وحدت شخصى وجود

نقد و بررسى ادله صدرالمتألهين بر وحدت شخصى وجود

فصل نامه اى علمى ـ پژوهشى در زمينه علوم فلسفى بهار 1395

مرتضى رضائى / استاديار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره   Mrezaeeh50@gmail.com

دريافت: 29/11/93                    پذيرش: 13/7/94

 

چكيده

نظريه وحدت شخصى وجود كه تبارى عرفانى دارد، مقبول صدرالمتألهين افتاده و در نظام فلسفى او به كار گرفته شده است. در پرتو اين نظريه، بسيارى مباحث هستى شناختى توضيح و تبيين ويژه اى پيدا مى كنند. به هر روى، پس از تصوير اين نظريه، نخستين مسئله اثبات درستى اين نوع نگاه به هستى است. عارفان، صدرالمتألهين و نيز برخى پيروان او، ادله اى بر اثبات وحدت وجود ارائه كرده اند؛ ولى صرف نظر از تمام بودن يا تمام نبودن ادله ديگران، آنچه در اين نوشتار طرح و بررسى مى شود، صرفا براهين صدرالمتألهين بر وحدت شخصى وجود است. به نظر مى رسد مى توان در هريك از ادله او بر مدعا خدشه كرد. به همين سبب ـ در فضاى بحث فلسفى ـ هيچ يك از ادله وى بر وحدت شخصى وجود، تمام نيست.

 

كليدواژه ها: وحدت شخصى وجود، وجود رابط، تشكيك خاصى، اضافه اشراقى، عليت.

 

سال انتشار: 
13
شماره مجله: 
51
شماره صفحه: 
7

سيرى در ادله نقلى صدرالمتألهين بر وحدت شخصى وجود

سال دوازدهم، شماره دوم - زمستان 1393

مرتضى رضايى[1]

چكيده

يكى از مهم ترين مسائل مطرح در فلسفه، بحث درباره وحدت و كثرت وجود است. از قول به تباين موجودات تا قول به وحدت شخصى وجود، ديدگاه هايى اند كه در ميان فيلسوفان طرف دارانى دارند. نظريه وحدت وجود ـ كه تبارى عرفانى دارد ـ در حكمت متعاليه صدرايى جايگاهى مهم را به خود اختصاص داده است. با اين حال، اين نظريه بديهى نبوده، نيازمند اثبات است. صدرالمتألهين مى كوشد با اقامه چند برهان اين نظريه را اثبات، و در مباحث گوناگون فلسفى از آن استفاده كند. وى، در كنار براهين فلسفى، شواهد نقلى پرشمارى نيز براى نشان دادن درستى اين نظريه ارائه كرده است. اين مقاله، مرورى است بر آيات و رواياتى كه صدرالمتألهين براى وحدت وجود و لوازمِ آن به آنها استشهاد مى كند. مجموعه اين شواهد را مى توان در پنج دسته جاى داد. بالطبع، شاهد بودن اين دسته از آيات و روايات بر مدعا، در صورتى مقبول است كه بر استظهار وحدت وجود از اين متون، هيچ خدشه اى وارد نباشد.

 

كليدواژه ها: وحدت شخصى وجود، احاطه قيومى، وحدت اطلاقى، وجود رابط، شأن و جلوه.



[1] استاديار مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى قدس سره. Mrezaeeh50@gmail.com

دريافت: 16/2/93               پذيرش: 10/9/93

 

سال انتشار: 
12
شماره مجله: 
46
شماره صفحه: 
11

تشكيك وجود صدرايى و تطبيق اجمالى آن بر وحدت شخصى وجود

سال يازدهم، شماره اول، پاييز 1392، 39ـ61

مرتضى رضائى1

چكيده

نظريه تشكيك خاصى وجود، يكى از پايه هاى اصلى حكمت متعاليه است. اين نظريه، در برخى نوشته ها، به شكل صحيحى تبيين نشده است؛ ازاين رو، مطالعه دوباره آن مى تواند تصويرى مقبول تر از آن به دست دهد. مطابق اين پژوهش، مباحثى چون «اشتراك معنوى» و «مشكك بودن» مفهوم وجود، «اصالت وجود» و «بساطت وجود» ازجمله مبانى اين نظريه اند؛ چنان كه وحدت و كثرت حقيقى موجودات و عين يكديگر بودن وحدت و كثرت وجود، از مؤلفه هاى آن به شمار مى آيند. بر پايه اين نظريه، تمام مراتب هستى را، به رغم كثرت و اختلاف آنها، مى توان واحدى شخصى، سارى و پيوسته دانست كه از بالاترين مرتبه وجود (واجب الوجود بالذات) تا پايين ترين مرتبه آن (هيولاى اولى) كشيده شده است. به اين ترتيب حقيقت واحده و شخصى وجود، در عين وحدت و بساطتش متكثر، و داراى مراتب طولى و عرضى است. به نظر مى رسد نظريه تشكيك خاصى صدرالمتألهين، متفاوت با نظريه وحدت شخصى ايشان است و مى توان تفاوت هايى را ميان آن دو قايل شد.

كليدواژه ها: تشكيك خاصى وجود، وحدت شخصى وجود، وحدت سريانى، وحدت اطلاقى، نفس رحمانى، مطلق لابشرط مقسمى، مطلق لابشرط قسمى.

سال انتشار: 
11
شماره مجله: 
41
شماره صفحه: 
39

حقيقت وجود و ظهورات آن در حكمت متعاليه

سال دهم، شماره دوم، زمستان 1391ـ 51ـ74

عسكرى سليمانى اميرى*

چكيده

فلسفه از «موجود» بحث مى كند؛ موجود معمولاً به وجود و ماهيت تحليل مى شود. فيلسوفان، با تأمّل در وجود و ماهيت، اصالت را به وجود داده اند. عدّه اى از آنها وجودها را متباين دانسته اند؛ ولى حكماى متعالى به تشكيك در وجود روى آورده، و تباين در وجودها را نفى كرده اند. از سوى ديگر، اهل معرفت وجود را واحد شخصى دانسته اند.

ملّاصدرا، با تأمّل ژرف تر، كثرت وجود را به مظاهر حقيقت وجود برگردانده و حقيقت وجود را كه همان وجود خداست، مانند اهل معرفت، يك واحد شخصى دانسته است. از اين رو، كثرت تشكيكى را به وجودهاى معلولى برگردانده كه مظاهر آن حقيقت اند و بين حقيقت وجود و مظاهر او تشكيك نيست، مگر به اعتبار. ادعاى اهل معرفت كه حقيقت وجود واحد شخصى است و مابقى مظاهر اويند، از سه راه قابل اثبات است: اوّل از راه بى نهايت بودن واجب الوجود؛ دوم از راه عين الربط بودن ماسواى واجب به او؛ و سوم از راه تعريف تشكيك و خاصيت واجب بالذّات. بنابراين، فلسفه ملّاصدرا كه از اصالت وجود آغاز شده و به وحدت شخصى وجود رسيده، وجودات متكثّر را مظاهر آن واحد شخصى دانسته است.

 

كليدواژه ها: تباين وجود، تشكيك وجود، وحدت شخصى وجود، واجب الوجود، حقيقت وجود، وجود مطلق.

سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
38
شماره صفحه: 
51

چيستى آفرينش از نگاه ملّاصدرا

سال دهم، شماره اول، پاييز 1391 ـ 11ـ39

مرتضى رضائى*

چكيده

داشتن تصويرى روشن از حقيقت آفرينش، هم دركى صحيح از چگونگى ارتباط انسان با آفريدگارش به دست مى دهد و هم مى تواند زمينه بندگى بهتر در برابر او را فراهم آورد. با عنايت به جامعيت فلسفه ملّاصدرا، پرسش اين است كه وى چه تصويرى از حقيقت آفرينش ارائه مى دهد؟ آنچه از مطالعه آثار ملّاصدرا به دست مى آيد اين است كه وى، در پرتو نظريه وحدت شخصى وجود، آفرينش را در قالب نظريه «تجلى» تصوير مى كند. برپايه اين تصوير، وجود مطلق، كه داراى همه كمالات وجودى است، مخلوقات را با فرايند تنزل و تجلى پديد مى آورد. آنچه در جريان تجلى و ظهور روى مى دهد، ظاهر شدن صفات و كمالات پنهان وجود مطلق است؛ مطلقى كه خود در دل تعينات و ظهورات حضور دارد؛ ولى ذات مطلقى كه تعينى را پذيرفته، و از مقام اطلاق و بى تعينى تنزل يافته است. به اين ترتيب حقيقت آفرينش، در نگاه ملّاصدرا، چيزى جز مقيد و متعين شدن ذات يگانه و مطلق الهى نيست، و مخلوقات، تعينات همان وجود مطلق به شمار مى آيند. البته خداى سبحان عين ذات هيچ مخلوقى نيست و هيچ مخلوقى نيز عين ذات خداوند شمرده نمى شود.

كليدواژه ها: آفرينش (خلقت)، تشكيك خاصى وجود، وجود رابط، وحدت شخصى وجود، تجلى و تشأن.


سال انتشار: 
10
شماره مجله: 
37
شماره صفحه: 
11
محتوای تغذیه