سال يازدهم، شماره دوم، زمستان 1392، 49ـ61
محمدهادى توكلى *
على شيروانى **
چكيده
ابن سينا در آغاز الهيات اشارات مدعى مى شود كه از تفتيش در محسوسات مى توان به وجود امرى غيرمحسوس و مجرد پى برد. وى از طريق حمل ماهيات مخلوطه بر ماهيت لابشرط استدلال مى كند كه ماهيت لابشرط از عوارض مادى ماهيات مخلوطه مبراست و لذا غيرمحسوس است. بيان ابن سينا موهم آن است كه وى ماهيت لابشرط مذكور را در خارج از اذهان موجود مى داند، به گونه اى كه خواجه طوسى برخلاف برخى ديگر كتبش كه وجود امر كلى را در خارج ممتنع مى داند، در تفسير بيان ابن سينا حكم به خارجيت ماهيت لابشرط در عين نامحسوس بودن مى كند؛ درحالى كه به قرينه بيانات ابن سينا در ديگر كتبش، وى امر كلى را تنها در ذهن موجود مى داند. به نظر مى رسد كه ابن سينا در اشارات درصدد اثبات آن است كه ماهيت لابشرطِ در ظرف ذهن، امرى مجرد است و از همين طريق وجودى مجرد را اثبات مى كند.
كليدواژه ها: كلى، نفس ناطقه، مجرد، محسوسات، ابن سينا، خواجه طوسى.
* دانشجوى دكترى حكمت متعاليه پژوهشگاه علوم انسانى. iranianhadi@yahoo.com
** دانشيار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. shirvani@rihu.ac.ir
دريافت: 23/7/91 پذيرش: 11/10/92