سال دوازدهم، شماره سوم
محمد طالعى اردكانى / دانشجوى دكترى فلسفه علوم اجتماعى دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام
bavar_1980@yahoo.com
على مصباح / دانشيار گروه فلسفه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره a-mesbah@qabas.net
دريافت: 5/3/93 پذيرش: 17/10/93
چكيده
نوميناليسم، نظريه اى در پاسخ به مسائل مربوط به كليات است. بنابراين در اين نوشته بحث را از بررسى انواع كلى آغاز مى كنيم و در ادامه سه نظريه مطرح در حوزه كليات را برمى رسيم. اين سه نظريه عبارت اند از: رئاليسم، مفهوم گرايى و نوميناليسم. نوميناليسم سخت، نوميناليسم فرازبانى، نظريه مجاز، نوميناليسم داستان گرايانه، نوميناليسم طبقه اى، نوميناليسم روش شناختى و نوميناليسم اجتماعى از انواع نوميناليسم اند كه در اين نوشته به بررسى آنها مى پردازيم. ديدگاه علّامه طباطبائى با توجه به گرايش رئاليستى ايشان، در تقابل آشكار با انواعى از نوميناليسم است. اين تقابل در حوزه هاى هستى شناسى، معرفت شناسى، قضايا و روش بنيادين با روش تحليلى و استنتاجى نشان داده شده است.
كليدواژه ها: علّامه طباطبائى، كلى، رئاليسم، نوميناليسم سخت، نوميناليسم روش شناختى، نوميناليسم فرازبانى.