محمد سربخشي

نقد و بررسي نظريه اخلاقي قرب‌گرايي؛ ديدگاه آيت‌الله مصباح

سال نوزدهم، شماره سوم، پياپي 75، بهار 1401، ص 109ـ127

نوع مقاله: پژوهشي
محمد سربخشي / استاديار گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)    Sarbakhshi50@Yahoo.com
دريافت: 09/02/1400                  پذيرش: 25/10/1400

سال انتشار: 
1401
دوره: 
19
شماره مجله: 
75
شماره صفحه: 
109

بررسى عقل و عقلانيت و خودبسندگى آن از منظر فلاسفه با رويكرد پاسخ گويى به شبهات مخالفان فلسفه

 سال يازدهم، شماره دوم، زمستان 1392، 63ـ82

محمد سربخشى*
عليرضا تاجيك **

چكيده
تقابل عقل فلسفى با عقل دينى و انكار عقلانيت فلسفى ازجمله مطالب جديدى است كه امروزه برخى نويسندگان در حوزه انديشه دينى بدان مى پردازند. خودبسندگى عقل فلسفى و گرفتارى آن در چنگال قواعد فلسفه يونان باستان شبهات ديگرى هستند كه در برابر گرايش به فلسفه پديد آمده اند. عدم درك صحيح معناى عقل و عقلانيت در فلسفه اسلامى و آشنايى نابسنده با انديشه هاى ناب اين فلسفه اصلى ترين دليل چنين برداشت ها و نسبت هايى است. مقاله پيش رو با بازكاوى معناى اين واژه ها در متون اصيل فلسفه اسلامى، درصدد پاسخ گويى به اشكالات و شبهات مزبور است.

كليدواژه ها: عقل، عقلانيت، عقل دينى، عقل فلسفى، خودبسندگى عقل.


*  استاديار گروه فلسفه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس‏‌سره.                                      sarbakhshi50@yahoo.com
**  كارشناس ارشد فلسفه هنر و زيباشناسى دانشگاه هنر.                                                                                      tajik@iki.ac.ir
دريافت: 21/10/91               پذيرش: 13/8/92
 

سال انتشار: 
11
شماره مجله: 
42
شماره صفحه: 
63

ارزش معرفت‏ شناختى علم حضورى

سال نهم، شماره دوم، زمستان 1390، 11ـ32

محمد سربخشى*

چكيده

در قلمرو معرفت‏شناسى، حقيقت داشتن و مطابقت با واقع را ملاك ارزش معرفت‏شناختى معرفى مى‏كنند. گرچه ديدگاه‏هاى ديگرى نيز در اين‏باره مطرح‏اند، آنچه بين فيلسوفان مسلمان به منزله ملاك پذيرفته شده، همين است. دقت در اين معنا نشان مى‏دهد اين ملاك را تنها درباره علوم حصولى مى‏توان به كار گرفت. از سوى ديگر، علم در معرفت‏شناسى اسلامى به معناى عامى به كار مى‏رود؛ به گونه‏اى كه علم حضورى را نيز دربر مى‏گيرد. پرسشى كه پديد مى‏آيد اين است: آيا علم حضورى نيز ارزش معرفت‏شناختى دارد، يا خير؟ اگر پاسخ اين پرسش مثبت باشد، چگونه مى‏توان ملاك مزبور را بر علم حضورى تطبيق كرد؟ در اين مقاله كوشيده‏ايم با ارائه معنايى جديد از ارزش معرفت‏شناختى، علم حضورى را نيز در دايره ارزش‏گذارى‏هاى معرفت‏شناختى وارد كنيم. بر پايه اين معنا واقع‏نمايى به طور عام و خودنمايى به طور خاص، ملاك ارزش معرفت‏شناختى معرفى شده و علم حضورى به دليل خودنما بودن، از نظر معرفتى ارزشمند تلقّى شده است. بر پايه اين معنا، لوازمى جديد براى ارزش معرفتى مطرح مى‏شود كه در متن مقاله بدانها مى‏پردازيم.

كليدواژه‏ها: علم، علم حضورى، ارزش، ارزش معرفت‏شناختى، مطابقت، واقع‏نمايى، خودنمايى.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
34
شماره صفحه: 
11

تعريف علم حضورى و اقسام آن

 سال نهم، شماره سوم، بهار 1391، 45ـ76

محمدسربخشى*
محمد فنائى اشكورى**

چكيده

علم حضورى تنها مناط معلوميت خود براى عالم است. در مقابل، علم حصولى است كه علاوه بر آن مناط معلوميت غير نيز هست. اين تعريف با حقيقت علم حضورى كه امرى وجودى است تناسب بيشترى دارد؛ زيرا كاشفيت اصلى ترين ويژگى هستى شناختى هر علمى است و علم حضورى چيزى جز وجود و حضور معلوم براى عالم نيست. علم چيزى جز كشف معلوم براى عالم نيست و كشف با حضور، و حضور با وحدت يا اتحاد حاصل مى شود. از اين رو هر جا وحدت يا اتّحادى باشد، علم حضورى نيز محقق است. اقسام گوناگون وحدت موجب مى شوند اقسام متعددى همچون علم به ذات، علم به صفات، علم به اعراض و حالات، علم به قوا و مراتب وجودى خود، علم به بدن و... براى علم حضورى رقم خورد.

 

كليدواژه ها: علم، علم حضورى، اتصال، اتحاد، چيستى، ادراك حسى.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
35
شماره صفحه: 
45

تشكيك در سه مكتب فلسفى

سال پنجم، شماره چهارم، تابستان 1387، 52ـ 11

محمّد سربخشى1

چكيده

مفهوم لغوى «تشكيك»، وجه تسميه آن و معنايش در منطق و فلسفه از جمله مسائلى هستند كه براى پى‌گيرى موضوع تشكيك نيازمند بررسى مى‌باشند. اين موضوع، كه بحث تشكيك از كجا شروع شده و چگونه وارد فلسفه گرديده و به عبارت ديگر، نسبت اين بحث در دو حوزه منطق و فلسفه چيست، از موضوعاتى است كه اين مقاله بدان پرداخته است. نقش هر يك از مكاتب سه‌گانه فلسفه اسلامى در پيشبرد اين بحث و اقوال اختصاصى آنها تحولات متعددى در مبحث تشكيك به وجود آورده و موجب غناى آن گرديده است، از اين‌رو، بررسى اين تحولات زمينه‌ساز فهم بهتر مسئله تشكيك است. نكات فوق و بررسى اقوال و قول مورد قبول مطرح و ادلّه مؤيّد آن از جمله موضوعاتى است كه اين مقاله سعى مى‌كند آنها را بررسى كند.

كليدواژه‌ها : تشكيك، كثرت، مابه‌الامتياز، مابه‌الاشتراك، عرضى، ذاتى، ماهيت، وجود.

سال انتشار: 
5
شماره مجله: 
20
شماره صفحه: 
11

پيشينه علم حضورى در سنّت فلسفه اسلامى

سال هشتم، شماره دوم، زمستان 1389، 95ـ123

محمّد سربخشى*

چكيده

موضوع «علم حضورى» جنبه‏هاى گوناگونى دارد. يكى از اين جنبه‏ها بررسى تاريخى علم حضورى و بازكاوى نگاه فلاسفه گذشته است. پرسش از اينكه علم حضورى يكى از آموزه‏هاى جديد فلسفه اسلامى است يا سابقه‏اى ديرين دارد؛ و در صورت مثبت بودن پاسخ بخش دوم سؤال نقش فيلسوفان گذشته در آن چه بوده است، مهم‏ترين سؤالاتى است كه در اين مقاله مورد بررسى قرار گرفته است.

روش ما در بررسى اين سؤالات مراجعه به منابع اصيل فلسفه اسلامى و تحليل آراء فلاسفه مهم اين سنّت بوده است. بديهى است برداشت ما از مطالب قدما متأثر از يافته‏هاى جديدى است كه متأخرّان بر حرف‏هاى قدما اضافه كرده‏اند.

نتايج حاصل اين پژوهش عبارت است از: توجه فيلسوفان ـ از همان ابتدا ـ به موضوع علم حضورى و تفكيك آن از علم حصولى، و دانستن احكام خاصّ علم حضورى. ضمنا يكى دانستن تعقّل و علم حضورى، از طرف فيلسوفان مسلمان دست‏كم در برخى از مصاديق، از ديگر نتايج اين پژوهش است.

كليدواژه‏ها: علم، حضور، علم حضورى، تعقّل، فارابى، ابن‏سينا، شيخ اشراق، ملّاصدرا، فلسفه اسلامى.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
30
شماره صفحه: 
95

تشابه تجربه‌هاى عرفانى و توجيه عقلانى وحدت وجود از نظر ملّاصدرا و استيس / محمد سربخشى ـ محمد فنايى اشكورى

سال هفتم، شماره اول، پاييز 1388، 81ـ 129

تشابه تجربه‌هاى عرفانى و توجيه عقلانى وحدت وجود

از نظر ملّاصدرا و استيس

محمّد سربخشى

محمّد فنايى اشكورى

چكيده

وحدت وجود را مى‌توان مهم‌ترين گزاره اكثر مكاتب عرفانى دانست. البته مكاتب گوناگون عرفانى، در نوع جهان‌بينى و دستورالعمل‌هاى مربوط به سير و سلوك، تفاوت‌هايى با يكديگر دارند؛ امّا ظاهرآ در اين آموزه، اغلب با هم اختلاف اساسى ندارند. امّا، توجيه منطقى و عقلانى اين امر با مشكلات بزرگى روبه‌روست و كمتر مكتب فكرى‌اى توانسته است از عهده تبيين آن برآيد؛ بلكه گاهى برخى با صراحت گفته‌اند: اساسآ اين امر توجيه عقلانى ندارد و امرى غيرعقلانى است. در اين مقاله، نخست به بررسى مكاتب مختلف عرفانى پرداخته، و تشابه آنها را در موضوع «وحدت وجود» و چند آموزه مهم و مرتبط با آن بررسى كرده‌ايم و سپس، كوشش ملّاصدرا و استيس را در توجيه وحدت وجود به بحث گذاشته‌ايم.

كليدواژه‌ها : تجربه عرفانى، وحدت وجود، عرفان اسلامى، تائوئيسم، عرفان هندى، عرفان مسيحى، تجلّى، شناخت حق، وحدت كشف، وحدت حقيقت، وجود رابط.

سال انتشار: 
6
شماره مجله: 
25
شماره صفحه: 
81
محتوای تغذیه