فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى بهار 1396
رضا اكبريان / استاد گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس dr.r.akbarian@gmail.com
اصغر پوربهرامى / دكتراى فلسفه دانشگاه تربيت مدرس apourbahrami@yahoo.com
محمد سعيدى مهر / استاد گروه فلسفه دانشگاه تربيت مدرس saeedi@modares.ac.ir
على افضلى / دانشيار گروه كلام مؤسسه پژوهشى حكمت و فلسفه ايران ali_mafzali@yahoo.com
دريافت: 11/7/94 پذيرش: 29/9/95
چكيده
اين مقاله درصدد بررسى اين مسئله است كه چرا در مابعدالطبيعه توماس آكوئيناس، تشكيك در مفهوم وجود به رغم قول او در باب تشابه وجود تصويرپذير نيست؟ توماس، علاوه بر ارسطو از ابن سينا نيز در بسيارى از مواضع تبعيت كرده است. ارسطو «موجود» را غير از مشترك معنوى و مشترك لفظى مى داند. ابن سينا، مشترك معنوى را بر دو قسم متواطى و مشكك مى داند و كاربرد سوم لفظ نزد ارسطو را در مشترك معنوى مشكك قرار مى دهد و چون قايل به مسانخت ميان علت و معلول است، از تشكيك در مفهوم وجود دفاع مى كند. توماس اگرچه سخنى از «تشابه در وجود» نمى گويد، اما قسم سومى در كنار مشترك معنوى و لفظى به نام لفظ متشابه را مطرح مى كند. اگرچه تحليل هاى زبان شناختى مؤيد مترادف بودن الفاظ تشابه در فلسفه توماس و تشكيك نزد ابن سيناست، تحليل هاى مابعدالطبيعى توماس شناسان جديد از تشابه بر اساس تناسب متفاوت با تشكيك مفهوم وجود است. تحليل آنها از تشابه بر اساس نسبت نزديك به تشكيك مفهوم وجود ابن سيناست؛ اما چون توماس قايل به مسانخت ميان خالق و مخلوق نيست، نمى توان اين تحليل توماس شناسان را نيز تفسيرى صحيح از قول توماس درباره تشابه دانست.
كليدواژه ها: تشكيك، تشابه، توماس آكوئيناس، ابن سينا، اسكندر افروديسى، فرفريوس، تشكيك وجود، تشابه وجود.
