عالَم

سيرى تطبيقى در معناى «برزخ» و «مثال» از ديدگاه فلاسفه، عرفا، و متكلّمان

سال نهم، شماره اول، پاييز 1390، 105ـ132

احسان تركاشوند*

اكبر ميرسپاه**

چكيده

واژه «برزخ» در لغت و نيز در اصطلاح، معانى گوناگونى دارد كه عدم توجه دقيق به اين معانى، گاه موجب سوء برداشت از آن واژه مى‏شود. از اين‏رو، شايسته است كه در يك پژوهش تطبيقى، معانى واژه «برزخ» را در اصطلاح فلاسفه، عرفا، و متكلّمان به طور دقيق بررسى نماييم تا به اين وسيله مانع از هرگونه سوء برداشت از اين واژه در اصطلاحات گوناگون شويم.

از ديدگاه فلاسفه مسلمان، برزخ به مرتبه‏اى از وجود گفته مى‏شود كه حدّ وسط بين عالم مادّه و عالم عقل است و به دو قسم متّصل و منفصل تقسيم مى‏شود. امّا از نظر عرفا، برزخ به دو قسم نزولى و صعودى تقسيم مى‏گردد؛ قوس نزول و صعود برزخ عرفا هركدام حصّه‏اى از مثال منفصل فلاسفه محسوب مى‏شود. از ديدگاه متكلّمان، برزخ همان عالم حدّ فاصل مرگ و قيامت انسان است كه از نظر مفهوم، با برزخ در اصطلاح فلاسفه و عرفا تباين دارد؛ ولى از نظر مصداق، همان قوس صعودى برزخ عرفاست و با برزخ فلاسفه رابطه عامّ و خاصّ من‏وجه دارد.

كليدواژه‏ها: برزخ، مثال، مادّه، عالَم، فلسفه، عرفان، كلام، متّصل، منفصل، صعودى، نزولى.

سال انتشار: 
9
شماره مجله: 
33
شماره صفحه: 
105
محتوای تغذیه