ماهيت موجودات مجرّد و مادي، بيان و سپس مورد ارزيابي واقع شود.

در ادامه، نظريه سومي ارائه شده و مؤيّدات عقلي و نقلي اين نظريه ذكر شده اند. نيز با عنايت به اينكه ظواهر برخي از تعابير نقلي بر اساس ديدگاه عده اي از متفكران با نظريه سوم در تعارض است، ضمن بيان آن ظواهر، آراء اين متفكران نيز مورد نقد قرار گرفته و در تعريف «مجرّد» و «مادي»، بر نظريه سوم، تأكيد شده است.

كليدواژه ها: مجرّد، مادي، فلسفه اسلامي، مشّاء، اشراق، هيولاي اولي، هيولاي ثانيه.

سال انتشار: 
4
شماره مجله: 
15
شماره صفحه: 
207

از فلسفه ارسطويي تا فلسفه اسلامي

از فلسفه ارسطويي تا فلسفه اسلامي

آيت‌‌الله عبداللّه جوادي آملي

چكيده

اين مقاله، كه به عنوان پيام به همايش «ارسطو؛ پلي بين شرق و غرب» ارائه شده، در چند بخش تنظيم گرديده است: ابتدا به بيان هويّت ارسطو و شخصيت فلسفي او و عواملي كه در شكل‌‌دهي آن تأثير داشته، پرداخته است، و به عوامل دروني از جمله نبوغ انديشه و طهارت انگيزه، و عوامل بيروني از جمله مهارت استاد و پرورش شاگردان مستعد در حوزه فلسفي او اشاره مي‌‌كند.

آن‌‌گاه پس از بيان معيار و عنصر محوري «اسلامي بودن علوم»، به معيار اسلامي بودن فلسفه مي‌‌پردازد. در ادامه، سيري اجمالي در فلسفه اسلامي دارد و مراتب گوناگوني براي صدق وصف «اسلامي» بر فلسفه ترسيم مي‌‌كند. سپس به بحث عقلانيت در اسلام مي‌‌پردازد و نمونه‌‌هايي از تعقّل‌‌گرايي اسلامي ارائه مي‌‌دهد.

در پايان، سيري اجمالي در مكتب ارسطو دارد، نام‌‌گذاري فلسفه ارسطو به «مشائي» را فاقد پيام معرفتي مي‌‌داند و پس از بيان برخي آراء ارسطو، به نقد آنها از ديدگاه فلسفه اسلامي مي‌‌پردازد.

كليد واژه‌‌ها

ارسطو، افلاطون، حكمت متعاليه، فلسفه اسلامي، عقلانيت، تعقّل‌‌گرايي

سال انتشار: 
1
شماره مجله: 
2
شماره صفحه: 
54

آيا فلسفة اسلامي داريم؟/ عبدالرسول عبوديت

آيا فلسفه اسلامي داريم؟
عبدالرسول عبوديت
چكيده

اين‌‌كه عنوان (فلسفه اسلامي) صرفا يك نام است يا توصيفي است حقيقي، مسئله‌‌اي است در خور بحث. در اين مقاله، ابتدا مجموعه‌‌اي كه تحت اين عنوان شناخته مي‌‌شود معرفي مي‌‌گردد و سپس نشان داده مي‌‌شود كه عنوان مذكور صرفا نام اين مجموعه نيست، بلكه توصيف حقيقي آن است؛ يعني، مجموعه مذكور هم حقيقتا فلسفه است و هم حقيقتا اسلامي. بدين منظور، دو نوع نقش براي آموزه‌‌هاي ديني در فلسفه فرض مي‌‌شود، كه يك نوع با ماهيت فلسفي فلسفه سازگار نيست و نوع ديگر سازگار است. در مرحله بعد، با تشريح نقش اخير دين در فلسفه، براي دين حداقل چهار نحو تأثير سازگار در فلسفه تصوير مي‌‌شود. در نهايت، نشان داده مي‌‌شود كه دين اسلام در فلسفه مورد بحث چنين تأثيراتي داشته است، پس فلسفه مذكور حقيقتا اسلامي است.
كليد واژه‌‌ها

فلسفه، اسلام، فلسفه اسلامي

سال انتشار: 
1
شماره مجله: 
1
شماره صفحه: 
42
محتوای تغذیه