سال دهم، شماره اول، پاييز 1391 ـ 167ـ198
عليرضا تاجيك*
سيداكبر حسينى قلعه بهمن**
چكيده
زيبايى، به منزله يكى از ريشه دارترين خواست هاى فطرى آدمى، و هنر، به منزله نمود عملى خواست زيبايى در ساحت حيات انسان، دو مقوله مهم در پژوهش هاى انسانى اند؛ چنان كه امروزه فلسفه هنر و زيبايى شناسى با دين، اخلاق و اغلب ديگر دانش هاى حوزه علوم انسانى و جز آن پيوندى عميق يافته است. همچنين فراگيرى دامنه تأثير هنر در زندگى فردى و اجتماعى انسان در تمام دوران ها و به ويژه روزگار ما، ضرورت پژوهش هاى بنيادى و كاربردى در اين زمينه را دوچندان مى كند.
در اين مقاله، كه به بررسى انديشه هاى آيت اللّه مصباح در باب زيبايى و هنر اختصاص يافته، نخست به معناى هنر و هنرهاى زيبا پرداخته شده است، و سپس تعريف زيبايى و نسبت آن با هنر در كانون تأمل قرار گرفته است. بررسى جايگاه صورت و ماده (فرم و محتوا) در هنر، به ساحت هاى زيبايى راه برده است، و در گام بعد، واكاوى نسبيت در هنر، به طرح و كاوش درباره موضوع «هنر و ارزش» انجاميده است.
كليدواژه ها: زيبايى، هنر، كمال، ارزش، فرم، محتوا، زيبايى شناسى، فلسفه هنر، محمدتقى مصباح.