رحيم قرباني

تهذيب نفس تبيين و نقد تأثير آن بر معرفت در حكمت متعاليه

سال پنجم، شماره اول، پاييز 1386، 217ـ 167

رحيم قربانى1

چكيده

بررسى مسئله «تزكيه نفس» و رابطه آن با معرفت، از لحاظ هستى‌شناختى و معرفت‌شناختى، امرى است كه از جهات متعددى شايان توجه بوده و در بستر فلسفه اسلامى به طور نظام‌مند و آكادميك مورد توجه و بررسى قرار نگرفته است. نوشتار حاضر با تكيه بر مبانى حكمت متعاليه، ابتدا به توضيح و تبيين اصول فلسفى مربوط به اين مسئله پرداخته و سپس به ارائه نظريه ملّاصدرا درباره تأثير و نقش تهذيب اخلاق و تزكيه نفس در كسب، حفظ و نتيجه‌بخش بودنِ معرفت پرداخته و در پايان، برخى از نقدها و اشكالات مرتبط با اين مسئله را ذكر كرده است.

كليدواژه‌ها : تزكيه نفس، معرفت، حكمت، معارف عقلى، نفس، استكمال.

سال انتشار: 
5
شماره مجله: 
17
شماره صفحه: 
167

حكمت و تزكيه نفس و رابطه آنها در حكمت متعاليه

حكمت و تزكيه نفس و رابطه آنها در حكمت متعاليه

رحيم قرباني1

چكيده

حكمت بر اساس تقسيم آن بر پايه قواي نفس، دو شاخه نظري و عملي را شامل مي‌شود. حكما از ديرباز، بر همراه بودن تحصيل و تكميل اين دو شاخه براي تحقّق تعريف و معناي «حكمت» تأكيد داشته‌اند. ملّاصدرا نيز همچون ساير حكما، به اين همگامي تصريح و بر آن تأكيد كرده است. اما حكمت عملي به لحاظ داشتن مايه‌هاي كاربردي و عملي براي تكميل و تعالي نفس، با تزكيه نفس ملازم است. و چون غايت حكمت، تكميل نفوس است، بنابراين، تزكيه نفس با حكمت، تعريف آن، و غايت آن ارتباط تنگاتنگي دارد.

نوشته حاضر به بررسي اين ارتباط از نظر ملّاصدرا مي‌پردازد و سعي كرده است با توجه به مباني و مطالب حكمت متعاليه، حقيقت حكمت و ارتباط آن با ايمان و تزكيه نفس را تشريح و تصوير كند، نكاتي درباره غايات حكمت ذكر نمايد و سپس به بررسي تفصيلي رابطه دوسويه غايات حكمت و تزكيه نفس بپردازد و از اين طريق، اين نكات را اثبات كند: 1. دغدغه اصلي ملّاصدرا در تعريف و «ارائه حكمت متعاليه»، كمال نفس و تزكيه آن بوده است. 2. غايات حكمت، كه ملّاصدرا و ديگران از آنها به «غايت» تعبير نموده‌اند، در حقيقت، غايات و نتايج عملي و هستي‌شناختي هستند، نه غايات علم‌شناختي و روش‌شناختي. 3. حكمت عامل اصلي تزكيه صحيح نفس، و تزكيه نفس نيز عامل اصلي فهم صحيح مسائل فلسفي است. 4. تزكيه نفس در شكل‌گيري مفهوم، تعريف، مصداق و غايات اين جهاني حكمت، نقش بسيار اساسي دارد و بررسي جامع موارد وابستگي فهم مسائل حكمت بدان ضروري به نظر مي‌رسد.

كليدواژه‌ها: تزكيه نفس، حكمت، ملّاصدرا، غايت، استكمال نفس، معرفه‌النفس، شناخت حقايق اشيا.

سال انتشار: 
4
شماره مجله: 
16
شماره صفحه: 
119

حكمت و فلسفه

حكمت و فلسفه

بازشناسي تعريف بر اساس فلسفه ملّاصدرا

رحيم قرباني

چكيده

معناشناسي «حكمت» از اين نظر كه پارادايم و مسير شكل گيري آن را تعيين و تصحيح مي كند، حايز اهميت است. اين مسئله بر اساس مباني حكمت متعاليه بررسي شده است و راه گشايي براي فهم و تصور درست از حكمت متعاليه و مسائل آن به شمار مي رود. ده تعريف عمده از آثار ملّاصدرا در اين مقاله مورد نقد و بررسي قرار گرفته اند. مهم ترين اين تعاريف عبارتند از: «معرفة حقائق الاشياء»، «معرفة اللّه»، «معرفة النفس» و «استكمال النفس الانسانية». هر يك از تعاريف ده گانه پس از ارزش يابي، به گونه اي به تعريف نخست بازگشت دارد.

در پايان، برخي از نتايج مهم اين بررسي ها يادآوري شده است; از جمله: دغدغه اصلي ملّاصدرا، جامعيت حكمت متعاليه بر همه علوم نوين، راهگشا بودن آن در فهم مسائل علمي جديد، و كامل ترين پارادايم بودن «حكمت متعاليه» بر اساس تعريف.

كليدواژه ها: حكمت، فلسفه، معرفت، حكمت متعاليه، نوصدرايي، معرفت شناسي، هستي شناسي، غايت شناسي، معرفة اللّه، معرفة النفس، شناخت حقايق.

سال انتشار: 
4
شماره مجله: 
15
شماره صفحه: 
225

تشكيك فازى نقد و بررسى گذار از تشكيك گسسته به پيوسته و از پيوسته به متداخل

تشكيك فازى
نقد و بررسى گذار از تشكيك گسسته به پيوسته و از پيوسته به متداخل

رحيم قربانى

چكيده

مسئله «تشكيك» يكى از مسائل مهم هستى‌شناسى در فلسفه اسلامى است كه بسيارى از امور واقع و پديده‌هاى عينى را تبيين و توصيف مى‌كند. اما «تشكيك گسسته» (عامى) و حتى «تشكيك پيوسته» ملّاصدرا (تشكيك خاص) صرفاً در حدّ يك نظريه يا فرضيه مطرح شده است; زيرا هيچ‌يك از امور عينى را تبيين نمى‌كنند، بلكه فقط موقعيت‌هاى ناقصى از واقعيت جهان خارج ارائه مى‌نمايند. اين مقاله با مطرح كردن نظريه «تشكيك فازى» يا «تشكيك متداخل»، سعى دارد راه را براى تبيين امور و پديده‌هاى عينى و مشهود در سايه تشكيك هموار سازد. نظريه «تشكيك فازى يا متداخل» زيربناى بسيارى از مسائل هستى‌شناسى فلسفه به شمار مى‌رود كه در اين نوشتار، به برخى از آنها پرداخته و برخى ديگر يادآورى شده است تا توسط پژوهشگران محترم فلسفه بيشتر مورد كاوش و بررسى قرار گيرد.

كليد واژه‌ها

تشكيك، گسسته، پيوسته، فازى، مراتب ميانى، مراتب متداخل، نگرش فازى.

سال انتشار: 
3
شماره مجله: 
11
شماره صفحه: 
41

براهين ابطال تناسخ در حكمت متعاليه در بوته نقد

سال پنجم، شماره دوم، زمستان 1386، 96ـ53

رحيم قرباني[129]

چكيده

انتقال ارواح از بدن‏هاي مادي به بدن‏هاي مادي ديگر به هنگام مرگ، كه «تناسخ» ناميده مي‏شود، ازسوي برخي از انديشمندان مطرح شده است تا مسئله كمال نفس انساني را توجيه كنند. اين توجيهدلايل گوناگوني داشته است و خاستگاه‏ها و نتايج متفاوتي دارد كه نوشتار حاضر به بررسي برخي ازجنبه‏هاي آن مي‏پردازد. اين مقاله پس از تعريف «تناسخ»، به ذكر اقسام آن مي‏پردازد و تناسخ روحانسان‏هاي تكامل‏يافته، روح انسان‏هاي متوسط و روح انسان‏هاي پست را بر اساس مباني «حكمتمتعاليه» به نقد و بحث گذاشته است. ملّاصدرا براهين ابطال تناسخ را، كه توسط گذشتگان ارائهشده‏اند، ناقص و در برخي موارد، نادرست دانسته و به اين دليل، استدلال‏هاي ويژه‏اي را بر پايهفلسفه خودش مطرح كرده است. اين در حالي است كه برخي از براهين خود ملّاصدرا نيز به دليلابتناي آنها بر طبيعيات قديم، نادرست مي‏نمايد. با توجه به بررسي‏هاي اين نوشتار، موارد درست ونادرست تناسخ، وضوح بيشتري مي‏يابند.

كليدواژه‏ها: تناسخ، نفس، بدن، عوالم، انتقال، تكامل، تطوّر، تحوّل.

سال انتشار: 
5
شماره مجله: 
17
شماره صفحه: 
53

براهين توحيد در فلسفه ملّاصدرا / رحيم قرباني

براهين توحيد در فلسفه ملّاصدرا

رحيم قرباني

چكيده

فلاسفه در طول تاريخ، تلاشهاي فراواني براي اثبات وحدانيت خداوند به انجام رساندهاند. ملّاصدرا در اين ميان، به طور مفصّل، به نقد و تهذيب اين براهين پرداخته و تا حدّ زيادي آنها را از نقص و ضعف پيراسته است، به گونهاي كه از ميان همه براهين موجود، فقط برهان «صدّيقين» و برهان «نفس» را تمام و صحيح ميداند. نوشته حاضر به بررسي و نقد اجمالي رويكرد ملّاصدرا در اثبات توحيد باري تعالي پرداخته و به ضعفها و نقصهاي برخي از براهين وي ميپردازد. در اين نوشته، برخي از تقريرهاي برهان «صدّيقين»، كه توسط فلاسفه بعدي اصلاح و ارائه شده، معرفي ميشود. برهان «نفس» نيز داراي اشكالاتي است كه مورد اشاره قرار ميگيرد. همچنين برهان «وحدت عالم» مورد خدشه جدّي قرار گرفته و بازخواني شده است. از سوي ديگر، برهانناپذيري خدا و مباني هستيشناختي توحيد در فلسفه ملّاصدرا بررسي و ارائه شده است.

كليد واژهها: توحيد، وجود واجب، برهان صدّيقين، برهان نفس، وحدت عالم، كيهانشناسي.

سال انتشار: 
4
شماره مجله: 
13
شماره صفحه: 
53

دان كيوپيت و دين؛ نقد كتاب «درياي ايمان»/ رحيم قرباني

سال سوم، شماره چهارم، تابستان 1385، 129ـ109

دان كيوپيت و دين نقد كتاب «درياي ايمان»

رحيم قرباني

 چكيده

دان كيوپيت، كه خود كشيشي ژورناليست است، نظراتي افراطي درباره اعتماد كامل بر علم داشته و بر اساس آن، معرفت‌بخشي دين و آموزه‌هاي آن را انكار مي‌كند. وي در اين بررسي‌ها، دچار تناقض‌گويي‌ها، مغالطه‌كاري‌ها و بي‌انصافي‌هاي فراواني شده، به گونه‌اي كه دين را افسانه و اسطوره

معرفي كرده و همه آموزه‌هاي آن را در رديف تعاليم خرافي جادو و طلسمات دانسته و علي‌رغم توجه انحصاري وي به دين مسيح، همه نتايج بررسي ميان علم و مسيحيت را بر همه اديان، حتي اسلام، تعميم داده است. اما تقريباً همه رويكردهاي وي نسبت به دين و رابطه آن با علم، به طور اساسي در معرض انتقاد اساسي قرار دارد. نوشتار حاضر بررسي انتقادي ديدگاه‌هاي وي به شمار مي‌رود.

كليد واژه‌ها

دين، دنياگرايي، خدا، ايمان، سرنوشت دين، مغالطات تعميمي.

سال انتشار: 
3
شماره مجله: 
12
شماره صفحه: 
109

بررسى قضاياى پارادوكسيكال و راه‌حل‌هاى ممكن/ رحيم قربانى

بررسى قضاياى پارادوكسيكال و راه‌حل‌هاى ممكن

رحيم قربانى چكيده

مسئله «ناسازگارى درونى گزاره‌ها» از روزگار باستان، مورد توجه انديشمندان و دانشمندان بوده است. برخى آن را شبهه و مغالطه، برخى ناسازگارى بنيادى علم و رياضى، برخى مسئله زبان‌شناسى و برخى به عنوان مسئله‌اى وجودى و عينى تلقّى كرده‌اند و هر كدام براى حل و تبيين آن، تلاش‌هايى به انجام رسانده‌اند. نوشتار حاضر به بررسى و نقد اجمالى اين تلاش‌ها مى‌پردازد. در اين بررسى، سه دسته از راه‌حل‌هاى ارائه شده مطرح مى‌شود: 1. راه‌حل‌هاى فلسفى؛ 2. راه‌حل‌هاى منطقى؛ 3. راه‌حل‌هاى فرافلسفى و فرامنطقى. در ذيل هر يك از اين راه‌حل‌ها، نظراتى مورد بررسى واقع شده است.

كليد واژه‌ها:

قضاياى پارادوكسيكال، گزاره خودشكن، نماد رياضى و منطقى، عينيت نفس الامرى، فهم عرف، مسئله زبان، نگرش فازى.

سال انتشار: 
3
شماره مجله: 
10
شماره صفحه: 
111

بررسي جوهرشناسي ماده و انرژي در فلسفه/ رحيم قرباني

بررسي جوهرشناختي ماده و انرژي در فلسفه

رحيم قرباني

چكيده

مسئله هم‌‌ارزي جرم انرژي، كه از نسبيت خاص اينشتين در سال 1905 ميلادي آغاز شد، يك قرن است كه محافل علمي دنيا را به خود مشغول ساخته است. نقطه‌‌نظرهاي پراكنده‌‌اي كه از سوي غالب دانشمندانِ فيلسوف ارائه شده، چالش‌‌ها و پيچيدگي‌‌هاي اين موضوع را به طور جدّي بيشتر كرده است. از همان ابتدا، دو زمينه از پيام‌‌ها و اشارات نسبيت خاص مورد بررسي فلسفي قرار گرفتند: يكي تحليل دقيق فلسفي معادله هم‌‌ارزي كه چه نوع پيام‌‌هاي معرفت‌‌شناختي و هستي‌‌شناختي دارد؟ و ديگري جوهريت و عدم جوهريت هستي‌‌شناسانه انرژي. اما هيچ فيلسوف و فيزيكداني تاكنون نتوانسته است پاسخي قطعي و علمي به اين دو سؤال بدهد؛ پاسخي كه شامل يك نظام منطقي، جهان‌‌شناختي و فلسفي فيزيكي بوده، براي توصيف و تبيين انرژي به كار آيد.

در اين نوشتار، به طبقه‌‌بندي اجمالي و جامعِ نظراتِ مطرح شده از سوي فلاسفه اسلامي و غربي اشاره شده است.

كليد واژه‌‌ها

جوهر، عرض، مقولات عشر، ماده، انرژي، هستي‌‌شناختي، معادله هم‌‌ارزي

سال انتشار: 
1
شماره مجله: 
4
شماره صفحه: 
154
محتوای تغذیه