سال يازدهم، شماره اول، پاييز 1392، 39ـ61
مرتضى رضائى1
چكيده
نظريه تشكيك خاصى وجود، يكى از پايه هاى اصلى حكمت متعاليه است. اين نظريه، در برخى نوشته ها، به شكل صحيحى تبيين نشده است؛ ازاين رو، مطالعه دوباره آن مى تواند تصويرى مقبول تر از آن به دست دهد. مطابق اين پژوهش، مباحثى چون «اشتراك معنوى» و «مشكك بودن» مفهوم وجود، «اصالت وجود» و «بساطت وجود» ازجمله مبانى اين نظريه اند؛ چنان كه وحدت و كثرت حقيقى موجودات و عين يكديگر بودن وحدت و كثرت وجود، از مؤلفه هاى آن به شمار مى آيند. بر پايه اين نظريه، تمام مراتب هستى را، به رغم كثرت و اختلاف آنها، مى توان واحدى شخصى، سارى و پيوسته دانست كه از بالاترين مرتبه وجود (واجب الوجود بالذات) تا پايين ترين مرتبه آن (هيولاى اولى) كشيده شده است. به اين ترتيب حقيقت واحده و شخصى وجود، در عين وحدت و بساطتش متكثر، و داراى مراتب طولى و عرضى است. به نظر مى رسد نظريه تشكيك خاصى صدرالمتألهين، متفاوت با نظريه وحدت شخصى ايشان است و مى توان تفاوت هايى را ميان آن دو قايل شد.
كليدواژه ها: تشكيك خاصى وجود، وحدت شخصى وجود، وحدت سريانى، وحدت اطلاقى، نفس رحمانى، مطلق لابشرط مقسمى، مطلق لابشرط قسمى.