حسين عشاقي

موانع حكم ‏پذيرى حقيقت هستى

سال يازدهم، شماره سوم ، بهار 1393

حسين عشاقى : استاديار پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى.    oshshaq@yahoo.com

دريافت: 23/4/92               پذيرش: 14/12/92

چكيده
پيش‏تر در مقاله «حكم‏ ناپذيرى وجود» با براهينى اثبات كرديم كه هستى (به‏معناى مطلق واقعيت)، حكم ‏پذير نيست، و ممكن نيست كه حكمى داشته باشد؛ بنابراين نمى ‏توان موضوع فلسفه اولى را هستى (به ‏معناى مطلق واقعيت با تعابير گوناگونش) قرار داد. اينك در اين مقاله كه در امتداد و ادامه همان مقاله است. در تلاشيم تا موانعى را كه از حكم ‏پذيرى هستى و موضوع فلسفه شدن آن جلوگيرى مى‏ كنند، روشن سازيم. در مجموع چهار مانع را در اين مقاله بيان كرده‏ايم كه عبارت‏اند از: 1. كثرت‏ناپذيرى وجود، 2. امتناع عروض بر حقيقت هستى، 3. امتناع عروض «واجب بالذات» و «ممتنع بالذات» بر هستى، 4. بى‏ مرزى حقيقت هستى. هدف اين پژوهش پيش‏رو اين است كه با ارائه موانع حكم‏ پذيرى هستى (به‏ معناى مطلق واقعيت) روشن سازيم كه موضوع فلسفه اولى، هستى (به‏ معناى مطلق واقعيت با تعابير گوناگونش) نيست.

كليدواژه ‏ها: حقيقت وجود، واقعيت مطلق، موضوع فلسفه، حكم ‏ناپذيرى وجود، احكام وجود، وحدت وجود، معقولات ثانى فلسفى.
 

سال انتشار: 
43
شماره مجله: 
3
شماره صفحه: 
85

حكم ‏ناپذيرى وجود

سال هفتم، شماره سوم، بهار 1389، 89ـ104

حسين عشاقى1

چكيده

بنابر ديدگاه‏هاى فلسفى رايج، موضوع فلسفه اولى عبارت است از «وجود مطلق» يا «موجود از آن جهت كه موجود است»؛ ولى روشن است كه درستى اين سخن، مشروط است به اينكه وجود، حكم‏پذير باشد؛ يعنى اتصافش به برخى احكام و اوصاف، ممكن باشد. ادعاى اين مقاله آن است كه در وجود، چنين شرطى امكان تحقق ندارد. بنابراين وجود، حكم‏ناپذير است و ممكن نيست كه «وجود مطلق» يا «موجود از آن جهت كه موجود است» موضوع فلسفه باشد.

كليدواژه‏ها: موضوع فلسفه، وجود مطلق، موجود از آن جهت كه موجود است، احكام وجود، امور عامه، وصف و موصوف، وحدت وجود، حكم‏ناپذيرى.

سال انتشار: 
7
شماره مجله: 
27
شماره صفحه: 
89

ملازمت اصالت با وجوب ذاتي آن/ حسين عشّاقي

ملازمت اصالت با وجوب ذاتي آن

حسين عشاقي
چكيده

حقيقت لابشرطي وجود، اصيل است و به ادلّه‌اي كه خواهد آمد اصالت او با وجوب ذاتي آن ملازمت دارد. بنابراين، ، واجب‌الوجود بالذات است و چون واجب‌الوجود هيچ‌گونه كثرتي را نمي‌پذيرد پس اين حقيقت از هرگونه كثرت عزلي يا تشكيكي به دور است. در اين مقاله، انتقادات وارد بر ملازمه اصالت وجود با وجوب ذاتي آن طرح، سپس به آن‌ها پاسخ داده شده است.

كليد واژه‌ها:

حقيقت لابشرطي وجود، وجوب ذاتي، موجود بالذات، اصالت وجود.

سال انتشار: 
3
شماره مجله: 
9
شماره صفحه: 
69

بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا/ حسين عشاقى

بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا

حسين عشّاقى چكيده

يكى از جنجالى‌ترين برهان‌هاى اثبات خدا، برهان آنسلم است كه بر پايه مفهوم «وجود برترين» شكل گرفته. اين برهان در حقيقت، از مفهوم «وجود برترين» به واقعيت آن پلى زده است. از همان ابتداى طرح (قرن 11 ميلادى) تاكنون، اين برهان با نقض و ابهام‌هايى همراه بوده است؛ از جمله، دكارت آن را تأييد و كانت و راسل آن را رد كرده‌اند. در بين فيلسوفان اسلامى نيز شهيد مطهّرى و آية الله جوادى آملى نقدهايى بر اين برهان ارائه نموده‌اند.

اين مقاله با بازسازى اصل برهان به حل همه اشكالات مربوط به اين برهان مى‌پردازد.

كليد واژه‌ها:

برهان آنسلم، وجود برترين، معدوم، متحدالمصداق، موجود.

سال انتشار: 
3
شماره مجله: 
10
شماره صفحه: 
11

ملازمت اصالت وجود با وجوب ذاتي آن/ محمد حسين‌زاده

ملازمت اصالت وجود با وجوب ذاتي آن

حسين عشاقي اصفهاني

چكيده

اصالت وجود در ديدگاه صدرالمتألهين با وجوب ذاتى آن ملازم نيست؛ زيرا اصالت وجود به معناى موجود بودن وجود است بدون واسطه در عروض، و وجوب ذاتى وجود به معناي موجود بودن وجود است بدون واسطه در ثبوت. بنابراين پذيرفتن اولي به معناى قبول دومى نيست. اما در ديدگاه قيصرى اصالت وجود با وجوب ذاتى آن ملازم است؛ زيرا در حمل «موجود» بر چيزي، نفى واسطه در عروض با نفى واسطه در ثبوت ملازم است. بنابراين از آنجا كه وجود در اتصاف به هستى به واسطه در عروض نياز ندارد، نمى تواند به واسطه در ثبوت يا علت هستى‌بخش نيازمند باشد‌. در داورى ميان دو ديدگاه، نگارنده بر اساس براهيني، ديدگاه عرفا را ترجيح داده است.

كليد واژه ها: اصالت وجود، وجوب ذاتي، واسطه در ثبوت، واسطه در عروض، صدرالمتألهين، قيصري، سهروردي

سال انتشار: 
2
شماره مجله: 
6
شماره صفحه: 
135

تشكيك در «تشكيك وجود» حكمت صدرايى

سال هشتم، شماره اول، پاييز 1389، 11ـ24

حسين عشاقى*

چكيده

يكى از پايه‏هاى حكمت متعاليه صدرايى مسئله «تشكيك وجود» است كه بنابر آن، «حقيقت وجود» حقيقتى يك‏گونه و واقعيتى يگانه مى‏باشد كه مراتب متفاوتى دارد؛ به گونه‏اى كه مابه‏الامتياز در آنها، عين مابه‏الاشتراك است. به نظر ما، اين ديدگاه گرچه نسبت به ديدگاه مشّاييان از امتيازاتى برخوردار است، امّا هم اصل مدّعا و هم ادلّه آن كاستى‏هاى فراوانى دارد كه پذيرش آن را ناممكن مى‏سازد. در مقاله حاضر، به شش مورد از كاستى‏هاى مربوط به اصل مدّعا پرداخته شده است.

كليدواژه ‏ها: تشكيك وجود، حقيقت وجود، مابه‏الامتياز، مابه‏الاشتراك، تشكيك خاصى، حكمت متعاليه، مراتب وجود، شئون وجود، اصالت وجود.

سال انتشار: 
8
شماره مجله: 
29
شماره صفحه: 
11
محتوای تغذیه