علي مصباح

بررسي معناي كنش از منظر آلفرد شوتز و علامه مصباح يزدي*

سال بيستم، شماره سوم، پياپي 79، بهار 1402، ص 129ـ146

نوع مقاله: پژوهشي
* امين معظمي گودرزي/ دکتراي فلسفه علوم اجتماعي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)     aminmoazami242@yahoo.com‌

شماره صفحه: 
129

بررسي انتقادي ديدگاه پايا درباره علوم انساني ديني با تأکيد بر انديشه علامه مصباح يزدي*

 سال بيستم، شماره سوم، پياپي 79، بهار 1402، ص 147ـ166

نوع مقاله: پژوهشي

* عباس گرائي/ دكتراي حکمت متعاليه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)     geraei2144@qabas.net

شماره صفحه: 
147

نقش آموزه‌هاي ارزشي در علوم انساني از منظر علامه طباطبائي

سال نوزدهم، شماره چهارم، پياپي 76، تابستان 1401، ص 77ـ96

نوع مقاله: پژوهشي
علي مصباح / دانشيار گروه فلسفه مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    a-mesbah@qabas.net
مصطفي كريمي/ استاديار گروه تفسير و علوم قرآن، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    karimi@qabas.net
* عباس گرائي / دکتري حکمت متعاليه مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    abbasgeraei@gmail.com

سال انتشار: 
1401
شماره مجله: 
76
شماره صفحه: 
77

نقد و بررسى انواع نوميناليسم با بهره گيرى از ديدگاه هاى علّامه طباطبائى

سال دوازدهم، شماره سوم

محمد طالعى اردكانى / دانشجوى دكترى فلسفه علوم اجتماعى دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام

bavar_1980@yahoo.com

على مصباح / دانشيار گروه فلسفه مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره a-mesbah@qabas.net

دريافت: 5/3/93 پذيرش: 17/10/93

چكيده

نوميناليسم، نظريه اى در پاسخ به مسائل مربوط به كليات است. بنابراين در اين نوشته بحث را از بررسى انواع كلى آغاز مى كنيم و در ادامه سه نظريه مطرح در حوزه كليات را برمى رسيم. اين سه نظريه عبارت اند از: رئاليسم، مفهوم گرايى و نوميناليسم. نوميناليسم سخت، نوميناليسم فرازبانى، نظريه مجاز، نوميناليسم داستان گرايانه، نوميناليسم طبقه اى، نوميناليسم روش شناختى و نوميناليسم اجتماعى از انواع نوميناليسم اند كه در اين نوشته به بررسى آنها مى پردازيم. ديدگاه علّامه طباطبائى با توجه به گرايش رئاليستى ايشان، در تقابل آشكار با انواعى از نوميناليسم است. اين تقابل در حوزه هاى هستى شناسى، معرفت شناسى، قضايا و روش بنيادين با روش تحليلى و استنتاجى نشان داده شده است.

كليدواژه ها: علّامه طباطبائى، كلى، رئاليسم، نوميناليسم سخت، نوميناليسم روش شناختى، نوميناليسم فرازبانى.

سال انتشار: 
12
شماره مجله: 
47
شماره صفحه: 
73

نقش آموزه معاد در روش علوم انسانى دستورى

 

سال دهم، شماره دوم، زمستان 1391ـ 137ـ163

 حسن محيطى اردكان*

على مصباح**

چكيده

در اين پژوهش، با پذيرش اثرگذارى آموزه هاى دينى بر علوم انسانى در سه حوزه هدف، روش و مسائل، علوم انسانى را به دو بخش توصيفى و دستورى تقسيم كرده و به بررسى نقش آموزه معاد در روش علوم انسانى دستورى پرداخته ايم. در همين راستا با نقد روش هاى موجود در مطالعه علوم انسانى از جمله اثبات گرايى، ابطال گرايى، تاريخ گرايى، هرمنوتيك ديلتاى و رئاليسم انتقادى و بيان ناسازگارى آنها با اعتقاد به جهان آخرت، روش متناسب با آموزه معاد را بررسى كرده و به اين نتيجه رسيده ايم كه در علوم انسانى دستورى، علاوه بر روش عقلانى، بهره گيرى از روش وحيانى نيز لازم است.

 

كليدواژه ها: آموزه معاد، علوم انسانى دستورى، اثبات گرايى، ابطال گرايى، تاريخ گرايى، هرمنوتيك، رئاليسم انتقادى.

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
38
شماره صفحه: 
137

بايدها و نبايدهاى اسلامى سازى علوم انسانى از ديدگاه علّامه مصباح

سال دهم، شماره اول، پاييز 1391 ـ 113ـ165

محمدعلى محيطى اردكان*
على مصباح**

چكيده

بحث درباره اسلامى سازى علوم انسانى با توجه به ضعف هاى علوم انسانى موجود از يك سوى و نقاط قوت علوم انسانى اسلامى از سوى ديگر ضرورتى انكارناپذير دارد. از اين رو بايد با شناسايى و برطرف كردن موانع اين مسير، به راهكارهايى براى اسلامى سازى علوم انسانى دست يافت. به اعتقاد علّامه مصباح، براى ايجاد تحول در علوم انسانى بايد از سويى در مبانى آنها بر اساس آموزه هاى اسلامى بازنگرى كرد و از سوى ديگر با بهره گيرى از روش صحيح، احكام و ارزش هاى اسلامى را در آنها مدنظر قرار داد. نوشتار پيش رو با پژوهش در آثار علّامه مصباح مى كوشد پس از تبيين دو كليدواژه «علوم انسانى» و «علوم انسانىِ دينى» و نيز مرورى بر ضعف هاى علوم انسانى موجود، به بررسى ضرورت اسلامى سازى علوم انسانى، و موانع و راهكارهاى پيش روى علوم انسانى اسلامى بپردازد. در پايان نيز به شرايط عام اسلامى سازى علوم از ديدگاه علّامه مصباح پرداخته شده است.

كليدواژه ها: علّامه مصباح، اسلامى سازى، علوم انسانى، بايد و نبايد، علم دينى، اسلام.


سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
37
شماره صفحه: 
113

بررسى مبانى انسان‏شناختى ديدگاه‏هاى اريك فروم

سال هشتم، شماره سوم، بهار 1390، 195ـ226

على مصباح*

محمدعلى محيطى اردكان**

چكيده

ترديدى نيست كه مبانى و زيرساخت‏هاى علوم انسانى در زندگى نظرى و عملى انسان تأثير به سزايى دارند، چرا كه نوع نگاه محقق به انسان، مسائل زيادى را از قبيل موضوع، روش و كاربرد در علوم انسانى معين كرده و از سوى ديگر، رفتارها، اعتقادات و حتى احساسات افراد بر اين اساس شكل گرفته و تقويت مى‏شود، از اين‏رو بررسى آنها ضرورى است. در اين مقاله آن دسته از مبانى انسان‏شناختى علوم انسانى كه ديدگاه‏هاى روانكاوانه اريك فروم بر آنها استوار است در قالب عناوينى چون اومانيسم، ماهيت انسان، از خودبيگانگى، سرشت مشترك انسان‏ها، انسان و دين و نيز انسان كامل، بررسى شده و با توجه به معارف اسلامى نقد مى‏شود.

كليدواژه‏ها: انسان‏شناسى، اومانيسم، ماهيت، ازخودبيگانگى، سرشت مشترك، اريك فروم.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
31
شماره صفحه: 
195

دين، عقلانيت، و تحول معرفت/ علي مصباح

دين، عقلانيت، و تحول معرفت
نقدي بر تحليل يورگن هابرماس از رابطه دين و عقلانيت در حوزه علوم اجتماعي
علي مصباح
چكيده

عقلانيت از ديدگاه انديشمندان علوم اجتماعي از يك سو، سمبل مدرنيته شناخته شده و از سوي ديگر، مدعي و جاي‌‌گزين دين. هابرماس به عنوان يكي از مدافعان برجسته مدرنيته، در توجيه و استدلال بر اين فرضيه سعي بليغي نموده است. از مهم‌‌ترين پيش‌‌فرض‌‌هاي هابرماس در نظريه كنش ارتباطي، تفسير تكاملي از عقلانيت و نگاه ابزاري به دين است. وي با چنگ ‌‌انداختن به يافته‌‌ها و فرضيه‌‌هاي علوم و فنون گوناگون تلاش مي‌‌كند تا روند عقلاني‌‌سازي جهان‌‌بيني‌‌ها را با فرايند رشد شناختي كودك تطبيق دهد و دين را ابزاري ساخته بشر براي حل معضلات معرفتي و مشكلات معيشتي در دوره‌‌اي خاص معرفي كند كه با از راه رسيدن عقلانيت مدرن، بايد پايان عمر مفيد خود را اعتراف كرده، جاي خويش را به اين حريف‌‌توانمند واگذارد. اين مقاله، به بررسي استدلال‌‌هاي هابرماس بر اين انديشه مي‌‌پردازد تا نقاط ضعف و قوت آن آشكار گردد.
كليد واژه‌‌ها

دين، عقلانيت، معرفت، كنش ارتباطي، هابرماس، علوم اجتماعي، مدرنيته، عقلاني‌‌سازي، افسون‌‌زدايي، زبان.

سال انتشار: 
1
شماره مجله: 
2
شماره صفحه: 
176
محتوای تغذیه