سيدمحمدعلى ديباجى

تحليل «تشكيك وجود» صدرالمتألهين در چارچوب منطق فازى

فصل‏نامه‏اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى تابستان 1396

سيدمحمدعلى ديباجى / دانشيار دانشگاه تهران    dibaji@ut.ac.ir

زينب يوسف زاده / كارشناس ارشد فلسفه و كلام اسلامى دانشگاه تهران    z_yosef184@yahoo.com

دريافت: 24/9/95               پذيرش: 12/4/96

 

چكيده

در نظريه مجموعه ها نه تنها صفر و يك، بلكه ميزان عضويت مجموعه اى از اعداد ميان صفر و يك مطرح است؛ اين اصل اساسى تفكر فازى است. ديگر جهان پيرامون تنها سياه و سفيد نيست، بلكه خاكسترى نيز هست و هر عضوى در اين مجموعه خاكسترى، داراى ارزش عددى ميان صفر تا يك است. از سوى ديگر نظام فلسفى صدرالمتألهين بر پايه اصالت وجود شكل گرفته و نوآورى و نقطه اوج آن طرح تشكيك در مراتب حقيقت وجود است. با توجه به مبناى اصالت وجود، وجود حقيقت واحدى است كه تمام هويت و متن خارج را تشكيل مى دهد. اين حقيقت واحد وجود كه در موجودات كثير و حقايق خارجى مشترك است، به نحو تشكيكى و ذومراتب در خارج موجود است. بهره مندى از تفكر تشكيكى در حكمت متعاليه، داراى آثارى سودمند در شناخت موجودات خارجى به عنوان حقايق متكثر است و به نوعى با تفكر فازى قرابت دارد. اكنون پرسش اين است كه آيا ميان تفكر فازى و اصل تشكيك وجود قرابت و رابطه اى هست يا نه؟ اين جستار درصدد پاسخ به اين پرسش، به مؤلفه هاى متعددى رسيده است كه اين قرابت را اثبات مى كند.

 

كليدواژه ها: منطق فازى، صدرالمتألهين، اصالت وجود، تشكيك وجود.


 

سال انتشار: 
14
شماره مجله: 
56
شماره صفحه: 
81

جايگاه فلسفه در روش تفسيرى علّامه طباطبائى با تأكيد بر بحث فاعليت الهى*

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى پاييز 1394

سيدمحمدعلى ديباجى / دانشيار دانشگاه تهران                                             dibaji@ut.ac.ir

سيدروح اللّه موسوى / دانشجوى دكترى فلسفه و كلام اسلامى دانشگاه تهران                           s.r.moosavi@ut.ac.ir

دريافت: 18/4/93               پذيرش: 16/12/93

چكيده

اين مقاله به دنبال پاسخ گويى به اين پرسش است كه فلسفه علّامه طباطبائى چه تأثيرى بر تفسير  ايشان گذاشته و به عبارت ديگر فلسفه چه جايگاهى در شيوه تفسيرى ايشان دارد؟ در اين مقاله  كوشيده ايم تا به صورت عينى و تطبيقى به اين پرسش بپردازيم. در اين جهت به عنوان نمونه،  موضوع فاعليت الهى را ـ كه از سويى از مباحث مهم فلسفى در طول تاريخ فلسفه بوده و از سويى از  موضوعات مهم و متكرر قرآنى است ـ در تفسير و فلسفه علّامه بررسى و مقايسه كرده ايم. براساس  نتايج اين پژوهش، دانش گسترده فلسفى علّامه و استفاده آگاهانه و روشمند از آن در تفسير، نه تنها به  تحميل معانى فلسفى بر قرآن و عبور از ظواهر الفاظ آن نينجاميده، بلكه در كنار يارى رساندن مفسر  براى داشتن فهمى گسترده تر و رسيدن به لايه هاى معنايى عميق تر، زمينه را براى التزام هرچه بيشتر  به ظاهر قرآن فراهم آورده است.

 

كليدواژه ها: علّامه طباطبائى، الميزان، فلسفه، تفسير، فاعليت الهى.

 

سال انتشار: 
13
شماره مجله: 
49
شماره صفحه: 
101
محتوای تغذیه